| کد مطلب: ۱۰۳۶

الگوی گذار به توسعه

الگوی گذار به توسعه

روزنامه هم‌میهن ، منتشر کننده آخرین و بروزترین اخبار داخلی و خارجی.

داستان بنگلادش در توسعه سیاسی و اقتصادی الگویی برای کشورهای درحال‏‌توسعه است

شایسته است که جهان به بنگلادش نگاهی ستایش‌‌آمیز داشته باشد و این کشور را به عنوان کشوری که سال‌های زیادی است که از استقلالش نمی‌گذرد، به عنوان یک الگوی مناسب دموکراسی و توسعه اقتصادی به حساب بیاورد. بنگلادش در سال‌‌های پس از استقلال، با دخالت گسترده نظامیان در سیاست مواجه بود، اما توانست نظامیان را از عرصه سیاسی بیرون رانده، روند دموکراسی در پیش گرفته و مرزهای توسعه اقتصادی را یکی پس از دیگری در نوردد. این کشور پرجمعیت جنوب آسیا، اغلب به عنوان یک مدل جهانی برای توسعه، رشد اقتصادی، کاهش فقر و برابری جنسیتی است. داکا برای بیش از 150 هزار خانوار بی‌‌بضاعت، خانه ساخته است. زیرساخت‌‌های پایتخت بنگلادش با تکمیل پل مهم و تاریخی پادما، گسترش سیستم مترو و ساخت تونل بانگابندو، جهش‌‌های عظیمی را انجام داده است. قابل توجه اینکه، پیشرفت این کشور در توسعه زیرساخت‌‌های دیجیتال و استفاده گسترده‌‌تر از انرژی‌‌های پاک نیز مثال‌‌زدنی است. اگرچه دولت بنگلادش هم اشتباهات مختص به خود را داشته، اما نشانه‌‌هایی وجود دارد که ثابت می‌‌کند این کشور برای جامعه بین‌‌المللی شریکی خوب و دموکراتیک در جنوب آسیا به شمار می‌‌رود.

رشد اقتصادی عادلانه و ثبات مالی

آمار‌‌ها و ارقام نشان می‌‌دهند که اقتصاد بنگلادش از بند بحران ناشی از پاندمی کرونا رهاشده و خطر بحران اقتصادی در بنگلادش در پائین‌‌ترین سطح خود قرار دارد. رشد اقتصادی بنگلادش در سال‌‌های اخیر زیاد بوده و به سطحی باثبات رسیده است. سرانه تولید ناخالص داخلی این کشور از سال 1990 تاکنون هشت برابر شده است. این کشور فقط در سال مالی 2022 بیش از 52 میلیارد دلار صادرات انجام داده است. رونق اقتصادی در بنگلادش باعث اشتغال میلیون‌‌ها نفر، به‌‌ویژه زنان شده است. براساس گزارش مجمع جهانی اقتصاد، بنگلادش در میان کشورهای جنوب آسیا رتبه اول را در ثبت‌نام دختران در مدارس ابتدایی و متوسطه دارد. علاوه بر این، سهم زنان در نیروی کار بنگلادش در سال 2017 به 36 درصد افزایش یافت. این میزان در سال 1996 فقط 16 درصد بود. براساس مطالعه اخیر سازمان بین‌‌المللی کار، شکاف دستمزد میان زنان و مردان در بنگلاش کمی بیشتر از دو درصد است. همانطور که «دانیل رانده»، محقق مرکز مطالعات استراتژیک و بین‌‌الملل اشاره کرده، «اقتصاد بنگلادش گواه این است که توانمندسازی زنان، کارساز بوده و نتایج خوبی به دست می‌‌دهد.» جفری ساکس، اقتصاددان و مدیر مرکز توسعه پایدار در دانشگاه کلمبیا، سال گذشته اعلام کرد که بنگلادش بین سال‌‌های 2015 تا 2020 بیشترین پیشرفت را در بین کشورهای جهان، در جهت دستیابی به اهداف توسعه پایدار سازمان ملل داشته است. علاوه بر این، بخش مالی و نظام بانکی بنگلادش در حال رشد بیشتر است. وام‌‌هایی که داکا در سال‌‌های اخیر گرفته، نشان‌دهنده قدرت مالی این کشور است، نه بحران. اقتصادهای سالم و روبه‌رشد می‌‌توانند وام بگیرند. این امر به ویژه زمانی صادق است که آن اقتصادها مانند بنگلادش، با پاندمی‌ای نظیر پاندمی کرونا و تغییرات آب و هوایی مواجه شده باشند. بنگلادش توانسته با وجود این بحران‌‌ها، باز هم اقتصاد پویایی داشته باشد. این وام‌‌ها تلاش‌‌هایی در مسیر کسب و کار برای حفظ بنگلادش در مسیر مثبت اقتصادی است. وضعیت مالی بنگلادش پایدار است و صندوق بین‌‌المللی پول برای نظام بانکی بنگلادش اعتبار قائل است. نسبت بدهی‌‌های بنگلادش به تولید ناخالص داخلی این کشور، یکی از پایین‌‌ترین نسبت‌‌ها در جهان بوده و هست. این دستاورد، با توجه به جمعیت زیاد و تولید اقتصادی بنگلادش قابل توجه است. این کشور با بیش از 166 میلیون نفر جمعیت یکی از پرجمعیت‌‌ترین کشورهای جهان است و نسبت وام‌‌هایی که دریافت کرده، روی نرخ 40 درصد است که هنوز بسیار پایین‌‌تر از نرخ مورد قبول، در آستانه بالای 77درصد است. آمارها حاکی از آن است که این نسبت، پایین‌‌تر از این میزان باقی خواهد ماند چراکه میزان صادرات این کشور افزایش یافته و 34درصد بیشتر از سال گذشته بوده و تولید ناخالص داخلی این کشور، امسال 4/6درصد افزایش می‌‌یابد. بانک HSBC اخیراً پیش‌‌بینی کرده است که بنگلادش تا سال 2030 به دلیل رشد پایدار تولید ناخالص داخلی به میزان شش درصد که در طول 20سال گذشته حفظ شده، به بیست‌وششمین اقتصاد بزرگ جهان تبدیل خواهد شد.

