کانون فقط کتاب خواندن نیست
روزنامه هممیهن ، منتشر کننده آخرین و بروزترین اخبار داخلی و خارجی.

گفتوگو با بهروز غریبپور درباره تصمیم ادغام کانون پرورش فکری
«وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی پیشنهاد واگذاری کتابخانههای تحت پوشش کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان را به نهاد کتابخانههای عمومی کشور ارائه کرده است. » شاید در ابتدا با شنیدن این خبر، چندان هم مشخص نباشد که قرار است چه بلایی بر سر کانون بیاید، اما بررسی جوانب آن و تحلیل اینکه اگر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان زیرمجموعهی نهادهای کتابخانههای عمومی کشور شود، مشخص میکند در پایان پروژه «حذف» کاملا جدی است؛ حذف کانونی با قدمت بیش از 50 سال. بهروز غریبپور، رئیس مرکز آموزش تئاتر و تئاتر عروسکی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در گفتوگو با هممیهن این موضوع را تحلیل کرده است.
ایده شکلگیری کانون چه بود؟
هسته ابتدایی تشکیل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، تأسیس کتابخانه کودک بود که به پیشنهاد لیلی امیرارجمند در دیماه 1344 با احداث یک ساختمان در پارک لاله تهران ایجاد شد. امیرارجمند، لیسانس ادبیات زبان فرانسه را از تهران و کارشناسیارشد کتابدارى را از دانشگاه راتجرز نیوجرسى (آمریکا) گرفته بود. شعبههای بعدی کتابخانه در سالهای بعد در مناطق دیگر تهران و شهرهای بزرگ دیگر نیز تأسیس شد. از سوی دیگر، کتابخانههای سیار نیز برای حضور در مناطق روستایی و عشایری راهاندازی شد. از آنجایی که کتابهای مناسب کودکان و نوجوانان تا آن تاریخ، هم از حیث کیفیت و هم از نظر کمّی وضعیت مناسبی نداشتند، در سال 1345 بخش انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان نیز راهاندازی شد. با توجه به عطش جامعه و فقدان نهادی مناسب برای تأمین نیازهای فرهنگی کودکان و نوآموزان، کتابها و کتابخانههای کانون با استقبال مواجه شدند. علاوه بر بخش انتشارات، در سال 1349 مرکز سینمایی این نهاد نیز به منظور تولید فیلم برای کودکان ایجاد شد و در همان سال عباس کیارستمی فیلم «نان و کوچه» را به عنوان نخستین محصول سینمایی کانون تولید کرد. یک سال بعد، دو مرکز دیگر با عناوین «تهیه نوار و صفحه برای کودکان و نوجوانان» و «تولید تئاتر و تئاتر عروسکی» نیز در این نهاد راهاندازی شد. به این ترتیب، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در ابتدای دهه 1350 به یک نهاد چندجانبه فرهنگی و تربیتی برای کودکان و نوجوانان ایرانی تبدیل شد. بهروز غریبپور، رئیس مرکز آموزش تئاتر و تئاتر عروسکی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در گفتوگو با هممیهن از ایده شکلگیری و تاسیس کانون میگوید:«مارک تواین میگوید یکی از پدیدههای نوین و بزرگترین بدعت بشری در قرن 20 پدید آوردن تئاتر کودک است. تئاتر کودک، باعث الفت کودکانی میشود که حتی زبان یکدیگر را نمیدانند. تئاتر، کتاب و فیلم برای کودکان نیازمند این بود که موسسهای بهوجود بیاید که بهصورت تخصصی برای کودکان فعالیت کند. هرچند آموزش و پرورش نیز چنین وظیفهای را برعهده دارد، اما کانون در امتداد چنین نیازی پدید آمد و بسیاری از کسانی که امروز در عرصه فرهنگ و هنر فعال و موفق هستند، در کانون عضو بودند. بنابراین تشکیل کانون، یک تصمیم سیاسی نبوده است». در ادامه غریبپور، درخصوص اینکه اهداف کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان پس از انقلاب اسلامی حفظ شد، گفت:«بعد از انقلاب شایعهای مبنی بر تعطیلی و انحلال کانون مطرح شد که خدا را شکر این اتفاق نهتنها رخ نداد، بلکه سر جای خود باقی ماند و من افتخار میکنم بخش عمده فعالیت فرهنگی من طی این سالها حفظ کانون بوده است.»
کانون در این مدت توسعه یافت؟
کانون پرورش فکری کودکان و نوجوان اما به مرور زیرمجموعه آموزش و پرورش قرار گرفت که همین امر نیز شوکی به رویکرد این مجموعه وارد کرد. غریبپور در این باره معتقد است بخشی از استقلال کانون با همین رفتار از بین رفت:«عقبگرد کانون زمانی آغاز شد که از یک بنگاه مستقل به نهاد زیرمجموعه آموزش و پرورش تبدیل شد و چون ساختار این دو در امر تربیت و آموزش متفاوت بود، دچار تداخلهایی شد که اساس کانون را زیر سوال میبرد و افول کانون آغاز و همه امتیازهای کانون پرورش فکری ضایع شد؛ مثل انتشار کتاب؛ تولید فیلم، موسیقی. علت اینکه چرا کانون دچار افت و تغییر نگرش شد را خواهم گفت. شما وقتی میخواهید از تولیدات کانون پرورش فکری نام ببرید از کتب آموزشی مدرسه نام نمیبرید. به همین خاطر است که میگویم نباید کانون پرورش فکری زیر نظر آموزش و پرورش قرار میگرفت. پیش از این، ما شکوفایی کانون را جشن میگرفتیم و کتابهای ما بهخاطر تاثیرگذاری در دنیا مشهور بود. البته من افتخار میکنم که کانون بعد از انقلاب تولیدات زیادی در هر زمینهای داشت، ولی به مرور آن امتیاز فرهنگی هنری سابق را از دست داد. کافی است به آثار تاثیرگران کتب کانون پرورش فکری در سالهای بعد از انقلاب نگاه کنید و با چند سال اخیر قیاس کنید؛ کاملا مشخص است که با یک افول روبهرو شدهایم.»
شروع نابودی؟
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با هدف کاهش زیاندهی شرکت دولتی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و تأمین بخشی از هزینهها از محل کاهش و صرفهجویی در هزینهها با استفاده از ساختار و ظرفیت موجود در نهاد کتابخانههای عمومی کشور و نیز به منظور افزایش و همسانسازی حقوق کارکنان این کانون، خواستار صدور مجوز برای واگذاری کتابخانههای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به نهاد کتابخانههای عمومی کشور شده است. غریبپور مدیر کانون نمایشهای عروسکی مرکز هنرهای نمایشی در این باره میگوید؛ سالها نماد کانون پرورش فکری را با نام ایران میشناختند و این ادغام به معنای نابودی کامل کانون است:«من یک بار به عنوان نماینده کانون با مدیرعامل وقت آقای زرین در نمایشگاه بینالمللی بولوینای ایتالیا شرکت کردم. مرغک کانون؛ نماد ایران شده بود و ما افتخار میکردیم که رویکرد و نگرش ما در کانون به حدی باکیفیت بوده که دنیا این نماد را با نام ایران به یاد میآورد. فیلم دونده، اولین فیلمی است که بعد از انقلاب در جشنواره نانت فرانسه شرکت کرد و اولین جایزه را برای ایران آورد، اما بعد از سال 1385 دچار یک افول فاحش شد. در پاسخ به این سوال که بعد از ادغام چه اتفاقی برای کانون رخ میدهد، باید بگویم کار کانون پرورش فکری فقط کتاب خواندن نیست که دوستان میخواهند آن را ادغام کنند. بسیاری از کارهای فرهنگی در کانون با یک ترسیم فکری انجام میشد؛ من سالها مدیر کانون در بخشهای مختلف بودم و اشراف کامل نسبت به این ماجرا دارم و میدانم شاخههای مختلف کانون چه بوده و ادغام آن با هر جای دیگری یک کار اشتباه و غیرکارشناسی است و هرکسی این تصمیم را گرفته مطلقا با کارایی کانون آشنایی نداشته و «تجربه بیش از ۷۰ سال را نابود میکند». مثل این میماند وزارت نفت را در وزارت بهداشت ادغام کنید.»
تصمیم بسیار اشتباه
غریبپور در نهایت درباره تبعات این تصمیم میگوید: «این نگرانی وجود دارد که باتوجه به اینکه نگرش و سیاست کانون پرورش فکری با نهاد کتابخانه کاملا متفاوت است، باید به این موضوع پی ببریم که نتیجه این کار حذف کانون خواهد بود. یک تعلیم و تربیت وجود دارد که وزارتخانه آموزش و پرورش برایش تعریف شده و یک تربیت مکمل وجود دارد که باید در کنار این وزارتخانه حضور داشته باشد. حیاط مدرسه و شهربازی، هر دو باید برای کودک فراهم شود. کانون به موازات و در امتداد تربیت و تعلیم رسمی وظیفه دارد که به قصهها، فیلمها و تئاترها برای کودکان بپردازد. بنابراین نمیدانم تصمیم آقای رئیسی به عنوان رئیسجمهور چیست، اما این را میدانم به عنوان کسی که 51 سال در این حوزه فعالیت کرده است، این یک تصمیم فوق اشتباه است.»
جلوی فاجعه را بگیرید
علی میرزایی، مدیر اسبق کتابخانههای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و سردبیر مجله نگاه نو درباره این تصمیم به هممیهن گفت:«من از سال 1350 تا 1359 در کانون کار کردم و کتابی نوشتم درخصوص «کانون 1344 تا 1357» و زمانی هم که در وزارت دارایی حضور داشتم در مجامع کانون پرورش فکری شرکت می کردم؛ این موضوع را باید ذکر کنم که ادغام کانون یکی از فجایعی است که انجام می دهیم. در هیچ کشوری کانون پرورش فکری وجود ندارد جز ایران که تنها کشوری است که برای بچهها یک شبکه از کتابخانههای اختصاصی با آموزشهای هنری تدارک دیده است که بیش از 50 سال از تاسیس آن میگذرد. این نهاد به نام ایران در تمام دنیا ثبت شده است و ما نباید آن را خراب کنیم. بعد از انقلاب مراکز فرهنگی برای جوانان تاسیس شد (شهرداری تهران نیز زمان آقای کرباسچی چنین مراکزی در تهران تاسیس کرد) که مشابهاش در فرانسه نیز بود. در نهایت خواهشی دارم که اگر کسی دستش به آقایان میرسد لطفا اطلاعرسانی کنند که جلوی این کار گرفته شود تا کانون نجات پیدا کند. نباید مسحور صحبتهای این گروه بروکراتیک شویم که کانون را منحل کنند. بنده به عنوان مدیر اسبق سازمان برنامه و بودجه به شما میگویم یکی از فاجعهبارترین نهادهایی که ما در کشور داریم همین کتابخانههای عمومی است و میدانم که چه میگذرد. کانون پرورش فکری مدیر خوب میخواهد نه اینکه آن را از بین ببریم. بازهم تاکید میکنم دوستان ارجمندی مثل دکتر بانکی و دکتر مظاهری و خرازی که در کانون بودهاند جلوی این فاجعه را بگیرند.»