زنگ خطر برای آلومینیومیها
آخرین خبرهای اقتصادی ایران و دنیا

اختلافنظر بین بنیاد مستضعفان و کسبه ساختمان آلومینیوم، ایمنسازی را به تعویق انداخت
اخیرا شورای شهر نام 129 ساختمان ناایمن تهران را رسما منتشر کرد که در بین آنها نام «پاساژ آلومینیوم» که فعالان صنعت لوازم خانگی در آن مشغول فعالیت هستند هم دیده میشد. بنیاد مستضعفان که پس از انقلاب مالکیت این ساختمان را در اختیار داشته است مدتی پیش رسما اعلام کرد که آلومینیوم ساختمانی غیرایمن است که مطمئنترین راه برای بازسازی آن تعطیلی و تخلیه کامل پاساژ از سوی بهرهبرداران است. اما بر اساس گفتههای مسئولان بنیاد و همینطور کسبه ساختمان، توافقی برای تعطیلی موقت ساختمان حاصل نشده و قرار است حین بهرهبرداری و فعالیت کسبه، فرآیند ایمنسازی با مشارکت بهرهبرداران و بنیاد انجام شود. آنچه که واضح به نظر میرسد این موضوع است که بهرهبرداران با وجود خطرات احتمالی که در ساختمان آلومینیوم تهدیدشان میکند، بنا به دلایل مختلف و برخی ریسکها، حاضر به تخلیه واحدهای خود نیستند و در نهایت معتقدند کار ایمنسازی باید با حضور آنها عملیاتی شود که به اعتقاد کارشناسان این اقدام مخاطرات خاص خود را خواهد داشت.نوستالژی 58 ساله
از عمرش نزدیک به 6 دهه میگذرد. با معماری و طرحی شبیه به دو نعل اسب، واقع در خیابان جمهوری. یکی از مراکز اصلی فروش و تعمیرات لوازم خانگی در پایتخت. ساختمان «آلومینیوم» که از آن به عنوان برادر کوچکتر ساختمان «پلاسکو» هم نام میبرند، هنوز شمایل اولیه خود در اوایل دهه 1340 را حفظ کرده است، برخلاف برادر بزرگتر که پس از آتشسوزی و فروریختن جایش را به پلاسکوی جدید داد. این بافت و شمایل قدیمی آن، شاید برای مردمی از نسل دهه 40 و 50 یادآور نوستالژیهایی از تهران قدیم باشد، جایی برای رفتوآمد افرادی که هنوز برای تعمیر لوازم منزلشان یا خرید ساعتهای دستچندم و قدیمی، ساختمان 13 طبقه آلومینیوم را به مغازههای جدید و لاکچری ترجیح میدهند. در ابتدای ورودی طبقه همکف ساختمان که محل بسیار پرترددیست، دستفروشها و باطریفروشان مشغول کار هستند و کارگران هم مشغول جابهجایی کارتنهای کوچک و بزرگ به فروشگاهها و نمایندگیهای لوازم خانگی هستند که در طبقه همکف مستقرند. طبقات اول تا سوم عمدتا محل کسب، فروش و تعمیرات ساعتهای قدیمی است که برخی جنسهای آنتیک هم در ویترینشان مشاهده میشود. اما طبقات سوم به بعد بیشتر به واحدهای تعمیر انواع لوازم خانگی اختصاص دارد که از جنسهای جدید تا قدیمی را شامل میشود. تقریبا قطعه یا ملزوماتی از انواع لوازم خانگی نیست که در واحدهای این پاساژ پیدا نشود. ساختمان آلومینیوم دارای دو ضلع شمالی و جنوبی است که یک راهروی تنگ این دو ضلع را به هم متصل میکند. به غیر از آسانسورها که اخیرا نوسازی شده، ضلع شمالی و جنوبی هر کدام راهپله مجزای خود را دارند که رفت و آمدها از پلههای باریک و تاریکشان نسبتا زیاد است؛ راهپلههایی که کابلهای برق ازجادرآمدهاش با دیوارهای رنگپریده کمی یادآور خانههای وحشت و مخوف در فیلمهای ترسناک است. ساختمان آلومینیوم زمین بزرگی دارد. 4300 مترمربع زیربنا و 728 واحد صنفی، عمدتا در زمینه لوازم خانگی. طبقه همکف ساختمان محل عرضه و فروش برندهای شناختهشده لوازم خانگی است و حضور این برندها در همسایگی آلومینیوم هم به چشم میخورد. واحدهای صنفی لوازم خانگی و اتحادیه فروشندگان لوازم خانگی هم در سایر طبقات مستقر هستند. واحدهای لوازم خانگی هم عمدتا محل تعمیرات لوازم کوچک منزل و آشپزخانهاند.
وجه تراژیک آلومینیوم
اما این فقط یک وجه ماجراست. وجه دیگر که میتواند کاملا برای آلومینیوم تراژیک باشد، رقم خوردن سرنوشت پلاسکوی قدیم برای این بنا است. اتفاق و سرنوشتی که یکبار در سال 94 در ساختمان آلومینیوم با آتشسوزی در یکی از طبقات آن در حال رخ دادن بود که خوشبختانه آن حادثه خسارت جانی به دنبال نداشت. اما نگرانیها در مورد آلومینیوم همچنان پابرجاست. این ساختمان با آنکه بیمه آتشسوزی و حوادث دارد اما آنطور که مشاهدات نشان میدهد و کسبه ساختمان هم به آن اذعان میکنند، فاقد سیستم اعلام و اطفای حریق و راهپله فرار است. ساختمان اگرچه از استحکام نسبتا خوبی به لحاظ ساخت و مهندسی برخوردار است اما تاسیسات برقی و کابلکشیهای آن کاملا فرسوده است. بخش زیادی از کابلهای برق آن در طبقات مختلف کاملا بیرون ریخته که میتواند خطر برقگرفتگی و آتشسوزی را برای افرادی که در راهروهای تنگ و باریک آن رفت و آمد میکنند به دنبال داشته باشد. ضمن آنکه نداشتن پله فرار و راهروهای تنگ و تاریک باعث خواهد شد که در صورت وقوع زلزله یا آتشسوزی تقریبا هیچ راه فراری برای افراد ساکن و کسبه وجود نداشته باشد. آلومینیوم که در زمان ساخت خود در سال 1343 با بیش از 700 واحد یکی ازساختمانهای بلندمرتبه تهران بود، امروز به یکی از بمبهای ساعتی پایتخت تبدیل شده است که اگرچه مسئولان مربوطه در وزارت راه و شهرسازی ساختمان آلومینیوم را جزو بافتهای فرسوده دستهبندی نمیکنند و عنوان ناایمن را به آن اطلاق میکنند، اما آنچه مشخص است این مسئله است که احتمالا نتیجه و سرنوشت ساختمانهای فرسوده و ناایمن، در ویرانی یا فروریزی یکسان خواهد بود. بنیاد مستضعفان به عنوان مالک ساختمان آلومینیوم در دوره پس از انقلاب، در سالهای اخیر جلساتی را با اعضای هیات مدیره ساختمان برای چگونگی بازسازی آن برگزار کرده است. بنیاد مستضعفان صراحتا ساختمان آلومینیوم را بنایی ناایمن دانسته که بهترین راه برای ایمنسازی آن تعطیلی موقت و تخلیه کلیه واحدهاست. در این رابطه محمد پیرعلی، رئیس سازمان اموال و املاک بنیاد مستضعفان هشدار داده بود که «در پی اخطار سازمان آتشنشانی مبنی بر تجهیز ساختمان آلومینیوم به سیستمهای اعلام و اطفای حریق و ایمنسازی آن، مذاکره با کسبه و صاحبان سرقفلی انجام شده و اخطارهای لازم نسبت به ایمنسازی این ساختمان برای پیشگیری از هرگونه مخاطرات احتمالی برای کسبه و شهروندان، به شورای کسبه ساختمان آلومینیوم اعلام شده است.» متولیان بنیاد صراحتا در مورد وضعیت ایمنی ساختمان آلومینیوم تاکید کردهاند که ادامه فعالیت این ساختمان در شرایط فعلی ممکن نیست و بهرغم تمامی تذکرات و اخطارهـای دادهشده، نیازمند همراهی کسبـه برای اجرای عملیات ایمنسازی در این مرکز تجاری پرتردد و ناایمن هستیم. این مذاکرات برای ایمنسازی و نوسازی ساختمان در حالی میان بنیاد و کسبه و هیاتمدیره ساختمان انجام شده است که بهرهبرداران حاضر به ترک ساختمان نشدهاند و اعلام کردهاند فرآیند ایمنسازی باید همزمان با حضور کسبه و بهرهبرداران از ساختمان انجام شود؛ موضوعی که مسئولان بنیاد هم بر آن صحه گذاشتهاند. روایت مسئولان بنیاد از گفتوگوهای صورتگرفته نشان میدهد که در حال حاضر توافق نهایی حاصل شده تا براساس آن، کسبه ساختمان آلومینیوم مسئولیت حقوقی ایمنسازی را بدون تخلیه ساختمان بر عهده بگیرند. این تصمیم در حالی گرفته شده است که بنیاد مستضعفان حاضر بود در صورت تخلیه کامل ساختمان، 100 درصد هزینه ایمنسازی را تقبل کند، حال آنکه با شرایط فعلی و عدم تخلیه ساختمان، بهرهبرداران 50 درصد هزینه نوسازی را تقبل خواهند کرد. بنابراین در این شیوه ایمنسازی کار بازسازی این بمب ساعتی با حضور کلیه بهرهبرداران انجام خواهد شد که مطمئنا ریسکهای خاص خود را هم دارد و ممکن است روند بازسازی آنطور که باید پیش نرود، ضمن آنکه احتمال رخ دادن حادثه به دلیل حضور بهرهبرداران بالا میرود. البته این نوع از بازسازی ساختمان شاید یک حُسن برای بهرهبرداران داشته باشد، اینکه چون به طور مساوی در پرداخت هزینه با بنیاد شریک خواهند شد، میتوانند در انتخاب پیمانکار پروژه نیز نقش داشته باشند.
یک ابهام و چند پاسخ
اما شاید سوال اصلی و کلیدی در اینجا این باشد که چرا بهرهبرداران حاضر به تخلیه محل برای انجام ایمنسازی ساختمان نیستند؟ یکی از کسبه ساختمان که در یک مغازه ساعتفروشی مشغول کار است در پاسخ به این سوال میگوید: «ما اگر ساختمان را ترک کنیم، مشخص نیست که آیا دوباره بتوانیم به راحتی به محل کار خود برگردیم یا نه، ممکن است روند بازسازی تا چند سال هم طول بکشد که در این صورت اصلا سرنوشت و آینده ما مشخص نیست.» مساله پرداخت اجارهها یکی دیگر از مواردی است که کسبه نسبت به آن ابراز نگرانی میکنند. یکی دیگر از کسبه ساختمان در اینباره میگوید: «اگر ساختمان را به کلی تخلیه کنیم، واحدهایی که اجاره هستند در ارتباطشان با مالکین دچار مشکل میشوند و اینکه در صورت تعطیلی چگونه باید اجارههای سنگین را پرداخت کنند محل سوال است.» فرد دیگری که در یکی از واحدهای تعمیرات لوازم خانگی مشغول است، نسبت به محل جایگزینی که در زمان تعمیرات به کسبه آلومینیوم اختصاص میدهند ابراز نگرانی میکند و معتقد است که ممکن است به سرنوشت مغازهداران پلاسکو بعد از آتشسوزی دچار شوند که هنوز محل مناسبی برایشان در نظر نگرفتهاند. در مجموع به نظر میرسد که ایمنسازی ساختمان آلومینیوم نیازمند تفاهم و توافق میان مدیران بنیاد مستضعفان و هیاتمدیره و بهرهبرداران ساختمان است تا بازسازی به بهترین شکل ممکن انجام شود، چراکه ارزیابی کارشناسان نشان میدهد که این بنای 58ساله نیاز به تخریب کلی ندارد.