| کد مطلب: ۲۰۴۶

به سیاست‌مداران امیدی نیست

به سیاست‌مداران امیدی نیست

درباره کتاب سرمایه‌داری علیه آب‌وهوا

درباره کتاب سرمایه‌داری علیه آب‌وهوا

مسعود شاه‌حسینی

روزنامه‌نگار

همین الان که مشغول نوشتن این یادداشت‌ هستم و احتمالا بعدتر که کسی می‌خواند، آب‌وهوا یکی از مهم‌ترین مسئله روز دنیاست؛ هم‌قد و قواره بحرانی مانند کرونا که این‌یکی امید به تمام‌شدنش بود و آن‌یکی نه. کشور ما و در کل خاورمیانه به لحاظ موقعیت جغرافیایی، یکی از بالاترین تاثیرپذیری را در آثار سوءتغییرات اقلیمی دارد. نشانه‌های بی‌تدبیری و زیاده‌خواهی‌ها، آینده‌نانگری و عدم‌مدیریت بحرانی که پیش‌بینی می‌شد، امروز در کشور ما با وضعیت بسیار تاسف‌باری هویدا شده است. اعتراض مردم خوزستان به بحران بی‌آبی نتیجه مداخله بی‌تدبیر در آب‌وهواست. البته که این وضعیت فقط برای ما نیست، هرچند ما در بدترین و بدوی‌ترین حالت این وضعیت قرار داریم. آن‌سوتر در آلمان -یکی از بزرگ‌ترین اقتصادهای دنیا و یکی از پیشرفته‌ترین کشورها- بیش از 100نفر براثر سیل نابهنگام تابستانی که اقلیم‌شناسان ناشی از تغییرات آب‌وهوایی می‌دانند، کشته شده‌اند. یا قبل‌تر در پی آتش‌سوزی در جنگل‌های استرالیا که پنج‌میلیون حیوان زبان‌بسته در آتش‌سوزی تلف شدند. بخش عمده‌ای از این‌ها، عوارض مداخله بشر در طبیعت است؛ برای چیزی به‌نام توسعه یا رسیدن به جایگاه مطلوب در ساختار سرمایه‌. درواقع «توسعه» که کلمه مقدس چند دهه اخیر است، عوارض جانبی بسیار دارد که یکی از مهم‌ترین آن تغییرات اقلیمی است. 60-50سال پیش که موتور توسعه در کشورهای به‌اصطلاح کمتر توسعه‌یافته روشن می‌شد ،به ابعاد و عمق عوارضی که این پدیده دارد، فکر نمی‌شد، امروز هم دیگر هیچ بازیگری در عرصه بین‌الملل حاضر نیست، شتاب توسعه خود را برای نفع‌جمعی کم کند. حکایت ابرقدرت‌هایی چون آمریکا و چین هم که بیشترین تاثیرگذاری در این تغییرات اقلیمی را دارند، به‌کل متفاوت است؛ یک لحظه کوتاه آمدن دیگری، معادله سلطه را بر هم می‌زند. مقاومت‌هایی در این دهه‌ها شکل گرفته است. احزاب سبز یا به‌طور کلی سبزها، در این دهه‌ها، مشهورترین جنبش و ایده‌ای بوده‌اند که خواهان توجه به تغییرات اقلیمی و اولویت قرار دادن محیط‌زیست بوده‌اند، هرچند سبزها بنا به دلایل بسیار، هنوز نتوانسته‌اند رقیبی جدی برای آنانی باشند که پرچم‌دار توسعه هستند. حرکات سانتی‌مانتال و نمایش‌گونه‌ای مانند کارهایی که آن دختر نوجوان سوئدی، «گرتا تونبرگ» انجام داد هم، جز سرگرمی چندروزه رسانه‌ها حاصلی ندارند.

در این میان «نیومی کلاین» که پیش از این، دکترین شوک از او به فارسی ترجمه شده و مورد اقبال زیادی قرار گرفته، در کتابی که به گفته خودش سخت‌ترین کتابی است که در همه عمر نوشته به نقش سرمایه‌داری در اکنون و آینده محیط‌زیست می‌پردازد. شاید برای حوزه‌ای چون محیط‌زیست که تحولاتی آنی دارد، رجوع به کتابی که در سال 2014 منتشر شده باشد، آن هم پیش از اتفاقاتی چون ترامپ یا کرونا، به‌نظر منطقی نباشد. احتمالا هم چنین باشد، فقط باید به این نکته توجه داشت که کتاب نیومی کلاین به ساختاری می‌پردازد که مادامی که برقرار است، می‌تواند تاثیرگذارترین عامل بر محیط‌زیست باشد. شاید مصادیق عوض شده باشد، شاید شتاب تخریب فزاینده‌تر شده باشد و به‌احتمال زیاد در آینده نزدیک اشکال مداخله و تخریب هم عوض شود، اما ساختار کماکان سفت و محکم پابرجاست. کلاین در کتاب سرمایه‌داری علیه آب‌وهوا از آینده هولناک صحبت نمی‌کند. او در سال 2016 از وضعیت اتفاق‌افتاده سخن می‌گوید. مهم‌ترین عاملی که او برای رقم خوردن این وضعیت بر می‌شمارد، سرمایه‌داری مقررات‌زدایی شده است. نکته‌ای که باید به آن توجه داشت این است که سرمایه‌داری حد ندارد. احتمالا کلاین این روزها به سفرهای پرهزینه و لاکچری میلیاردرها به فضا فکر می‌کند. به این‌که بعد از فتح و زیروزبر کردن زمین، دور رقابت حالا به فضا کشیده شده است. تصور کنید این سفرها مانند سفر با هواپیما رفته‌رفته در اختیار افراد بیشتری قرار بگیرد و غول‌های اقتصادی دنیا همانطور که خیز برداشته‌اند، در رقابت برای فتح بازارهای جدید و ناب، بیشتر و بیشتر دست به چنین سرمایه‌گذاری‌هایی بزنند. تاکید کلاین در این کتاب پیش از همه چیز بر مسئله‌شدن محیط‌زیست است. مسئله محیط‌زیست یا به تعبیر کلاین بحران محیط‌زیست، هم‌شأن بحران‌هایی چون برده‌داری، نابرابری جنسیتی، تبعیض‌نژادی (که البته هرکدام هم به شکل‌های متفاوت و البته بعضا با شدت کمتر همچنان وجود دارد، حتی برده‌داری) است که بحرانی‌بودن آن برای این‌که در بطن آن قرار داریم، هنوز لمس نمی‌شود. کلاین به پژوهشگران آب‌وهوایی اشاره می‌کند که دائما مشغول جیغ کشیدن هستند؛ هرچند به‌ادعای خودشان ترجیح‌شان بر این است که مدام در کنج خلوت پژوهشگاه‌های‌شان باشند تا در برابر اصحاب‌رسانه و جلوی دوربین‌ها. او با اشاره به تجربه شکست‌خورده مذاکرات مدام میان سیاست‌مداران (که تا قبل از پدیده‌ای به‌نام ترامپ بود) می‌گوید، در این بحران گریزی جز تکیه به خودمان نداریم. کلاین در جایی از کتاب می‌گوید، کربن‌های انباشته‌شده در زمین، در حال خفه کردن ماست. گرما را حبس می‌کند و نمی‌گذارد از زمین بیرون رود. به‌گمان او تنها راه کم‌کردن سالانه 10درصد از میزان تولید گازهای گلخانه‌ای، توسط کشورهای ثروتمند است. او درست پیش‌بینی می‌کند، تنها راهی که منتج به این اتفاق می‌شود، رکود شدید است. دیدیم که در اوج کرونا، تقریبا چنین چیزی اتفاق افتاد. رخداد کرونا و به‌تبع آن قرنطینه‌های به‌وجود آمده، لحظاتی برای تنفس محیط‌زیست به‌وجود آورد. اما همان هم به‌خاطر استفاده از ماسک‌های بسیار و رهاسازی آن در طبیعت، دستکش‌های پلاستیکی و... آسیب‌های خود را باقی گذاشت و همان یک لحظه نفس هم با دل‌خوش از نای‌طبیعت پایین نرفت. کلاین اگرچه از وضعیت هولناک صحبت می‌کند و تغییراتی که دیگر به‌وجود آمده، اما هنوز اندکی امید دارد که روند این تغییرات را در دست بگیریم. کتاب مفصل او داستان چرایی و چگونگی این تغییرات است و البته روزن‌هایی که می‌توان مداخله کرد و بر این ساختار تاثیر گذاشت. کتاب سرمایه‌داری علیه آب‌وهوا توسط احمد عزیزی به فارسی برگردانده شده و نشر نی آن را منتشر کرده است. عزیزی با ترجمه کتاب‌های مهمی از اندیشمندانی چون «جوزف نای» و «آمارتیا سن»، خدمت بزرگی به علوم سیاسی در ایران کرده است. ترجمه کتابی 700صفحه‌ای که به مباحث جدید و روز دنیا می‌پردازد، برای مترجم جوان تاز‌نفس هم جای دست‌مریزاد دارد، چه‌ خاصه مترجم در دهه70 زندگی باشد. امید که جز خواندن این کتاب که برای فهم اطراف‌مان بسیار ضرورت دارد، از شیوه و سلوک امثال مترجم هم درس بگیریم.

دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی