پیش به سوی لیگ بهانهها و بیانیهها؟
روزنامه هممیهن ، منتشر کننده آخرین و بروزترین اخبار داخلی و خارجی.
یورگن کلوپ هم باشی احتمالا بعد از اینکه تیمت نتیجه نگرفت، «سفت بودن چمن» را بهانه میکنی. این ذات فوتبال است، اما کم و زیاد دارد. مثل خوردن نان با املت. فرق دارد که املت را لای نان بگذاری یا نان را لای املت! بهانههای گاهبهگاه طبیعی است، اما اینکه خون رگهای ورزشی مثل فوتبال لبریز از گلبولهای بهانه باشد غیرقابل تحمل است. درست مثل لیگ فوتبال ایران در این چندسال که میشود آن را لیگ بهانهها و بیانیهها نام گذاشت. بیانیه هم البته شکل رسمی و کتوشلوار پوشیده جرزنی است. در فصل گذشته آنقدر برخی باشگاهها برای هر اتفاق کوچکی بیانیه صادر کردند که رسانهها هم کلافه شدند و عملا آنها را بایکوت کردند! طبیعتا برای کسانی مثل من که دیدن فوتبال یکی از لذتهای ارزان و مشروعشان بهشمار میرود نزدیک شدن به شروع لیگبرتر اتفاق خوبی است. وسط این روزهای کسالتبار زندگی که «کورسویی ز امید» نمیبینیم، فوتبال بهانه خوبی است برای فراموشی؛ دستکم چند ساعت؛ اما به همان اندازه هم از جرزنیها و بهانهجوییهایی که از راه خواهند رسید بیزارم. کاری به هوادار کم سنوسال یا متعصب ندارم، این موضوع حتی دامن بعضی دوستان روزنامهنگار را هم گرفته است و گاهی چنان شیفته و مسخ تیم محبوبشان میشوند که روی این آتش بهانهجوییهای کودکانه بنزین میریزند. گزک میدهند دست هوادار نوجوان که بگوید «وقتی روزنامهنگار اینطور میگه، لابد یه چیزی هست!» میفهمم که هواداری یک تیم ورزشی یا یک ستاره، رگههایی از جنون دارد. قابل درک است اما اگر کسی میداند که وکیل، وزیر، اعضای کابینه و رئیسجمهور تصمیم گرفتهاند کدام تیم امسال قهرمان لیگ برتر شود، همین اول لیگ بگوید و خیال همهمان را راحت کند تا بیخودی وقتمان را تلف نکنیم. بعضی بازیکنان پرسپولیس در طول پنجسال قهرمانی مکرر این تیم بارها گفتند که «یه عده نمیخوان بذارن ما قهرمان بشیم!». پنجسال قهرمان شدند، پیدرپی و باز همین جمله را تکرار میکردند. این ماجرا خاص قرمزها نیست، استقلالیها هم هروقت به زمین سفت خوردند، رفتند سراغ این کلیشه پرطرفدار که «نمیخوان استقلال قهرمان بشه!». تراکتور، سپاهان و... هم البته همینطور. واقعا اگر تیمی باور دارد این لیگ سیرک است، از همین امروز دلقک سیرکی که قرار است در آخر تاج افتخار را روی سر کسی دیگر بگذارد، نشود. خیلی محکم یک بیانیه رسمی بدهد و بگوید امسال قرار گذاشتهاند فلان تیم قهرمان شود و ما وقت، عمر و پولمان را صرف این لیگ مهندسیشده نمیکنیم و کنار بکشد! لیگ فوتبال ایران یکسری مسابقات با مصرف داخلی است. تقریبا با این واقعیت کنار آمدهایم که در آسیا قهرمان نمیشویم مگر اینکه معجزه ملبورنطوری رخ دهد، لیگ چرخه اقتصادی سوددهی ندارد، امسال وضعیت حق پخش تلویزیونی تغییر نکرد و هیچ تیمی از فروش بازیکن ستارهای که خریده، پولی به جیب نزد. نه زیرساخت ویژهای در استادیومها تغییر کرد و نه تیمهای بزرگ و پرهواداری مثل استقلال و پرسپولیس صاحب استادیوم اختصاصی برای میزبانی در مسابقات شدند. درواقع سختافزار همان بود که هست، شاید با چنین رویکردی انتظار تغییرات ذهنی و نرمافزاری -مقصودم منابع انسانی است- خیلی خیالپردازانه باشد، اما کار ما در همه این سالها جز این بوده که با امیدواری در ایستگاه قطار بنشینیم، حتی وقتی قطار رفته باشد؟ لیگ فوتبال ایران برشی از کل مدیریت در کشور است. برای همین بهنظرم همهچیز کاملا طبیعی است و انتظار اینکه این لیگ شبیه لیگ برتر جزیره یا لالیگا و بوندسلیگا شود، رویافروشی است. مگر در بخشهای دیگر کشور خبری شده که انتظار داریم در فضای تبآلود و غرق هیجان فوتبال با یک «مدیریت آکواریومی» همهچیز به بهشت تبدیل شود؟ مگر وزرا، سفرا، نمایندگان مجلس، استانداران و فرمانداران جز این است که وقتی بحرانی رخ میدهد عموما از «غافلگیر شدیم» استفاده میکنند. فوتبال هم همین است، مدیرانش حق دارند بگویند غافلگیر شدیم و انتظارش را نداشتیم. حتی اگر این بیست و دومین دوره لیگ برتر باشد. هیچکس را بهخاطر «غافلگیر شدن» بازخواست نمیکنند؛ در هیچ حوزهای! با این همه آرزو کنیم این لیگ، لیگ بهانهها و بیانیهها نشود. جانی برای کلنجار رفتن با این یک ماجرا را نداریم. خلاص!