| کد مطلب: ۱۱۸

پول و زندگی معنادار، اخلاقی و اصیل

روزنامه هم‌میهن ، منتشر کننده آخرین و بروزترین اخبار داخلی و خارجی.

روزگاری جورج زیمل در تبیین گسست «جهان قدیم» از «جهان جدید» این جمله مهم را مطرح کرد که «در دنیای مدرن پول جای خدا را گرفته است». در جهان قدیم خدا و مذهب توضیح‌‌‌دهنده همه امور بودند، اما در جهان جدید نقش کلیدی مذهب کمرنگ و ابزارهای جدیدی مانند پول جایگزین آن شدند. نقش پول در معادلات بشری غیرقابل‌‌‌انکار است و این خیالی ا‌‌‌ست خام که در مراودات انسانی نقش آن را نادیده‌‌‌ انگاریم. پس به جای انکار آن بهتر است بپرسیم در عصر سیطره پول آیا امکانی برای زندگی معنوی، اصیل، اخلاقی و انسانی باقی مانده است؟ چنان که می‌‌‌دانیم، معنا از کارهایی سرچشمه می‌‌‌گیرد که ما به خاطر خود آنها دست به‌کار می‌‌‌شویم، نه آن کارهایی که وقتی انجام می‌‌‌دهیم، سودای به‌‌‌چنگ‌‌‌آوردن یا رسیدن به منفعتی را در سر می‌‌‌پرورانیم. بنابراین چنین پرسشی بهانه لازم برای بیان دیدگاه‌‌‌ها و آثار اقتصادی، فلسفی، روانشناختی و اخلاقی مختلف پیرامون پول را فراهم کرده است. در این راستا، امیل زولا در کتاب «پول و زندگی» به مسئله بورس‌‌‌بازی، سفته‌‌‌بازی و گسترش سرمایه‌‌‌داری در جهان مدرن غرب می‌‌‌پردازد. دغدغه زولا این بود که پول چه نقشی در زندگی دارد و آیا پول پدیدآورنده خوشبختی است یا بدبختی؟ آیا تمدن‌‌‌ساز است یا نابودکننده روابط میان آدم‌‌‌ها؟ پرسش‌‌‌های زولا برای جهان امروز ما همچنان بصیرت‌‌‌های مهمی در پی دارند. زیمل نیز در کتاب «فلسفه پول» از رویکرد اقتصادی صرف نسبت به پول فراتر می‌‌‌رود و بر جنبه‌‌‌های اجتماعی و فرهنگی آن تمرکز می‌‌‌کند. از منظر زیمل، پول در جهان جدید به عنصری معنابخش به زندگی انسان تبدیل شده است. اگر در جهان سنتی خدا عنصر معنابخش به زندگی بود، امروز این پول است که از چنین کارکردی برخوردار شده است. پول برای زیمل نقطه عزیمتی فراهم می‌‌‌کند که به‌وسیله آن جنبه‌‌‌های در‌‌‌حال‌‌‌گذار تعاملات انسانی در دنیای مدرن را به بحث بگذارد. او نشان می‌‌‌دهد که چگونه پول ابزاری برای هم‌طراز کردن، سنجیدن انسان‌‌‌ها و تبدیل کیفیت به کمیت شده است. در جهان معاصر نیز متفکران مختلفی به بحث از پول و سیطره آن در زندگی بشری پرداخته‌‌‌اند. مسئله اریک لونرگن در کتاب «پول» با عبور از تحلیل‌‌‌های اقتصادی رایج این است که پول چگونه بر باورها، ارزش‌‌‌ها و احساسات انسان‌ها تاثیر می‌‌‌گذارد؟ ما معمولا پول را با مفاهیمی چون قیمت، سود، زیان، مبادله و... به‌یاد می‌‌‌آوریم، اما لونرگن از رابطه ارزش‌‌‌ها و احساسات ما انسان‌‌‌ها با پول سخن گفته است. او با رویکردی روان‌‌‌شناختی نشان می‌‌‌دهد که پول نه‌تنها ارزش‌‌‌ها و احساسات ما، بلکه فراتر از آن می‌‌‌تواند ثبات اجتماعی جامعه را در معرض خطر قرار دهد. یووال نوح هراری، نویسنده معروف نیز در «تاریخچه مختصر پول» می‌‌‌پرسد پول چگونه اختراع شد؟ چرا چنین نقش مهمی در زندگی‌‌‌ انسان ایفا می‌‌‌کند؟ آیا اسباب شادی ما را فراهم می‌‌‌کند یا اینکه حاصلی جز تلخ‌‌‌کامی ندارد؟ بشر در آینده چه برنامه‌‌‌ای برای پول دارد؟ او با انجام دادن نوعی تبارشناسی پول از گذشته تا امروز نشان می‌‌‌دهد که چگونه ما در آستانه یک انقلاب اساسی قرار داریم. انقلابی که بدون شک تمام جنبه‌‌‌های زندگی ما را دستخوش تحول می‌‌‌کند. سرانجام می‌‌‌توان به اثر درخشان مایکل سندل یعنی «آنچه نمی‌‌‌توان خرید: مرزهای اخلاقی بازار» اشاره کرد. عصاره دیدگاه سندل را می‌‌‌توان در این جمله خلاصه کرد: «بازاری شدن زیست‌‌‌جهان انسان معاصر». از نظر سندل، بازاری و پولی شدن به همه جنبه‌‌‌‌‌‌های زندگی انسان معاصر ازجمله عشق، هدیه، مذهب و مقدسات، تبریک‌‌‌گویی، افتخارات، آموزش، طرح ترافیک، تفریحات و... سرایت کرده است، به‌گونه‌‌‌ای که هیچ چیزی نیست که نتوان با پول آن‌ را خرید! دست ‌‌‌اندازی بازار و تفکر پولی به جنبه‌‌‌هایی از زندگی که از قدیم هنجارهای غیربازاری بر آنها حاکم بوده یکی از مهمترین تحولات زمان ماست. بنابراین سندل که دغدغه زندگی معنادار و مدنی را در سر می‌‌‌پروراند، می‌‌‌گوید این حرکت به سوی جامعه‌‌‌ای که همه چیزش قابل فروش است، چرا باید ما را نگران کند؟ پاسخ او روشن است؛ به دلایلی چون گسترش نابرابری و فساد باید نگران باشیم، زیرا زندگی برای افراد بی‌‌‌بضاعت سخت می‌‌‌شود. اما می‌‌‌توان دلایل دیگری بر این نگرانی بیفزاییم و آن اینکه در جامعه‌‌‌ای که آغشته به پول، فخرفروشی بازار و انسان اقتصادی است، اخلاق به حاشیه می‌‌‌رود و هرگونه امکانی برای زندگی معنوی، اصیل، معنادار و انسانی نیز به‌طور قطع مخدوش خواهد شد.

دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی