یک اعتراف تلخ
آخرین خبرهای اقتصادی ایران و دنیا
دیپلماتها و کارشناسان حوزه آب از بیتوجهی به دیپلماسی آب میگویند که امروز به بحران ریزگردها انجامیدهاست
ابراهیم رحیمپور، معاون سابق آسیا و اقیانوسیه وزارت امور خارجه در گفتوگو با هممیهن:
مساله آب و سد سازی در مذاکرات مقامات ایران و ترکیه مطرح نشد
کارگروه دیپلماسی آب در وزارت امور خارجه که در دولت قبل تشکیل شده بود غیرفعال شده و احتمال حذف آن هم وجود دارد. در شرایطی که گرد و غبار به مرحله بحرانی و تعطیلی ادارات و مدارس رسیده، نتایج تحقیقات در خصوص خاکپاشیها اعلام نمیشود تا چهره مقصر همچنان پشت این گرد و غبار پنهان بماند. گروهی عربستان را باعث و بانی بروز این پدیده میدانند و گروهی دیگر میگویند ترکیه مقصر است. به اعتقاد گروه دوم، ترکیه با اجرای طرح گاپ، مسبب بروز گرد و خاک است. یعنی با محدودیت آبی که با ایجاد 22 سد روی این 2 رود ایجاد شده ابتدا حقابه عراق و سوریه و سپس ورودی منابع آب به هورالعظیم را محدود کرده. 60 سال است ترکیه برای مهار آب دجله و فرات و ارس برنامهریزی میکند تا دست برتر را در مذاکره با کشورهای پاییندست داشته باشد. ولی ایران در تمام این سالها مذاکرات مشخصی درباره رودخانههای مرزی نداشته است. ابراهیم رحیمپور معاون سابق آسیا و اقیانوسیه وزارت امور خارجه در گفتوگو با هممیهن اعتراف میکند که «در دولت یازدهم حقابه ایران موضوع مهم و قابل طرحی در سفر آقای روحانی یا اردوغان و یا در سطح وزرای خارجه، نبود و به خاطر ندارم موضوع آب به طور ویژه مورد گفتوگو و تبادلنظر بین دو کشور قرار گرفته باشد.» امروز حتی اگر سدسازیهای ترکیه باعث و بانی ریزگردها نباشد از تاثیر پروژه گاپ و داپ بر زیست بوم منطقه نمیتوان غافل شد، همانطور که هورالعظیم از این داستان متاثر شده و تشنه مانده است. در خشک شدن هورالعظیم همانقدر که از طرح گاپ ترکیه گفته میشود از فعالیتهای وزارت نفت در این منطقه هم صحبت به میان میآید. وزارت نفت بارها درخواستش برای عدم آبگیری هورالعظیم را تکذیب کرده. اما ابهامات در این باره همچنان وجود دارد.
در همه سالهایی که ترکیه در حال تدوین و اجرای این پروژه بزرگ با ماهیت اقتصادی، امنیتی و سیاسی بود؛ ایران چه اقدامی در بخش دیپلماسی کرد؟
بحث حقابه ایران که موضوع بسیار مهمی است و باید زیرساختهای آن از سالهای قبل محکم میشد؛ در هیچ دورهای مورد توجه بخش دیپلماسی کشور قرار نگرفت، بنابراین امروز اردوغان با قیمتهای بالا بر سر میز مذاکره خواهد آمد. سدسازیهای ترکیه که به بهانه تولید برق روی این دو رود پرآب انجام شد؛ امروز پاییندست را خشک کرده و دامنه ریزگردها را تا دامنههای البرز گسترانده است. هرچند ترکیه در اعتراضهای مستمر عراق اطمینان داده بود که جلوی ورود آب به پایین دست را نمیگیرد اما پس از افتتاح سدها، اتفاق دیگری افتاد و در مقابل مدام بر سطح اراضی کشاورزی و تولید اقلام مهم غذایی ترکیه افزوده شد. ترکیه امروز بحث آب در برابر نفت را با بهایی برابر مطرح کرده است. از سوی دیگر با افزایش سطح کشت اقلام کشاورزی مهم، قدرت خود در زمینه تولیدات غذایی را افزایش داده است.
در دوره شما هیچ بحثی با ترکیه در خصوص حقابه ایران مطرح نشد؟
در دولت یازدهم حقابه ایران موضوع مهم و قابل طرحی در سفر آقای روحانی یا اردوغان و یا در سطح وزرای خارجه نبود و به خاطر ندارم موضوع آب به طور ویژه مورد گفتوگو و تبادل نظر بین دو کشور قرار گرفته باشد. در واقع به موضوع آب به اندازهای که اهمیت داشت؛ در دولت قبل پرداخته نشد.
موضوعات مطرح در جلسات چه بود که اهمیتی بیشتر از مساله آب داشت؟
موضوعات مربوط به سوریه، عراق و مسائل امنیتی منطقه در آن دوره محورهای اصلی دیدارها و جلسات را شکل میدادند. از سویی با توجه به تحریمها و وجود ترکیه به عنوان یکی از دروازههای تجاری برای ایران، بحث تبادلات بازرگانی روی سایر موضوعات سایه افکنده بود و موضوع آب را نیز به حاشیه برده بود. موضوع آب به مرور با توجه به مختصات کره زمین و گرم شدن هوا، اهمیت بیشتری پیدا کرد و لذا کشورها امروز به دنبال تامین هرچه بیشتر منابع آب شرب هستند. در عربستان و امارات هر سال بودجه بسیار بزرگی به آبشیرینکنها اختصاص مییابد، در حالی که یک قرن پیش شاید کسی به موضوع آبشیرینکنها حتی فکر هم نمیکرد. لذا اقداماتی که کشورها در سالهای قبل انجام میدادند به اندازه امروز نبود.
ایران یک کشور خشک و کویری است بنابراین از گذشته مدیریت آب در کشور ما اهمیت زیادی داشته است.
طی سالها و در دولتهای مختلف، مدیریت بخش آب شاید به اعتبار نفت و پولی که این محصول در اختیار ما قرار میداد؛ ضعیف بود. چراکه با اتکا به این اعتبار گمان میکردیم باقی مشکلات نیز حلشدنی و قابل مذاکره است. در سالهای اخیر از یک سو جمعیت کشور افزایش یافت و از سوی دیگر مدیریت ضعیف در سالهای متمادی به بحران وضعیت آب کمک کرده است. در واقع لازم بود در خصوص مراودات آبی با کشورها اقدامات بیشتری انجام میدادیم.
تمرکز شما در دولت آقای روحانی روی چه مسائلی بود؟
در دولت آقای روحانی توجه بخش دیپلماسی بیشتر متوجه افغانستان و حقابه هیرمند و حریررود بود. تنشهای آبی بین ایران و افغانستان حتی در سطح روسایجمهور نیز درگیریهایی ایجاد میکرد به این ترتیب بیشتر توان در بخش دیپلماسی آب به مساله افغانستان معطوف بود. دو رودخانه دجله و فرات که از ترکیه سرچشمه میگیرد در نزدیکی خلیج فارس به هم میپیوندد و اروند رود را تشکیل میدهد. کشورهای سوریه و عراق نیز پاییندست این 2 رود قرار دارند بنابراین سدسازیهای ترکیه بر روی دجله و فرات باعث اعتراض این کشورها نیز شده است. اما ترکیه برای حراست از منافع ملی و سرزمینی، حقابههای کشورهای پاییندست را نادیده گرفته است و به این ترتیب از ابزار مهمی به عنوان حقابه در مناسبات سیاسی خود بهره میبرد. ترکیه امروز بحث آب در برابر نفت را با بهایی برابر مطرح کرده است. از سوی دیگر با افزایش سطح کشت اقلام کشاورزی مهم، قدرت خود در زمینه تولیدات غذایی را افزایش داده است. در این بین اعتراضات سوریه و عراق نیز تاثیر زیادی در تصمیمات آبی ترکیه نداشته است.
امروز بحث حقابه ایران را چگونه میتوان پیگیری کرد؟
ما با کشورهای همسایه کمیسیونهای مرزی، حقوقی و دریایی مشترکی داریم که مذاکرات سالانه و مستمری را در این کمیسیونها انجام میدهیم و قاعدتا در خصوص بحث حقابههای ایران صحبتهایی با ترکیه نیز داشتهایم. هرچند در ساختار جهانی نیز کنوانسیونهایی وجود دارد اما به دلیل عام بودن مقررات و الزامآور نبودن آن معمولا اختلافات آبی بین کشورها در این کنوانسیونها حل و فصل نمیشود و به طور کلی اختلافات آبی به عنوان یکی از اختلافات مهم بین همسایگان قلمداد میشود. همانند اختلاف بین ایران و عراق در خصوص اروندرود که موجب شکلگیری جنگ بین دو کشور شد. تاثیرات زیست محیطی به صورتی که برای همگان ملموس باشد در کوتاهمدت قابل مشاهده نیست و در نیم یا یک قرن اتفاق میافتد. امروز کارشناسان محیط زیست پدیده گرد و غبار کنونی را به کاهش ورودی آب به کشورهای پاییندست مرتبط میدانند. ترکیه جلوی ورود آب به سوریه و عراق را گرفته و طبیعی است که این مساله باعث تغییر اقلیم شده و دامنه بروز ریزگردها از مناطق جنوبی کشورمان گستردهتر شده و تا کوههای البرز کشیده شده است.
آیا میتوان با رایزنی دیپلماسی حقابه و سهم ایران را از ترکیه گرفت؟
بله اما قیمت دارد. آقای اردوغان قطعا سر این موضوع با قیمتهای بالا سر میز مذاکره خواهد آمد. ولی ایران نیز یک برگ برنده با عنوان صادرات گاز به ترکیه در دست دارد. اگر ایران بتواند ابزارها و اهرمهای مختلفی برای مذاکره فراهم کند؛ میتوان به چانهزنیهای قدرتمندتری امیدوار بود.
محمدرضا شهبازبگیان، رئیس انجمن علمی هیدروپلیتیک ایران پیشنهاد کرد:
۳ راه حل پیش روی ایران در مجادله آبی با ترکیه
ترکیه از سال 1970 به طور جدی ساخت مجموعهای از سدها را روی دجله و فرات آغاز کرد. پروژه گاپ ساخت 14 سد روی رود فرات و هشت سد روی رود دجله را طرحریزی کرده و از سال 1970 کار سدسازی روی این 2 رود شروع شده است. پروژه دوم با نام «داپ» شناخته میشود؛ داپ که روی رود ارس اجرا میشود، منابع آب ورودی ارمنستان، آذربایجان و ایران را متاثر میکند و با کاهش جریان این رودخانه کیفیت آب ورودی به دریاچه خزر را تحت تاثیر قرار میدهد. مطالعات نشان داده در کشوری مثل ترکیه مهار آب صد درصد بر اساس نیازهای این کشور استوار نیست و قصد امتیازگیری از کشورهای همسایه وجود دارد. ترکیه با اجرای این 2 پروژه عراق، سوریه و ایران را تحت فشار قرار خواهد داد تا تن به خواستههای او بدهند. اینکه این پروژهها چقدر بر محیطزیست کشورهای پاییندست اثر داشته و تا چه حد با بروز پدیده ریزگردها گره خورده، هنوز در ایران پاسخ صریحی به آن داده نشده اما خود مسئولان ترکیه اعلام کردهاند که ترک اراضی کشاورزی از سوی کشاورزان در سوریه و عراق باعث ایجاد کانونهای گرد و غبار شده است. یعنی مسئولان ترکیه به طور غیرمستقیم به تاثیرگذار بودن محدودیت منابع آبی عراق و سوریه اشاره کردند که باعث ترک زمینهای کشاورزی از سوی کشاورزان این 2 کشور شده و در اصل بر نقش ترکیه بر این اتفاق تاکید کردهاند. در حال حاضر یکی از راهکارهای کماثر کردن اقدامات کشور ترکیه برای رسیدن به یک قدرت هیدروهژمون در منطقه، کاهش وابستگی به رودخانه ارس از طریق کنترل توسعه آبمحور در این حوزه آبریز است. محمدرضا شهبازبگیان رئیس انجمن علمی هیدروپلیتیک ایران این پیشنهاد را در شرایطی مطرح میکند که اقدامات ترکیه در مهار آب را نه به نیاز واقعی آن کشور بلکه با هدف تسلط بر کشورهای همسایه میداند.
طرح گاپ و داپ چه تاثیری بر قدرت سیاسی ایران در تعاملات با ترکیه داشته است؟
رودخانه مرزی یا فرامرزی به رودخانهای اطلاق میشود که از بین 2 یا سه کشور بگذرد یا مرز کشورها را تشکیل دهد. کشوری که سرچشمه رودخانه در آن قرار دارد کشور بالادست است. یک کشور بالادست ابتکار عمل زیادی در تنظیم روابط در حوزه آبریز بینالمللی دارد؛ به گونهای که از سه طریق کنترل یا عدم کنترل سیلاب، تاثیر بر کیفیت آب و نهایتا از طریق کاهش جریان آب ورودی به کشور پایین دست میتواند کشور پاییندست را تحت سلطه خود قرار دهد. این امر خود به خود یک برتری به کشور بالادست میدهد که میتواند در منطقه از این قدرت استفاده کند. در این راستا به کشوری که به تقویت چهار عنصر قدرت شامل موقعیت جغرافیایی (بالادست بودن)، قدرت مادی، قدرت مذاکره و نهایتا قدرت گفتمانی یا ارزشی خود میپردازد تا دست بالاتر را در تعاملات با کشورها داشته باشد هیدروهژمون اطلاق میشود. بسیاری از مطالعات در حوزه هیدروهژمونی، ترکیه را در منطقه غرب آسیا یک کشور هیدروهژمون محسوب میکنند. این کشور برای تبیین جایگاه هیدروهژمونی، دهه 70 میلادی پروژههای 10 گانهای را در حوزههای آبریز خود آغاز کرده است. در عمل تمامی آبی که از سوی کشور بالادست مهار میشود مورد مصرف کشور نخواهد بود و این انگیزه وجود دارد که این عمل برای تقویت هیدروهژمونی و امتیازگیری از کشورهای پایین دست صورت گیرد. مطالعات نشان داده در کشوری مثل ترکیه مهار آب صددرصد بر اساس نیازهای این کشور استوار نیست و قصد امتیازگیری از کشورهای همسایه وجود دارد. استفاده از این قدرت برای امتیازگیری طبیعی است ولی تا جایی که به حقوق محیط زیست و حقوق بشر آسیب وارد نکند. از بین پروژههای مورد نظر این کشور دو پروژه «گاپ» و «داپ» بر ایران بسیار اثرگذار است.
هرچند خیلی دیر است اما آیا میتوان برای کاهش قدرت ترکیه اقدامی کرد؟
ابتدا این را بدانیم که پروژه گاپ با مهار آب دجله و فرات بر منابع آب ورودی سوریه و عراق و نهایتا منابع آب ورودی هورالعظیم بسیار موثر است. خشک شدن این تالاب اثرات زیستمحیطی جبرانناپذیری مشابه گرد و غبارهایی که شاهد بودیم به دنبال دارد. از سوی دیگر پروژه داپ که بر روی رود ارس اجرا میشود منابع آب ورودی ارمنستان، آذربایجان و ایران را متاثر میکند و با کاهش جریان این رودخانه کیفیت آب ورودی به دریاچه خزر را بسیار تحت تاثیر قرار میدهد. در این راستا اقداماتی به لحاظ حقوقی و دیپلماتیک از بعد بینالملل و اقداماتی در داخل مبتنی بر مطالعات آمایش سرزمین قابل بررسی است. به لحاظ حقوقی ما معاهدهای با کشور ترکیه نداریم حتی در حال حاضر هیچیک از دو کشور یعنی ایران و ترکیه عضو کمیسیونهای مشترک بخصوص کنوانسیون UN 1997 نیستند و این کار را برای پیگیری حقوقی سخت میکند. اما در خصوص اثرات زیستمحیطی به لحاظ حقوقبشر محق هستیم و میتوانیم موضوع را پیگیر شویم. پیگیری این موضوع از طریق کشور عراق کاراتر خواهد بود چراکه آب ورودی تالاب هورالعظیم مستقیما از خاک عراق تامین میشود. یعنی باید کاری کنیم که عراق این موضوع را از ترکیه به عنوان سرمنشا پیگیری کند.
در حوزه دیپلماسی آب چه اقدامی میتوانیم انجام دهیم؟
به نظرم کارایی دیپلماسی در این حوزه خیلی میتواند بیشتر از حوزه حقوقی باشد. آنچه مهم است این است که سیاستهای ترکیه در مهار آب از دهه 70 آغاز شده و مسئلهای نیست که در کوتاهمدت به وجود آمده باشد و نباید انتظار داشته باشیم با یک جلسه و یک بده بستان ساده حل شود. اگر مساله را مانند کوه یخی ببینیم که مقدار کمی از آن بیرون از آب آمده، مذاکرات دیپلماتیک قسمت بیرونی را تشکیل میدهد و قسمت زیر آب در واقع سیاستگذاری بینالملل و تعاملات علمی و تخصصی بین متخصصین و نهادهای علمی دو کشور است که باید بسیار چابک و علمی باشد. این سیاستگذاریها باید به گونهای باشد که تعامل با کشورهای پایین دست توجیه بیشتری از هیدروهژمون بودن برای ترکیه داشته باشد. اقدام سومی که میتوان در جهت کاهش انگیزه ترکیه برای هیدروهژمون بودن انجام داد این است که وابستگی خود را به این منابع آبی این کشور کاهش دهیم. هرچه ما وابستگی خود را کاهش دهیم قدرت هیدروهژمونی کشور بالادست را کم کردهایم از سمت دیگر میزان وابستگی ما به منابع آب ورودی، قدرت ما را در مذاکره تبیین میکند. با وابستگی کمتر به آب دست بالاتر را در توسعه خواهیم داشت. تا جای امکان باید جلوی توسعه آب محور را در حوزه ارس بگیریم و در عین حال تمرکزمان برای جلوگیری از مهار آب در کشور ترکیه بر روی مسائل محیطی زیستی و حتی حقوق بشری باشد.
آیا در این خصوص، مطالعه علمی برای مطالعه اثرگذاری سدسازی ترکیه بر امنیت زیست محیطی در کشور صورت پذیرفته است؟
در این راستا خود مسئولین ترکیه اعلام کردهاند که ترک اراضی کشاورزی در سوریه و عراق کانونهای گرد و غبار هستند. در این راستا سوال اصلی که ارزش مطالعه علمی داشته باشد آن است که بهرهبرداریهای بالادست در ترکیه چه نقشی در ترک این اراضی داشته است. تا جایی که اطلاع دارم مطالعاتی در این خصوص در کشور در حال انجام است.
عملکرد مسئولین کشور در حوزه دیپلماسی آب برای حل این مشکل قابل قبول است؟
یکی از انتقادات وارده به عملکرد سازمانهای دولتی ناهماهنگی بین نهادهای دولتی در حوزه دیپلماسی آب است. به طور مثال برخی مسئولان در بخش آب به صورت غیررسمی از ترکیه به عنوان مقصر نام میبرند. به اعتقاد آنها ترکیه با اجرای طرح گاپ که ایجاد 22 سد روی دجله و فرات است باعث و بانی بروز گرد و خاک شده. یعنی با محدودیت آبی که در این 2 رود جریان دارد ابتدا حقابه عراق و سوریه و سپس ورودی منابع آب هورالعظیم را محدود میکند. برخی دیگر معتقد هستند که سدسازیهای ترکیه فاقد اثرات زیستمحیطی است. برخی دیگر هم مانند رئیس سازمان محیط زیست معتقدند کانونهای ریزگرد در عربستان مقصر بروز گرد و خاک در ایران است. اختلافنظرها همچنان وجود دارد چراکه هنوز هیچ اظهارنظر قطعی و رسمی در این باره نشده است. از سوی دیگر نبود بخشی نظاممند در وزارت امورخارجه که به موضوع دیپلماسی آب بپردازد یکی از خلاهای مهم در این خصوص است. تا جایی که به یاد دارم اقداماتی در دولت گذشته انجام شد و حتی کارگروهی با عنوان کارگروه دیپلماسی آب تشکیل شد. هرچند کارگروه مزبور خیلی خروجی ملموسی نداشت اما در حال حاضر هیچ خبری از فعالیت همین کارگروه یا تشکیل کارگروه مشابه نداریم. شاید هم این کارگروه حذف شده باشد.
آیا در این شرایط انجمن علمی هیدروپلتیک ایران به عنوان تنها مرجع علمی مرتبط با موضوع دیپلماسی آب در کشور میتواند به حل این مشکل کمک کند؟
با توجه به مواردی که تشریح شد وظیفه سنگینی بر دوش این انجمن علمی است. این انجمن با هدف ایجاد بستری علمی برای تقویت همدلی و همفکری بین بخشهای مختلف اعم از دانشگاهها و مراکز دولتی در راستای تقویت دیپلماسی آب کشور تشکیل شده است. درکنار این کاستیها خبر خوب آن است که مساعدتهای بسیار خوبی از سوی کارشناسان خبره وزارتخانههای نیرو و امور خارجه و نیز اساتید دانشگاه در این انجمن صورت پذیرفته است. بسیاری از این مسائل در قالب شورای مشاوران عالی انجمن رصد میشود و در صورت لزوم به صورت سیاست برای مسئولین مربوطه ارسال خواهد شد. البته هنوز اول راه است و این انجمن تازه تاسیس نیاز به حمایت سازمانهای مرتبط با موضوع دیپلماسی آب را دارد.