| کد مطلب: ۴۳۷

از میانجی تا مزاحم!

روزنامه هم‌میهن ، منتشر کننده آخرین و بروزترین اخبار داخلی و خارجی.

درباره تصویر خبرنگاری در سینما

برخی شغل‏ها به‏واسطه منزلت اجتماعی‏اش، برخی دیگر به دلیل ارتباط گسترده‏اش با مردم و بعضی هم به دلیل شکل و جنس کار از حیث نمایشی، واجد ظرفیت‏های دراماتیکی هستند که هم در شخصیت‏پردازی و هم خلق درام به کمک فیلم‏ساز می‏آیند. بدون شک، شغل خبرنگاری یکی از آنهاست. شغلی که ماهیتا دراماتیک است و حتی همسویی‏های کارکرد با ماهیت سینما را هم دارد، اما هنوز جای خبرنگار و حرفه خبرنگاری در سینما خالی است و فیلم و سریالی که قهرمان آن یک خبرنگار باشد یا موضوع قصه به خبرنگاری ارتباط داشته باشد بسیار کم است. درحالی‏که خبرنگاری خود سوژه است و چه‏بسا بیش از مشاغل دیگر واجد قابلیت‏های دراماتیک و نمایشی است. اگر بخواهیم به تحلیل رابطه و نسبت بین خبرنگاری و سینما بپردازیم، می‏توان در یک نگاه و تحلیل کلی آن را در دو ساحت درون‌سینمایی و بیرون‌سینمایی واکاوی کرد.

خبرنگار و سینماگر

در بخش برون‌سینمایی می‏توان به نسبت خبرنگاران و روزنامه‌نگاران و البته منتقدان سینمایی پرداخت که به بازتاب، تحلیل و نقد عملکرد سینما و سینماگران دست می‏زنند. این رابطه یا حمایتی است که به دو شکل تولید اخبار سینمایی توسط خبرنگاران این حوزه یا روابط عمومی فیلم‏ها که اغلب خبرنگاران سینمایی مسئولیت آن را به‌عهده می‏گیرند قابل تعریف و صورت‌بندی است. اما وقتی پای منتقدان سینما به میان می‏آید که آنها هم به نوعی درگیر ژورنالیست سینمایی هستند رابطه با سینماگران چندان خوشایند نیست و اغلب سینماگران با نگاهی بدبینانه و پر از سوءظن به آنها می‏نگرند و آنها را بیشتر عناصر مخرب و مزاحم در حوزه سینما می‏دانند تا افرادی که به پیشرفت و ارتقای این حوزه کمک می‏کنند. این سوءظن البته نسبت به خبرنگاران سینمایی هم وجود دارد. برخی خطاهای حرفه‏ای در انتشار مصاحبه با بازیگران، عوامل فیلم، تیترهای جنجالی یا شایعه‌پراکنی و حاشیه‌پردازی‏های زرد که حالا با وجود شبکه‏های اجتماعی و فضای مجازی، دامنه و عمق بیشتری پیدا کرده موجب این بدبینی یا بی‏اعتمادی سینماگران به خبرنگاران و روزنامه‌نگاران سینمایی شده، اما فارغ از این آسیب‌ها، بدون شک خبرنگاران و رسانه‏های سینمایی نقش موثری در پیشرفت سینمای ایران و بازتاب پیشرفت‏های سینمای ایران داشته‌اند و همواره حلقه وصل سینما و مخاطب بوده‌اند.

آرتیست در مقام ژورنالیست

در بخش اول یعنی نسبت درون‌سینمایی هم می‏توان به این پرداخت که چقدر سینمای ما به خبرنگار و خبرنگاری در تولید فیلم و فیلم‌نامه‏های خود توجه کرده و ردپای خبرنگاران در فیلم‏های ایرانی تا کجا و چقدر پیداست. وقتی از این منظر به تاریخ سینمای ایران نگاه می‏کنیم به فیلم‏های انگشت‌شماری می‏رسیم که به بازنمایی این سوژه دست زده‏اند؛ گاهی در حد یک پلان یا سکانس. کمتر با فیلمی مواجه هستیم که قصه خود را بر مبنای زندگی شخصی یا حرفه‏ای یک خبرنگار روایت کرده باشد. برخی از مهم‌ترین فیلم‌هایی که به این مساله پرداختند، می‏توان به فیلم «سرب» مسعود کیمیایی اشاره کرد. «سرب» یکی از معدود فیلم‏های تاریخ سینمای ایران است که یک خبرنگار را در مقام شخصیت اول و اصلی خود قرار می‏دهد. بازی مرحوم اسلامی در این نقش نیز همچنان خاطره‏انگیز و به‌یاد‌ماندنی است. خبرنگار فیلم «کلوزآپ یا نمای نزدیک» عباس کیارستمی نقشی فرعی دارد اما حضورش بسیار تاثیرگذار است. اصلا خود اوست که با افشاگری‏اش اتفاقات بعدی فیلم را رقم می‏زند، به تعبیر بهتر، محرک درامی است که شکل می‏گیرد. در فیلم «قرمز» فریدون جیرانی نیز وقتی زوج هدیه تهرانی و محمدرضا فروتن به دادگاه خانواده می‏روند با یک زوج خبرنگار آشنا می‏شود که کارشان تهیه خبر و گرفتن مصاحبه از زوج‏هایی است که دامنه اختلاف‏شان آنقدر بالا گرفته که به پایان خط رسیده‏اند. نقش این زوج خبرنگار را شهره سلطانی و پیمان شریعتی بازی می‏کنند. در فیلم «پارتی» سامان مقدم که تحت‌تاثیر فضای به‌وجود آمده پس از دوم خردادماه 76 ساخته شد، علی مصفا در نقش روزنامه‏نگار جوانی ظاهر می‏شود که بر اثر چاپ مطلبی در نشریه خود، به زندان افتاده و دوستان نزدیکش در تکاپو و تلاش هستند تا راهی برای خلاصی او بیابند. این فیلم یکی از آثار جنجالی به‌نمایش‌درآمده در سال 90 است که البته با جدی‏ شدن مخالفت‏ها از پرده سینماها پایین کشیده می‏شود. حسین فرح‏بخش که اهالی سینما او را بیشتر به‌عنوان تهیه‏کننده می‏شناسند برای ساخت دومین فیلمش، زندگی روزنامه‏نگاری به‌نام ابراهیم را دستمایه قرار می‏دهد که در ابتدا فردی تندرو بوده و پس از اخراج از مقام‏های دولتی خود به‏عنوان اپوزیسیون در روزنامه‏اش مطالب جنجالی‏ را منتشر می‏کند و شیوه زندگی‏اش به‏طور کامل عوض می‏شود. «خانه کاغذی» ساخته مهدی صباغ‌زاده نیز داستان پدر و دختر روزنامه‏نگاری را روایت می‏کند که همپای هم، کار می‏کنند و هیچ‏کدام به‌خاطر دیگری ازدواج نکرده‏اند. دختر در یک نشریه کار می‏کند و پدر هم بعد از مدتی دوباره دست‌به‌قلم می‏شود. در فیلم «پسر آدم، دختر حوا» به کارگردانی رامبد جوان، یکی از شخصیت‏های اصلی داستان زنی است که در یک نشریه کار می‏کند و با استفاده از نفوذ و قدرت خود به‌عنوان یک روزنامه‌نگار حتی می‏تواند سرنوشت یکی از قوانین کشوری را تغییر دهد که مشخص است هیچ نسبتی با واقعیت فضای رسانه‏ای ایران ندارد. «تاراج» ایرج قادری، «دندان مار» مسعود کیمیایی، «امکان مینا» کمال تبریزی، «زندگی خصوصی» محمدحسین فرح‌بخش، «آقای رئیس‏جمهور» ابوالقاسم طالبی و «قاتل اهلی» مسعود کیمیایی نمونه‏های دیگری از این آثار است که حضور کم‌فروغ و بی‏تاثیر خبرنگاران و روزنامه‌نگاران را در آنها شاهد هستیم. تصویری که در این فیلم‏ها از خبرنگاران می‏بینیم، چندان منطبق با واقعیت حرفه‏ای و حتی شخصیتی آنها نیست و بیشتر خبرنگاران افرادی جنجال‏ساز، مزاحم و دارای قدرت و تاثیرگذاری افسانه‏ای تصویر شده‏اند. شاید نمونه قابل‌قبولی که بتوان نام برد که تصویر دقیق‌تری از شغل و شخصیت خبرنگار را بازنمایی کرده؛ سریال «کیف انگلیسی» است. منصور ادبیان، کاراکتر اصلی این سریال روزنامه‏نگاری تحصیل‌کرده و روشنفکر، مملو از ایده‏های تازه، افکار آزادی‏خواه و استقلال است که درنهایت نماینده مجلس ‏شده، با تطمیع انگلیسی‏ها وارد بازار دادوستدهای سیاسی می‏شود و از شعارهایش فاصله می‏گیرد. سریال «شهرزاد» هم نمونه موفق دیگری در این زمینه است. حسن فتحی در انعکاس روحیه حساس، نگاه تیزبین و جستجوگر فرهاد (مصطفی زمانی) که یک روزنامه‌نگار سیاسی است، درست عمل کرده و شخصیت قابل قبولی از یک روزنامه‌نگار را به تصویر کشیده است. کاراکتر «اورنگ» با بازی بانیپال شومون هم، روزنامه‌نگار و مدیرروزنامه‏ «عصر ایران» است که می‏تواند نمونه قابل‌قبولی از تصویر یک روزنامه‌نگار باشد.

قلم در قاب دوربین

جالب اینکه خود سینماگران بیش از هر شغل دیگری با جامعه خبرنگاران در ارتباطند و دست‌کم یکی از شاخه‏های تخصصی و مهم این حرفه، خبرنگاری سینماست. واقعا این همه کارگردانی که حتی زمانی خود نیز خبرنگاری را تجربه کرده‏اند، به این فکر نیفتاده‏اند که خبرنگاری و مصائب آن را سوژه قصه خود قرار دهند؟! شغلی که پر از اتفاق، تعلیق و هیجان است و بیشترین ارتباط ماهویی را با حرفه سینماگران دارد. متاسفانه گاه در لابه‌لای یک پلان یا سکانس، خبرنگاری به تصویر کشیده شده است که خیلی سمج و مزاحم است و در کار دیگران فضولی می‏کند. تصویر خبرنگار در سینمای ایران نه‌تنها شفاف نیست که گاه تیره‌وتار هم ترسیم شده است. آیا زمان آن فرا نرسیده است که فیلم‌سازان ما به‌نفع خبرنگار یا حرفه خبرنگاری، دوربین خود را روشن کنند؟

دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی