اژدها آماده رویارویی نیست
روزنامه هممیهن ، منتشر کننده آخرین و بروزترین اخبار داخلی و خارجی.

چرا چین به دنبال کاهش تنش با ایالات متحده آمریکا است؟
روز پنجشنبه، روسایجمهور چین و آمریکا برای دومین بار از زمان روی کار آمدن جو بایدن، با یکدیگر گفتوگو کردند. وزارت امور خارجه چین با انتشار بیانیهای درباره گفتوگوی تلفنی رؤسایجمهور آمریکا و چین گفت که بایدن در این گفتوگو به شیجینپینگ اطمینان خاطر داده است که واشنگتن از استقلال تایوان حمایت نمیکند. بر اساس بیانیهای که در وبسایت وزارت خارجه چین منتشر شده، رئیسجمهور آمریکا در این گفتوگو تاکید کرد که سیاست آمریکا براساس «چین واحد» تغییر نکرده و نخواهد کرد و آمریکا از «استقلال تایوان» حمایت نمیکند. وزارت امور خارجه چین به نقل از رئیسجمهور آمریکا گفت: «جهان در لحظه حساسی قرار دارد.» در بیانیه وزارت خارجه چین آمده است: «همکاری آمریکا و چین نهتنها به نفع دو ملت، بلکه به نفع مردم همه کشورها است.» در این بیانیه به نقل از رئیسجمهور آمریکا گفته شده است: «ایالات متحده امیدوار است که برای تقویت درک متقابل و جلوگیری از برداشت نادرست و اشتباه محاسباتی، خط ارتباطی باز با چین حفظ و اختلافات به درستی مدیریت شود.» از سوی دیگر، «شیجینپینگ»، رئیسجمهور چین روز پنجشنبه در گفتوگوی تلفنی با «جو بایدن»، رئیسجمهور آمریکا گفت: پکن به شدت با مداخله خارجی در امور تایوان مخالف است و قاطعانه از حاکمیت آن دفاع خواهد کرد. شیجینپینگ همچنین تاکید کرد: ما به شدت با جداییطلبی و مداخله خارجی در امور تایوان مخالفیم. دولت و مردم چین همواره این موضع را داشتهاند و قاطعانه از حاکمیت دولتی و تمامیت ارضی کشورمان دفاع خواهیم کرد. تایوان از سال ۱۹۴۹ توسط اداره محلی خود مدیریت میشود. پکن این جزیره را یکی از استانهای خود میداند و بسیاری از کشورها نیز اصل چین واحد را به رسمیت میشناسند. واشنگتن در سال ۱۹۷۹ روابط دیپلماتیک خود با تایپه را قطع و با پکن رابطه برقرار کرد و ضمن پذیرش سیاست «چین واحد» به حفظ ارتباط با دولت تایپه و ارائه سلاح به این جزیره ادامه میدهد. ارسال سلاح از آمریکا به تایوان همواره مورد انتقاد رهبران چین قرار گرفته و پکن معتقد است که آمریکا با ارسال سلاح به تایوان از جداییطلبان در این جزیره حمایت میکند. سوال این است که آیا حقیقتا دو کشور در مسیر رویارویی با یکدیگر پیش میروند و آیا چین توان ورود به این رویارویی را دارد؟ باید گفت که بهرغم رجزخوانیهایی که در بیانیه وزارت خارجه چین دیده میشود، باید اذعان کرد که این بیانیه به گونهای آشتیجویانه تنظیم شده است.چین به لحاظ تاریخی یک کشور تکهتکه شده است. اختلافات بین مناطق داخلی و ساحلی در این کشور، برای قرنها موضوع مهمی بوده است. بیشتر تجارت چین با اقتصادهای مرفه جهان از چند مرکز بزرگ مالی و چند شهر بندری در سواحل چین انجام میشود و این تجارت بیش از نیمی از تولید ناخالص داخلی چین را تامین میکند. در این میان، استانهای منزوی و عمدتاً کشاورزی که در نواحی داخلی چین قرار دارند، اولین مناطقی هستند که آثار هرگونه رکود اقتصادی یا مالی را احساس میکنند. به لحاظ تاریخی نیز، ناآرامیها و اعتراضات همواره از همین استانها آغاز شده است. مثال مشهور آن راهپیمایی طولانی1934تا 1935 است. این راهپیمایی در واقع یک قیام کمونیستی بود که از جنوب شرقی چین آغاز شد و با حرکت نیروهای انقلابی به سمت شمال غرب و به دست گرفتن قدرت توسط مائو تسهتونگ به هدف خود رسید. پراکندگی منطقهای چین زمانی برجستهتر میشود که اقتصاد این کشور با مسائل ساختاری مواجه شود و حالا این مشکلات پدیدار شدهاند. حالا مشکلات اصلی شهرهای نواحی ساحلی چین بیکاری است، در حالی که استانهای داخلی چین با شکست سیستم بانکی دست و پنجه نرم میکنند. راهحلها برای مشکلات مناطق مختلف گاهی متناقض است. برای مثال، صادرات برای سالها، ستون فقرات اقتصادی چین بود، اما این وابستگی به صادرات به این معنا است که سرنوشت اقتصادی عمیقا به مصرف کشورهای خارجی بستگی پیدا میکند و وقتی پدیدهای نظیر همهگیری کرونا رخ دهد، مصرف نیز کم میشود و صادرات مختل خواهد شد. چراکه پاندمی کرونا، زنجیرههای تامین و الگوهای مصرف را نابود کرد و همین امر موجب شد که اقتصاد چین به شدت مختل شود. اما حالا پاندمی تا حدودی سبک شده است و درست از این جا است که مشکلات دوم ساختار چین، پدیدار شده و اتفاقا این مشکل حالا بر دوش قشر فقیر و کمترمرفه چین، سنگینی میکند. چین با رکود شدید در بازار املاک و مستغلات و بحران بانکی روبهرو است. این مشکلات آسیب کمتری به جمعیت مناطق ساحلی چین وارد کردهاند، چراکه آنها روابط تجاری به خارج از کشور دارند اما جمعیت مناطق داخلی چین در وضعیت بدی به سر میبرند. شاید به همین خاطر بود که دو هفته پیش جمعیتی هزارنفره از مردم معترض به شهر ژنگژو مرکز استان هنان که دور از سواحل چین است رفتند و نسبت به اینکه نمیتوانند سپردههای بانکی خود را از بانکهای کوچکتر استان برداشت کنند، دست به اعتراض زدند. البته این معترضان آنقدر سریع سرکوب شدند که حتی خبر این اعتراض نیز به شکل گستردهای پخش نشد. مقامات چین این روزها از پروتکلهای بهداشتی برای جلوگیری از تجمعهای اعتراضی استفاده میکنند. مسلما دولت مرکزی تلاش خواهد کرد تظاهراتهای بیشتر را سرکوب کند، اما این واقعیت که اعتراض ژنگژو در میان تدابیر شدید بهداشتی برگزار شد، ممکن است نشاندهنده عمق نارضایتی یا اختلافاتی در درون دولت چین باشد. منشأ اختلافنظر در میان رهبران ارشد به عوامل محرک رشد اقتصادی مربوط میشود. شیجینپینگ، رئیسجمهوری چین، تمایل دارد مدیریت دولتی و مصرف داخلی اقتصاد را به حرکت وادارد و وابستگی اقتصاد چین به صادرات و مصرف خارجی را کاهش دهد. در واقع، رویکرد شیجینپینگ، داخل را ارجح میداند، اما در تاریخ چین این رویکرد موجب بروز بزرگترین تهدیدها برای ثبات رهبران چین شده است، شی و رهبران قبلی چین همواره سعی کردهاند که به سمت بازتوزیع ثروت بروند. در مقابل، مخالفان این رویکرد، طرفدار قطبهای اقتصادی نواحی ساحلی هستند و در برابر بازتوزیع ثروت مقاومت میکنند. آنها خواهان تعمیق روابط با بازارهای بینالمللی و ایجاد اقتصادی مبتنی بر صادرات و سرمایهگذاری خارجی هستند. بیشتر این گروه از نظر سیاسی و مالی به قطبهای ساحلی مرفه متصل هستند و از بازتوزیع مجدد ثروت ضرر زیادی خواهند کرد. در این شرایط بیثبات، بیکاری و شکننده شدن امنیت غذایی نیز پکن را نگران کرده است. دولت چین مدتهاست توجه زیادی به پایین نگه داشتن نرخ بیکاری داشته است، اما در سالهای اخیر این اقدام غیرممکن شده است. در حالی که جوانان تحصیلکرده دانشگاهی با بیکاری مواجه هستند، کشور با کمبود کارگر در کارخانهها و سایر کارگران ماهر مواجه است. دولت اقداماتی را برای تقویت اشتغال جوانان انجام داده است. اقداماتی نظیر افزایش مشاغل دولتی در حوزه خدمات بهداشتی و اجتماعی و ترغیب فارغالتحصیلان دانشگاهی برای کار در روستا با ارائه مشوقها و وامهای مالیاتی به آنها. این رویکرد با سیاست توزیع مجدد شی مطابقت دارد، اما این سیاست چندان موفق نبوده است. فارغالتحصیلان کالج هنوز ترجیح میدهند در شهرهای بزرگ بمانند و منتظر فرصتهایی در شرکتی باشند که با شرایط آنها مطابقت دارد. علاوه بر این، طبقه متوسط روبهرشد چین، نگرانیهای عمیقی در مورد امنیت شغلی، امنیت غذایی و کاهش درآمد خانوارها دارد. امنیت غذایی یکی دیگر از عوامل مهم در ثبات اجتماعی و ماندگاری دولت شی است. اکنون مصرفکنندگان چینی که به طور فزایندهای نسبت به شرایط ناپایدار اقتصادی محتاط هستند، عموماً نسبت به قیمتها حساستر شدهاند. دولت اقداماتی را برای تثبیت تولید مواد غذایی و ذرت، افزایش تولید سویا و دانههای روغنی و تنوع بخشیدن به محصولات کشاورزی برای خودکفایی بیشتر انجام داده است. اما برای جلوگیری از یک بحران تمامعیار، چین نیاز به صادرات دارد، به این معنی که به روابط پایدار با اقتصادهای بزرگ خارجی نیاز دارد و با توجه به اندازه و قدرت و ثبات دلار، ایالات متحده بدون شک بازار ایدهآلی برای صادرات چین است. چین همچنان به شدت به دلار و دسترسی به سیستم مالی ایالات متحده وابسته است. بنابراین آیا چین در چنین شرایطی آماده آغاز یک رویارویی با آمریکا است؟ شاید به همین دلیل باشد که مقامات دولتی بازنشسته و اندیشکدههای معروف چین، نظیر موسسه مطالعات مالی چونگیانگ در دانشگاه رنمین که اندیشکدهای نزدیک به دولت و شخص شیجینپینگ است، به رهبران چین توصیه کردهاند که تنش با ایالات متحده را کاهش داده و فرصتهایی برای همکاریهای آینده پیدا کنند. بهبود روابط چین با ایالات متحده غیرممکن نیست، اما آسان نخواهد بود. با این حال، با مشاهده وضعیت فعلی چین، این پیشنهاد، امکانپذیرترین راهحل برای جلوگیری از بحرانی است که میتواند از تکهتکه شدن بیشتر جامعه برخوردار و نابرخوردار چین، جلوگیری کند.