| کد مطلب: ۳۲

بر باد رفته

بر باد رفته

روزنامه هم‌میهن ، منتشر کننده آخرین و بروزترین اخبار داخلی و خارجی.

دروغ‌گویی بوریس جانسون کار دستش داد

هرم نخست‌وزیری بوریس جانسون که بر پایه‌های پوپولیسم و دروغ پایدار شده بود با آخرین و ناخوشایندترین دروغ او از هم فروپاشید. ادعای نادرست جانسون درباره اطلاع‌نداشتن از اتهامات قبلی یکی از اعضای کابینه‌اش با نامه رسمی یکی از کارمندان ارشد سابق دولت بلافاصله برملا شد. دروغی که باعث شد وزیران کابینه جانسون یکی پس از دیگری بخواهند از دولتی فاسد فاصله بگیرند. جانسون حالا استعفا داده و مثل کودک بهانه‌گیری رفتار می‌کند که نمی‌خواهد حزبش را ترک کند. او می‌خواهد تا روی کار آمدن جانشین در ساختمان داونینگ باقی بماند. چرا یک نخست‌وزیر باید با انتخاب یک متهم سوءاستفاده‌چی برای سمت کوچکی در دولتش، رهبری خود را به خطر بیندازد؟ چرا باید درباره‌اش دروغ بگوید، آن هم زمانی که رو شدن حقیقت اجتناب‌ناپذیر است؟ جواب این نیست که شخص کریستوفر پینچر خلاف‌کار، از افراد نزدیک به جانسون بود یا اهمیتی برای او داشت. بلکه دلیل آن، هم به عدم توانایی در پای‌بندی به هنجارهایی برمی‌گردد که دیگران را متعهد می‌کند و هم به دروغ‌های گاه‌و‌بی‌گاه و احمقانه‌ای که نشان‌دهنده ایرادات اخلاقی جانسون بودند. جانسون انگار از همان کودکی‌اش می‌دانست که گفتن یک دروغ مضحک کار راحت‌تری نسبت به بیان حقیقت آشکار است و حالا باید از قانونی تبعیت کند که نمی‌خواست آن را زیر پا بگذارد. جانسون وقتی در 13 سالگی وارد دبیرستان خصوصی و نخبگان کالج ایتون شد، پسربچه‌ای با اعتماد به نفس کاذب بود که دوست داشت تحصیل گران‌قیمت و اختصاصی را تجربه کند؛ همین موضوع بعدها به سرمایه جانسون برای هموار کردن راه زندگی‌اش تبدیل شد. جانسون برای تکذیب افشاگری‌ها، به جای گفتن حقیقت، هر دلیلی که راحت‌تر بود را بیان می‌کرد. او نارضایتی‌ها مربوط به فقدان درستکار بودنش را بی‌اهمیت نشان می‌داد و به گونه‌ای رفتار می‌کرد که نشان دهد اتهام‌زنندگان کم‌خرد یا به نوعی بی‌ادب هستند. روزا پرینس در یادداشتی در وب‌سایت سی‌ان‌ان درباره بوریس جانسون می‌نویسد که او دوست‌داشتنی بود و خوش‌مشرب. همه می‌خواستند موفقیت او را ببینند. زمانی که هیچ توجیهی برای کارهایش وجود نداشت، باز هم از تمام خطاهای‌اش چشم‌پوشی می‌شد. این موضوع به نوبه خود باعث تقویت عادت دروغ‌گویی جانسون شد اما وقتی که مردم حداقل در ظاهر با او کنار می‌آمدند، او چه انگیزه‌ای برای پای‌بند ماندن به دروغ‌گویی‌هایش داشت؟ جانسون قبل از آنکه وارد دانشگاه آکسفورد شود و در رشته‌ای هنری که هیچ سررشته‌ای در آن نداشت تحصیل کند، به استاد دروغ‌های گستاخانه تبدیل شد. جانسون به همراه دوستان نزدیک هم‌دوره‌اش که بسیاری از آنها بعدها او را در سیاست نیز همراهی کردند، به عضویت انجمن آکسفورد و انجمن مناظره این دانشگاه درآمد. زندگی، روابط، شغل و خلاصه همه‌چیز برای جانسون بازی بود؛ بازی‌هایی که اگر به اندازه کافی به خودتان اعتماد داشته باشید، از آنها برنده بیرون می‌آیید.

نقطه آغاز دروغ‌گویی‌های جانسون

ورود جانسون به سیاست نیز با یک دروغ رقم خورد. زمانی که روزنامه‌نگاری جوان بود، به دلیل نوشتن نقل قول دروغی از پدربزرگش از روزنامه تایمز اخراج شد. پس از آن به دفتر روزنامه رقیب رفت و در دیلی تلگراف با نوشتن گزارش‌های خلاف واقع درباره بروکسل و شرارت‌های اتحادیه اروپا به شهرت رسید. از همان موقع بود که ایده خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا رشد پیدا کرد. جانسون همچنین با دروغ دیگری حرفه‌ی سیاستمداری خود را آغاز کرد. او که در آن زمان سردبیر مجله اسپکتیتور شده بود، قول داد نماینده پارلمان نشود اما دقیقا همین کار را انجام داد. حتی تا همین اواخر مشخص نبود که جانسون چند فرزند دارد. به همان اندازه که برای اکثر مردم بیان حقیقت کاری راحت و طبیعی است، دروغگویی به عادت طبیعی جانسون تبدیل شده بود؛ او با تکیه بر پیشینه‌اش، آشکارا خلاف واقعیت صحبت می‌کرد، طوری که به نظر می‌رسید مغایرتی با خدمت کردن در بالاترین سطح دولت را ندارد. جانسون عملا از زرنگی کردن در مقابل منتقدانش لذت می‌برد. او هر دروغی می‌گفت تا خود را از آخرین مخمصه‌ای که گرفتارش شده رها کند. اصلا برایش مهم نبود که آن دروغ‌ها بعدها افشا می‌شوند. او حتی در آخرین نشست خبری خود در مقام نخست‌وزیری، زمانی که تمام دنیا او را دروغگو خطاب کرده بودند هم نمی‌توانست راستش را بگوید. وقتی از او سوال کردند که اقداماتش می‌تواند چه تاثیری روی قربانیانی داشته باشد که مورد آزار و اذیت جنسی پینچر قرار گرفته‌اند، با خشونت جواب داد به محض آنکه از اتهامات این نماینده پارلمان باخبر شده، او را از حزب خود اخراج کرده است. اظهاراتی که آشکارا دروغ بودند. پینچر که مسئولیت نظارت بر عملکرد نمایندگان محافظه‌کار را بر عهده داشت، بعد از افشای اتهاماتش، از طرف دفتر خود اخراج شد اما به عنوان نماینده محافظه‌کار در پارلمان باقی ماند تا اینکه روز بعد به دلیل افزایش فشارها تعلیق شد. دروغ‌های جانسون زمانی برای مردم شخصی شد که دیدند به خاطر قوانین قرنطینه اعمال‌شده به دلیل شیوع همه‌گیری کرونا مجبور به فداکاری‌های بزرگی شده‌اند اما خیابان داونینگ در حال برگزاری چندین مهمانی بود. انکارهای جانسون نیز آنها را گمراه کرده بود. آن پسربچه دروغگو دیگر دوست‌داشتنی نبود. در آخر جانسون مانند ترامپ عملا باید از سمت خود برکنار می‌شد؛ بدون حفظ شان و احترام. دقیقا برعکس ترزا می، نخست‌وزیر پیشین انگلستان که قبل از استعفای اعضای کابینه‌اش، خودش استعفا داد. به نظر می‌رسید جانسون برایش مهم نبود که همکارانش در حزب محافظه‌کار چه فکری درباره‌اش می‌کنند. او دائما تکرار می‌کرد که از طرف رای‌دهندگان ماموریتی شخصی و همانند یک رئیس‌جمهور را دارد و به کسب اکثریت آرا اشاره می‌کرد که تنها 2 سال و نیم قبل از آن رخ داده بود. وقتی که جانسون به مقام نخست‌وزیری رسید، عادت او برای بازی با حقیقت از کسی پوشیده نبود. اما سیاستمداران به دنبال برنده شدن در انتخابات و به سرانجام رساندن برگزیت بودند؛ مسئله‌ای بسیار مهم‌تر از انتخاب رهبری که بتوانند صرفا برای بیان حقیقت به او اعتماد کنند. مشکل جانسون، مسری شدن دروغ‌گویی‌هایش بود. وزرای کابینه‌اش که در ماه‌های اخیر مجبور شده بودند از نخست‌وزیرشان اول به خاطر مهمانی گرفتن و سپس به دلیل ماجرای پینچر دفاع کنند، حالا برای تکرار دروغ‌های‌اش در موقعیت شکننده‌ای قرار گرفته بودند. این موضوع برای سیاستمدارانی که نقطه ضعف و معایب روانی مختص جانسون را ندارند، دیگر قابل تحمل نبود.

رسوایی‌های دولت جانسون

دوران خدمت بوریس جانسون با رسوایی گره خورده است. بحران اخیری که با آن روبه‌رو شد، ممکن است برایش سنگین‌ترین باشد اما قطعا اولین بحرانش نبوده است.

1 تعطیلی غیرقانونی پارلمان

منتقدان جانسون اغلب او را به بی‌احترامی به رویکردهای دولتی و عمل نکردن به قوانین در مواقعی که به نفعش نیست، متهم می‌کردند. 2 ماه پس از روی کار آمدن بوریس جانسون و در اوج بحران سیاسی سر برگزیت، او از ملکه انگلستان درخواست کرد پارلمان را به مدت 5 هفته تا قبل از فرارسیدن ضرب‌الاجل اتحادیه اروپا، تعطیل کند. مخالفان می‌گویند این تلاشی بود تا گفت‌وگوها سر تاثیر پارلمان بر شکل توافق پیش‌رو قطع شوند. ملکه الیزابت دوم نیز این درخواست را در چارچوب وظیفه خود مبنی بر عدم دخالت در سیاست و اقدام به عمل در صورت توصیه وزرا دیده بود اما زمانی که دادگاه عالی لندن متوجه شد تعطیلی پارلمان غیرقانونی بوده، این سوال پیش آمد که آیا ملکه قانون را زیر پا گذاشته است یا نه. رای این دادگاه نشان داد که دولت جانسون برای دست‌یابی به توافقی برای برگزیت، عمدا مقامات سلطنتی را گمراه کرده بود. طبق روزنامه ساندی تایمز، جانسون در نهایت به خاطر شرمنده کردن سلطنت مجبور به عذرخواهی شد. زمانی که تحقیقات نشان داد پریتی پاتل، وزیر کشور بریتانیا به مسخره کردن کارکنانش متهم شده و طبق قانون مصوب وزارت‌خانه‌ها، رفتار باملاحظه و محترمانه‌ای با آنها نداشته، بوریس جانسون به حمایت از او برخاست. در نتیجه آن آلکس آلن، مشاور اخلاقی جانسون از سمت خود استعفا داد.

2 نوسازی آپارتمان

یکی از اولین رسوایی‌های جانسون به انتشار پیام‌های واتساپش برمی‌گردد که از یکی از حامیان حزب جمهوری‌خواه برای هزینه نوسازی آپارتمانش درخواست کمک مالی کرده بود. رسانه‌های انگلیسی هزینه این نوسازی را 200 هزار پوند اعلام کرده بودند. هرگونه نقل و انتقالات مالی بین مقامات سیاسی انگلستان مانند دریافت وام و کمک‌های مالی به شدت تحت کنترل قرار می‌گیرد. کمیسیون مجلس عوام انگلستان، 4 بار در سال اطلاعات مربوط به ارزش هر وامی را که بیش از 7 هزار و پانصد پوند باشد، در اختیار عموم قرار می‌دهد. سال گذشته بوریس جانسون تلاش کرد نمایندگان حزب محافظه‌کار را مجبور کند که به تعلیق نشدن نماینده دیگری از همان حزب رای دهند. «اوون پترسون» یکی از وزرای پیشین و نماینده‌ای بانفوذ در مجلس نمایندگان انگلیس بود که در نیمکت‌های عقبی می‌نشست. او بعد از آنکه دست به نقض فاحش قوانین لابی‌گری زد، به مدت 30 روز تعلیق شده بود. واکنش متقابل به تلاش‌های جانسون باعث شد پترسون در نهایت از سمت نمایندگی خود استعفا دهد. لیبرال دموکرات‌ها توانستند در انتخابات میان‌دوره‌ای در ماه دسامبر، کرسی پترسون را بعد از حدودا 200 سال به دست آورند.

3 پارتی‌گیت

درز اخبار و تصاویر مربوط به مهمانی‌های برگزارشده و خلاف قوانین قرنطینه در خیابان داونینگ و پخش آنها در رسانه‌ها تا چند ماه گربیان جانسون را گرفته بود. سو گری، یکی از کارکنان ارشد دولتی گزارشی در ماه می ‌منتشر کرد که در آن به شدت از فرهنگ قانون‌شکنی انتقاد کرده بود. او عکس‌های جدیدی را هم از حضور جانسون در 2 مهمانی مجزا منتشر کرده بود. جانسون اولین نخست‌وزیری بود که هنگام زمامداری‌اش قانون را زیر پا می‌گذاشت. تبعات برگزاری این مهمانی‌ها تا جایی رسید که پلیس متروپولیتن لندن جانسون را جریمه کرد. ریشی سوناک، وزیر دارایی جانسون که روز سه‌شنبه استعفا داد نیز به دلیل شرکت در همان مهمانی جریمه شد. پس از افشای این رسوایی که به پارتی‌گیت موسوم شد، خانه شماره 10 خیابان داونینگ در ابتدا برگزاری هر نوع مهمانی را انکار ‌کرد. سپس جانسون گفت اطلاعی از آن مهمانی‌ها نداشته و در آخر اعلام کرد که فکر می‌کرده آن مهمانی‌ها قرار بوده جلسات کاری باشند.

4 اتهامات آزار جنسی علیه پینچر

پس از آنکه بوریس جانسون، با وجود آگاهی از اتهامات آزار جنسی علیه کریس پینچر، باز هم سمتی را در دولتش در نظر گرفت، موجی از استعفای اعضای کابینه جانسون به راه افتاد. پینچر هیچ‌وقت به طور مستقیم این اتهامات را قبول نکرد اما در نامه‌ای به جانسون اعتراف کرد که باعث شرمندگی خودش در آن مهمانی شده است. جانسون اعلام کرد که انتصاب پینچر در کابینه‌اش کار اشتباهی بوده اما دیگر برای این اعتراف دیر شده بود. موج استعفاهای دولتی تنها چند دقیقه بعد از عذرخواهی جانسون با ریشی سوناک، وزیر خزانه‌داری انگلیس و ساجد جاوید، وزیر بهداشت آغاز شد. روز بعد تعداد استعفادهندگان بالاتر رفت تا اینکه جانسون مجبور شد از ریاست حزب کنار رود.

چه اتفاقی خواهد افتاد؟

بر اساس سیستم قانونی انگلستان، بین هر انتخابات، تنها اعضای محافظه‌کار پارلمان هستند که توانایی برکناری نخست‌وزیر هم‌حزب خود را دارند. بوریس جانسون پس از استعفای خود اعلام کرد که در خانه خیابان داونینگ منتظر می‌ماند تا جانشین بعدی انتخاب شود. جانسون می‌گوید زمان‌بندی روند انتخاب نخست‌وزیر جدید به زودی اعلام می‌شود اما به او پیشنهاد شده تا ماه اکتبر که کنفرانس سالانه حزب محافظه‌کار برگزار می‌شود، در قدرت باقی بماند. جان میجر، نخست‌وزیر پیشین بریتانیا در نامه‌ای به کمیته‌ای از نمایندگان که مسئولت نظارت بر عملکرد نمایندگان دیگر را دارند، نوشت که ماندن جانسون در قدرت تا سه ماه دیگر و تا زمانی که رهبر جدید انتخاب شود، آن هم در شرایطی که حمایت اعضای کابینه، دولت و حزب پارلمانی‌اش را از دست داده، اقدامی غیرعاقلانه است و ممکن است ناپایدار باشد. دقیقا 2 ماه پس از استعفای ترزا می ‌از سمت خود در 24 می ‌2019، بوریس جانسون جانشین او شد. زمانی که دیوید کامرون در 25 ژوئن 2016 استعفا داد، تنها چند هفته طول کشید تا می سر کار بیاید.

پس نخست‌وزیر کیست؟

اینکه جانسون اعلام کرده تا زمانی که جانشین جدید انتخاب شود در سمت خود باقی می‌ماند، روندی است که در شرایط عادی رخ می‌دهد. هر نخست‌وزیری که از سمت رهبری حزب خود استعفا می‌دهد، می‌تواند به عنوان سرپرست تا انتخاب رهبر جدید حزب باقی بماند اما هنوز مشخص نیست که حزب محافظه‌کار در مورد جانسون به این موضوع پای‌بند بماند. یکی از گزینه‌ها، دومینیک راب، معاون نخست‌وزیر است. روی کار آمدن معاون نخست‌وزیر اتفاقی بی‌سابقه است اما از سوی دیگر استعفای بیش از 50 مقام دولتی طی 2 روز به منظور اخراج نخست‌وزیر نیز اقدام بی‌سابقه‌ای است. دومینیک راب پیش‌تر نیز وقتی که بوریس جانسون به بیماری کووید-19 مبتلا شده بود و دوباره یک ماه پیش زمانی که جانسون برای جراحی تحت بی‌هوشی عمومی قرار گرفت به عنوان معاون، جانشین او شده بود. اما حالا که جانسون خود وظیفه سرپرستی را بر عهده گرفته، راب می‌گوید که گزینه جانشینی جانسون نیست. استعفای جانسون منجر به برگزاری یک انتخابات عمومی نخواهد شد بلکه روندی را در حزب محافظه‌کار برای انتخاب رهبر جدید راه‌اندازی می‌کند. نخست‌وزیران انگلیسی مستقیما به وسیله مردم انتخاب نمی‌شوند. جانسون به این دلیل نخست‌وزیر شد که رئیس بزرگ‌ترین حزب مجلس عوام بود. محافظه‌کاران پس از استعفای جانسون همچنان بزرگ‌ترین حزب باقی می‌مانند و رئیس جدید آنها،‌ نخست‌وزیر می‌شود.

انتخاب رهبر جدید حزب محافظه‌کار

کاندیداهای جدید نیاز به حمایت حداقل هشت قانون‌گذار دارند. اگر بیش از 2 کاندیدا برای ریاست حزب وجود داشته باشند، قانون‌گذاران حزب محافظه‌کار آن‌قدر رای‌گیری را برگزار می‌کنند تا در نهایت 2 کاندیدا باقی بمانند. سپس اعضای حزب محافظه‌کار در سراسر انگلستان از طریق پست به کاندیدای مورد نظر خود رای می‌دهند. برنده این انتخاب رهبر جدید حزب و نخست‌وزیر می‌شود. قانون‌گذاران محافظه‌کار می‌توانند قبل از انتخاب رهبر جدید، بوریس جانسون را با برگزاری جلسه رای‌گیری عدم اعتماد در میان نمایندگان احزاب سیاسی برکنار کنند. اما جانسون همین یک ماه پیش از جلسه مشابهی جان سالم به‌در برد. تحت قوانین فعلی حزب، تا 12 ماه دیگر نمی‌تواند هیچ رای اعتماد دیگری برای جانسون برگزار کند. قوانین می‌توانند تغییر کنند اما مشخص نیست که حزب محافظه‌کار بخواهد زمانی که جانسون اعلام کرده سمت خود را ترک می‌کند و رقابتی برای ریاست حزب شکل گرفته، به تنش‌های داخلی دامن بزند.

رهبران احزاب مخالف

کی‌یر استارمر، رهبر حزب کارگر بریتانیا به تازگی اعلام کرد که اگر محافظه‌کاران، جانسون را فورا مجبور به ترک سمت خود نکنند، احزاب مخالف درخواست برگزاری جلسه رای اعتماد به دولت را اجرایی می‌کنند. اگر حزب مخالف برنده شود، می‌تواند انتخاباتی سراسری را برگزار کند اما با وجود تمام آشفتگی‌های کنونی، حزب محافظه‌کار باز هم می‌تواند اکثریت کرسی‌های پارلمان را در اختیار داشته باشد. احزاب رقیب همچنین به دنبال این نیستند که انتخابات عمومی را همزمان با انتخابات رهبر حزب برگزار کنند. پس احزاب مخالف نمی‌توانند دولت را عوض کنند. جانسون در آخرین مرحله از ترک خانه خیابان داونینگ باید استعفای خود را شخصا به ملکه الیزابت دوم تقدیم کند. کاخ سلطنتی نیز رسما اعلام می‌کند که ملکه استعفای جانسون را پذیرفته و از جایگزین بعدی او دعوت به کار می‌کند. نخست‌وزیر بعدی نزد ملکه می‌رود تا دعوت‌نامه‌اش به کار را قبول کند. نخست‌وزیر بعدی نیز نیازی به برگزاری انتخابات عمومی ندارد. انتخابات بعدی انگلستان در دسامبر 2024 برگزار خواهد شد. با توجه به شورشی که در حزب محافظه‌کار برای برکناری بوریس جانسون اتفاق افتاد و تعداد نمایندگان هم‌حزب او کمتر و کمتر شد، در نهایت اداره کشور متزلزل خواهد بود. جانسون نیز وزرای جدید کابینه خود را معرفی کرده تا برای ترک قدرت آماده شود. رسوایی‌های بوریس جانسون و دولتش در ماه‌های اخیر، سرسخت‌ترین حامیانش را مجبور کرد تا از او روی برگردانند. جانسون سعی داشت که با وجود بحران‌های استعفای وزرای کابینه، چالش‌های نشست مطبوعاتی و ریزش قانون‌گذاران ارشد خود در پارلمان، اوضاع را کنترل کند. اما سرانجام روز پنج‌شنبه اعلام کرد که برخی از متحدان وفادارش گفته‌اند بازی تمام است. لیز تراس، وزیر امور خارجه انگلیس از تصمیم درست جانسون حمایت کرد و گرگ کلارک، وزیر امور خارجه در امور افزایش سطح مسکن و جوامع اعلام کرد وظیفه دارد اطمینان حاصل کند که کشور دولتی فعال دارد. استارمر درباره جانسون می‌گوید که او هیچ‌وقت برای این سمت مناسب نبود. به گفته استارمر، جانسون همیشه مسئول دروغ، رسوایی و کلاه‌برداری در سطح گسترده‌ای بوده است. او همچنین با اشاره به اینکه حزب محافظه‌کار 12 سالی است که قدرت را در دست گرفته،‌ می‌گوید: «آسیب شدیدی وارد شده است. 12 سال رکود اقتصادی، 12 سال کاهش خدمات عمومی و 12 سال وعده‌های پوچ.»

دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی