مدیریت به جای انسداد مرز
آخرین خبرهای اقتصادی ایران و دنیا

گفتوگوی هممیهن با مدیرکل دفتر پیشگیری ستاد مبارزه با قاچاق کالا
هرچند قاچاق سوخت پدیدهای زیانبار برای کشور است، اما به همان اندازه هم راهکارهایی که پیشنهاد میشود، نتایج دقیقی ندارد. دو طرح رزاق و طرح سپهتن (سوخت براساس پیمایش) در حال حاضر در دستور کار دولت قرار دارد. طرح رزاق هنوز به صورت قطعی اجرایی نشده و با وجود مصوبه دولت اما در اجرا توافقی صورت نگرفته است. برای طرح سپهتن که طرحی براساس مصرف و پیمایش است، تفاهمنامه نصب سامانه به امضا رسیده و قرار است بهزودی این طرح اجرایی شود. با امیرمحمد پرهامفر، مدیرکل دفتر پیشگیری ستاد مبارزه با قاچاق کالا درباره هر دو طرح گفتوگو کردهایم.بحثهای ضدونقیض بسیاری درباره طرح رزاق مطرح میشود. گروهی از آن به عنوان طرح قانونی کردن قاچاق سوخت یاد میکنند و به شدت با آن مخالفند و گروهی هم معتقدند که در نتیجه این کار نهتنها سودی به مرزنشینان نمیرسد بلکه به زیان مرزنشینان و پالایشگاهها بوده و به نفع نهادهای نظامی است. واقعیت طرح چیست؟
هدف طرح رزاق در مرحلهی اول این است که نیاز کشورهای همسایه به قاچاق سوخت را که در استان سیستانوبلوچستان در جریان است از طریق روشهایی قانونی تامین کنیم تا جلوی قاچاق سوخت گرفته شود. در واقع طرح رزاق به نوعی تبدیل نیاز کشور همسایه به یک فعالیت قانونی است. گروهی در حال حاضر به صورتهای مختلف از این طرح منتفع میشوند. مانند افرادی که مرزنشین نیستند و بیشترین سود را به دست میآورند، یا افرادی که به صورت شبکه پنهانی قاچاق عمل میکنند. آنها سوخت را از داخل کشور با روشهایی مختلف مثل مصرفهای صنعتی جمع و قاچاق میکنند. گروهی دیگر هم مرزنشینانی هستند که شغل دیگری جز اینکار ندارند. هدف از طرح رزاق یا طرح فروش سوخت به مرزنشینها که براساس طرحی در هیات وزیران مصوب شده، در واقع تبدیل نیاز کشور همسایه، از طریق شناسایی خانوارهای مرزنشین به وسیلهی پایگاههای داده آماری مناطق مرزنشین است تا با ایجاد امکان صادرات قانونی به کشور همسایه سود حاصل از این روش به دو بخش تقسیم شود؛ بخشی از این سود مستقیم برای کمک معیشتی به افراد مرزنشین تعلق بگیرد و بخش دیگر هم برای سرمایهگذاری در پروژههای اشتغال در مناطق مرزی هزینه شود. مزیت این کار این است که دیگر نیاز نیست معیشت افراد مرزنشین از طریق قاچاق سوخت تامین شود.
مشکلات این طرح در اجرا چیست؟ آیا بررسی کافی در این رابطه صورت گرفته است؟
مشکلی که در اجرای این طرح با آن روبهرو هستیم، این است که اگر قرار باشد این طرح به صورت قانونی انجام شود، باید سوخت مورد استفاده این طرح از طریق مجرای قانونی که شرکت پخش فرآوردههای نفتی است، تامین شود. تامین این سوخت در حال حاضر تا زمانی که قاچاق سوخت در این مناطق وجود دارد!!! یک بار اضافی بر مصرف کشور ایجاد میکند. یعنی اگر همین امروز بخواهیم طرح رزاق را اجرا کنیم، نیاز به مقداری سوخت داریم که اگر این مقدار از سوخت با آن حجم از قاچاق سوخت جمع شود، عدد بزرگی میشود.
با چه قیمتی؟
بالاخره میزان گازوئیلی که قاچاق میشود با نرخ 300 تومان و 600 تومان است. البته این نرخها، نرخهای دولتی است. بخشی هم ممکن است این وسط سهم دلالها شود. حتی با احتساب سهم دلالی باز هم با قیمت فوب خلیجفارس فاصله قیمتی بسیار زیادی دارد. از طرف دیگر باید با قاچاق مبارزه شود. زیرا تا زمانی که قاچاق سوخت ادامه دارد، از نظر قیمتی عملا آوردهای برای خریدار سوخت قاچاق ندارد. زمانی برای خریدار سوخت قاچاق صرف میکند که از نظر قیمتی تفاوت معنادار و پرسودی باشد.
پس چطور این طرح میتواند موفق شود؟
برای موفقیت این طرح باید جلوی قاچاق سوخت گرفته شود. وگرنه از نظر قیمتی این طرح شکست میخورد. از نظر تامین سوخت هم در حال حاضر دچار مشکل هستیم. مثلا ماهانه میزان مشخصی فرآورده وارد استان سیستانوبلوچستان میشود که شرکت پخش و پالایش فرآوردههای نفتی باید علاوه بر نیاز این استان، حجمی هم برای صادرات اضافه کند. در غیراینصورت این طرح کارایی و اثربخشی لازم را ندارد.
برخیها پیشنهاد میکنند بهتر است مثل ترکیه که دور مرز دیوار کشیده، ایران هم چنین کاری را انجام بدهد، نظر شما چیست؟
انسداد مرز به نظر من هم پیشنهاد درستی است. اما این تنها راه نیست. کاری که باید شرکت پخش و پالایش و ستاد مبارزه با قاچاق کالا با همکاری سایر دستگاهها انجام دهد بهینهسازی مصرف در مبادی قانونی مصرف است. با بهینهسازی مصارف قانونی میتوان جلوی مبادی تامین سوخت قاچاق را گرفت. در حال حاضر اگر بتوانیم مصارف قانونی سوخت را مثل مصرف کشاورزی، صنعتی و حمل و نقل که سه گروه تامینکننده سوخت قاچاق هستند مدیریت کنیم و در مبادی کنترل شوند، آنگاه میتوان روی انسداد مرز هم فکر کرد. درست است که انسداد مرز مهم است، اما سهم کمتری در پیشگیری از قاچاق دارد. مهمترین روش که اکنون هم دنبال میشود، کنترل و بهینهسازی مصرف است. برای مثال در بخش کشاورزی، برای مدیریت سوخت ماشینآلات کشاورزی طرح خوبی اجرا شده است. در این طرح آمار و اطلاعات ماشینآلات کشاورزی فعال جمعآوری شده و ماشینآلاتی که فعال نیستند، نمیتوانند پلاک بگیرند، در نتیجه سوختشان قطع میشود. همین شرایط را به نحوی در بخش صنعت هم میتوان اجرا کرد. واحدهای صنعتیای که فعال نیستند اما سوخت دریافت میکنند و از این محل سود بسیار سرشاری میبرند، از طریق سامانه سدف قابل کنترل میشوند. اما این سامانه هنوز کامل نیست و نیاز به یک پایش مجدد دارد. در کنار بخشهای کشاورزی و صنعت، بخش حملونقل هم قرار میگیرد. در حال حاضر در بخش حملونقل سامانه سپهتن که به زودی وارد فاز عملیاتی میشود، میتواند کمک بزرگی به مدیریت مصرف سوخت کند. یعنی به جای تخصیصهای سهمیهای، سوخت براساس پیمایش تخصیص داده میشود. با این سامانه میتوانیم سوختی را که اکنون ناوگان حملونقل کالا در بیرون شهر دریافت میکنند مدیریت کنیم تا فقط ماشینهایی که فعال هستند و کارکرد آنها در سامانه کنترل و ثبت میشود، سوخت دریافت کنند. این موارد مثل حلقههای مختلف یک زنجیره بههممتصل هستند. هر کدام در جای خود باید اجرایی شوند. البته طرحهای مقدماتی دیگری هم وجود دارد. در برخی استانها امکان سوختگیری از طریق طرح سپهتن ایجاد شده است. در صورت اجرا در کل کشور میتوان از دریافت بیضابطه سوخت برای ناوگانی که فعال نیستند، جلوگیری کرد.