پیشرفت‌‌های زیرساختی قوی و مداوم

بنگلادش در حال تجربه یک انقلاب زیرساختی است. به عنوان مثال، پل پادما تولید ناخالص داخلی بنگلادش را بین 3/1 تا 2 درصد افزایش می‌‌دهد و جنوب غربی کشور را به مناطق شمالی و شرقی متصل می‌‌کند و زمان سفر بین داکا و مراکز تجاری اصلی در خولنا و جاشور و باریسال را به میزان قابل توجهی کاهش می‌‌دهد. فقط در چند ماه کوتاهی که از افتتاح آن گذشته، این پل بیش از 10میلیون دلار درآمد برای دولت به ارمغان آورده است. این درآمد در ماه‌‌ها و سال‌‌های آینده رشد بیشتری خواهد داشت و منابع اضافی برای برنامه‌‌های اقتصادی تحت رهبری دولت را فراهم می‌‌کند.

مقابله با افراط‌‌گرایی آری، مقابله با آزادی هرگز

انتخابات سال‌های 2014 و 2018 در بنگلادش ادامه هنجارها و سنت‌‌های دموکراتیک قوی این کشور بود. البته همه چیز به آرامی پیش نرفت. اما حقایق مربوط به انتخابات 2014 و 2018 داستانی متفاوت از روایت نادرست سرکوب دولتی را که گهگاه در رسانه‌‌ها پخش می‌‌شود، بیان می‌‌کند. به عنوان مثال، برخی از منتقدان، از اقدام حزب ملی بنگلادش (BNP) که انتخابات 2014 را بایکوت کرد و آن را تقلبی و بی‌اعتبار دانست، به عنوان مدرکی دال بر سرکوب سیاسی منتقدان توسط دولت فعلی یاد می‌‌کنند. با این حال، در واقع رفتار خشونت‌آمیز و ضددموکراتیک حزب ملی بنگلادش بود که موجب شد در رقابت انتخاباتی از حزب عوامی لیگ که متعلق به شیخ حسینه، نخست‌‌وزیر فعلی‌‌ است، شکست بخورد. در سال 2014، اعضای حزب ملی بنگلادش اعتصابات خشونت‌‌آمیز و مخرب سراسری را سازماندهی کردند و هزاران خانه، اتومبیل، ساختمان و محل کسب و کار را به آتش کشیدند. در روز انتخابات، آنها حوزه‌‌های رای‌‌گیری را منفجر کردند. 231 نفر در حملات تحت حمایت حزب ملی بنگلادش کشته و یک هزار و 180 نفر دیگر زخمی شدند. به‌رغم این اقدامات و با توجه به نتایج نظرسنجی‌‌ها که نشان می‌‌داد حزب عوامی لیگ در سال 2018 یک پیروزی آسان خواهد داشت. حزب ملی بنگلادش انتخابات را با این استدلال که در آن تقلب شده، تحریم کرد. اما ناظرانی از هند، کانادا، نپال، انجمن همکاری‌‌های منطقه‌‌ای جنوب آسیا و سازمان همکاری اسلامی، این انتخابات را آزاد، عادلانه و مسالمت‌‌آمیز اعلام کردند. بنابراین می‌‌توان استنباط کرد که حزب ملی بنگلادش، نتوانست به طور قانونی پیروز شود و به عنوان آخرین راه‌‌حل، با ناعادلانه خواندن انتخابات، دولت فعلی را به چالش کشید. نیات مشکوک حزب ملی بنگلادش نیز عمیق‌‌تر بود. یکی از دلایل اصلی تحریم انتخابات این بود که شریک سیاسی نزدیک این حزب یعنی جماعت اسلامی، از شرکت در انتخابات منع شده بود، زیرا این سازمان، یک سازمان افراطی خشن است که خطری واقعی برای بنگلادش و مردم آن ایجاد می‌‌کند. با این وجود، شیخ حسینه، نخست‌‌وزیر بنگلادش، مکرراً برای یافتن راهی برای پیوستن کامل اپوزیسیون به انتخابات تلاش کرد، اما در تلاش‌‌هایش موفق نبود. اگرچه حزب ملی بنگلادش و دوستانش مرتباً اتهامات نادرست را در مورد اعتبار انتخابات تکرار می‌‌کنند، اما اشتباه است که محبوبیت حزب حاکم و ضعف اپوزیسیون اصلی بنگلادش را به مثابه تلاش‌‌های عمدی دولت برای محدود کردن مخالفان قلمداد کرد.

راه‌‌طولانی بنگلادش از سال 1971

حذف بنگلادش و وارونه‌‌نمایی حقایق درباره بنگلادش در رسانه‌‌های غربی مأیوس‌کننده است. رسانه‌‌های غربی کاریکاتوری از بنگلادش ارائه می‌‌کنند که از مدت‌‌ها پیش، با چالش‌‌های زیست‌‌محیطی نظیر سیل و توفان، کمبود مواد غذایی و هزاران چالش به ظاهر غیرقابل‌‌حل دیگر مواجه بوده است. غربی‌‌ها کنسرت گروه بیتل‌‌ها و جرج هریسون در بنگلادش را در سال 1971 به یاد می‌‌آورند که نشان‌دهنده شدت بحران‌‌های متقابلی است که این ملت جوان با آن مواجه بوده است. با این حال، آن زمان گذشته است و حالا داستان بسیار متفاوتی در جریان است. بنگلادش به دلیل ورود به طبقه متوسط کشورهایی که درآمد نسبتا پائینی دارند، مورد ستایش قرار گرفته است. این کشور نه‌تنها در آسیا بلکه در مقایسه با سایر نقاط جهان، اقتصاد برجسته‌‌ای دارد. بنگلادش اخیراً از نظر تولید ناخالص داخلی به ازای هر نفر، از هند نیز پیشی گرفته است و حدود بیش از یک دهه است که اقتصاد پاکستان را تحت‌الشعاع قرار داده است. مطمئناً بنگلادش هنوز کامل نیست. داکا باید اقدامات زیادی برای کاهش فقر انجام دهد. اگرچه این کشور به دلیل اقدامات گسترده خود در مبارزه با تغییرات آب‌وهوایی - به‌ویژه با توجه به اینکه بسیاری از وسعت سرزمینی‌‌اش هم‌سطح دریا یا زیرسطح دریا است کشورش نیز در بخش آسیب‌‌پذیر جهان به جهت رخدادهای آب‌وهوایی قرار گرفته- مورد تجلیل واقع شده، اما همچنان باید کار بیشتری در این زمینه انجام دهد. با این وجود، بنگلادش تمام اصول اقتصادی و اجتماعی را برای دستیابی بیشتر اهداف هفده‌گانه توسعه پایدار سازمان ملل تا سال 2030 در اختیار دارد. همچنین این کشور در مسیر دستیابی به استانداردهای کشوری با درآمد بالاتر تا سال 2041 است. این معیارها نیز طبق معیارهای سازمان ملل متحد تعیین شده است. این یک دستاورد حیرت‌انگیز است که بنگلادش توانسته فقط طی 50سال پس از استقلال خود به آن دست یابد. بسیاری از کشورهای واقع‌شده در محدوده جغرافیایی «جنوب جهانی»، می‌‌توانند از بنگلادش الهام بگیرند. این کشور شاهد داستان «جنگ بر سر ثروت» در درون پسااستعماری بوده، از دوره‌‌ای تراژیک خارج شده و به یک قدرت اقتصادی و دموکراتیک تبدیل شده است. فقط می‌‌توان امیدوار بود که جامعه بین‌‌المللی، بنگلادش جدید را کشوری پرجنب‌وجوش و موفق به حساب بیاورد.

منبع: Atlantic Council

دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی