| کد مطلب: ۸۸۱۲

فیلم‌کشی

وقتی خائن‌کشی به سریال تبدیل می‌شود

وقتی خائن‌کشی به سریال تبدیل می‌شود

شاید این یکی از عجیب‌ترین اتفاقات در کارنامه مسعود کیمیایی باشد که به‌عنوان یکی از فیلمسازان صاحب‌سبک و جریان‌ساز در سینما، اثری از او در قالب «سریال» عرضه شود. او هیچ‌گاه در تمام سال‌های فعالیت‌اش به‌عنوان کارگردان، سراغ تلویزیون و سریال‌سازی نرفت و حتی ساخت پروژه‌هایی مانند «جسدهای شیشه‌ای» که زمانی صحبت از ساخت آن در قالب سریال بود، به نتیجه نرسید اما اکنون آخرین اثر او «خائن‌کشی» در قالب «مینی‌سریال» از یکی از پلتفرم‌ها در نمایش‌خانگی عرضه شد. جالب اینکه با وجود پخش مینی‌سریال «خائن‌کشی»، شنیده می‌شود که اکران این فیلم در سینماها هنوز منتفی نشده است و احتمالاً شاهد نسخه‌ای از این فیلم بر پرده‌های سینما هم باشیم. این هم از عجایب اکران و نمایش در کشور ماست که فیلمی از یک فیلمساز برجسته را پیش‌از اکران عمومی، در قالب سریال به نمایش بگذارند و بعد نسخه سینمایی آن را اکران کنند. منطق این تصمیم‌گیری را نمی‌توان فهمید. فیلمی که امکان تماشای آن پیش‌از اکران عمومی در نمایش‌خانگی ممکن شده و احتمالاً بسیاری از مردم آن را دیده‌اند، چطور می‌تواند باردیگر در سینما، مخاطب را برای تماشای خود برانگیزد؟ بله فیلم‌دیدن در سینما و روی پرده‌بزرگ، تجربه متفاوت و جذاب‌تری است اما نه فیلمی که مخاطب آن را پیش‌ازاین بر مانیتور تلویزیون خود تماشا کرده است و قصه‌اش را می‌داند. درواقع از فیلم پیش‌از اکران عمومی به‌واسطه نمایش‌خانگی، تعلیق‌زدایی شده و عملاً انگیزه مخاطب برای تماشای آن در سینما، کاهش یافته است. تبدیل «خائن‌کشی» به سریال و نمایش آن در شبکه نمایش‌خانگی پیش‌از اکران عمومی، قاعده بازی را عوض کرده است؛ قاعده‌ای که بر این روال بود تا فیلم‌های سینمایی بعد از اکران عمومی وارد چرخه نمایش‌خانگی شوند. این ساختارشکنی اما فقط خرق‌عادت نبود بلکه خلاقانه و عقلانی هم نبود. اما مسئله مهم‌تر این است که حتی اگر قرار بود فیلم اکران عمومی نشود و در لیست فیلم‌های ممنوعه و توقیف‌شده قرار بگیرد، باز هم نمایش آن در قالب سریال یا مینی‌سریال عجیب به‌نظر می‌رسد. به‌ویژه فیلمی که نام مسعود کیمیایی را به‌عنوان کارگردان یدک می‌کشد. چه فیلم را بپسندیم، چه‌ آن را دوست نداشته باشیم؛ مسعود کیمیایی نامی قابل احترام است و این تمهید، نام او را ناخواسته از فیلمساز به سریال‌ساز تقلیل داده و دچار استحاله می‌کند. نگارنده نه فیلم «خائن‌کشی» را دوست داشته، نه به‌قول معروف کیمیایی‌باز است، اما شأن و منزلت حرفه‌ای این فیلمساز کهنه‌کار و صاحب‌سبک ایرانی و جایگاه سینمایی‌اش، غیرقابل انکار است و تبدیل اثر او از مدیوم فیلم به مدیوم سریال، به‌نوعی خدشه واردکردن به این نام و جایگاه است. انگار مسعود کیمیایی را به‌زور و ناخواسته از فیلمساز به سریال‌ساز تبدیل کرده باشند؛ آن‌هم فیلمسازی که برخلاف بسیاری از همکارانش هیچ‌گاه از جهان سینما خارج نشده و میل به سریال‌سازی نداشته است. ازسوی‌دیگر این تبدیل و تعویض مدیومی، هویت فیلمیک و سینمایی اثر را هم از بین می‌برد. در اینجا فرم روایی اثر از ساختار فیلم سینمایی به ساختار سریالی تغییر کرده و اگرچه قصه همان است اما تغییر فرم روایی و نمایشی آن، بر فضا و حس‌وحال قصه تاثیر کرده و با جابه‌جایی نقطه‌های عطف و تعلیق، دریافت مخاطب از اثر را در موقعیت تازه‌ای قرار می‌دهد. ضمن اینکه ریتم، ضرباهنگ اثر و راکوردهای آن متناسب با اینکه اثر را در قالب فیلم یا سریال نمایش دهیم، تغییر کرده و درنهایت این تغییرات فرمی می‌تواند در خوانش مخاطب از مضمون اثر تاثیر بگذارد. اگر یک اثر در دو نسخه سینمایی و سریالی ساخته شود، می‌توان این مشکل را تا حدود زیادی حل کرد اما وقتی یک فیلم سینمایی را تبدیل به مینی‌سریال یا سریال می‌کنیم، این تغییرات بیرونی، فرمی و روایی به‌نوعی بر آن تحمیل شده و حتی ممکن است موجب استحاله دراماتیکی‌اش شود. به این نکته هم باید توجه داشت که اکنون به‌واسطه شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی، هر فیلم یا سریالی که در پلتفرم‌ها به نمایش در می‌آید، در اپلیکیشن‌های شبکه‌های اجتماعی هم باردیگر بازتولید و تکثیر شده و برخی از صحنه‌های فیلم به‌اصطلاح وایرال می‌شود. این مسئله می‌تواند موجب اسپویل‌شدن آن شده و حتی به یک پارازیت برای تماشا در همان پلتفرم ها تبدیل شود. فیلمی که در رسانه‌ای به نمایش درآمد -چه در قالب سریال باشد، چه سینمایی- را نمی‌توان بر پرده سینما اکران کرد و امید به فروش آن داشت. آن اثر پیش‌از فروش و اکران، مصرف شده و حیف است فیلمی از مسعود کیمیایی چنین مصرف شود. این اتفاق مصداقی از فیلم‌کُشی است.

دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی