| کد مطلب: ۲۹۸

معمار پارک‏‌های تهران

معمار پارک‏‌های تهران

روزنامه هم‌میهن ، منتشر کننده آخرین و بروزترین اخبار داخلی و خارجی.

از حسین محجوبی اصیل برای یک عمر کار هنری در شهرسازی تجلیل شد

حسین محجوبی اصیل 92ساله همچنان به فعالیت هنری‌اش ادامه می‌‌دهد. او تجربه نیم‌قرن فعالیت در عرصه معماری را در کنار خلق آثار هنری دارد و طراح پارک ساعی و برخی دیگر از بوستان‌‌های معروف تهران است. دریافت نشان‌عالی هنر برای صلح و کاندید جایزه بین‌المللی هانس کریستین اندرسون از دیگر موفقیت‌‌های استاد محجوبی در عرصه داخلی و بین‌‌المللی است. او در کنار همه یادگاری‌‌هایی که برای تهران به‌جا گذاشته به شکل جدی نقاشی می‌‌کند، به نقاش بهشت معروف و آثارش را چهار گوشه دنیا به نمایش گذاشته است. اینها همه بخش کوچکی از عمر پربار این هنرمند است. روز سوم مردادماه به پاس 50سال خدمتش در آیین تجلیل از بازنشستگان برگزیده ملی که در روز خانواده و تکریم بازنشستگان برگزار شد، طی مراسمی از او تجلیل شد. این مراسم با حضور سرپرست وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، مدیرعامل و مدیران صندوق بازنشستگی کشوری، رئیس کمیسیون اجتماعی، رئیس فراکسیون سلامت سالمندان مجلس شورای اسلامی و جمع زیادی از بازنشستگان کشوری در تهران برگزار شد. در این مراسم از چهار پیشکسوت برگزیده ملی صندوق بازنشستگی کشوری در عرصه‌‌های «ایثار و فداکاری»، «علوم، آموزش و پژوهش»، «ورزش و تندرستی» و «فرهنگ و هنر» تجلیل شد و در بخش فرهنگ و هنر هم از حسین محجوبی اصیل تقدیر شد.

روزگاری که تهران سنگ‌فرش بود

50سال فعالیت بی‌‌وقفه در شهرسازی از روزی که تهران سنگ‌فرش بود تا امروز خاطراتی برایش ساخته که شنیدنی است. حسین محجوبی خودش را این‌‌طور معرفی می‌کند:«حسین محجوبی اصیل هستم، بچه لاهیجان، بهشت ایران. 71سال است تهران را از نزدیک می‌‌بینم. سال 1329 از لاهیجان برای ادامه تحصیل به دبیرستان شبانه‌روزی البرز آمدم. اول در شهرداری تهران استخدام شدم، بعد از 19سال رفتم وزارت کشاورزی و از آنجا به منابع طبیعی. 50سال خدمت کردم و بعد از این همه سال فهمیدم تمام معماران عالم هم جمع شوند، نمی‌توانند کار خدا را انجام دهند اما انسان خودش به دست خودش جهان را نابود می‌‌کند؛ شاهد زنده‌اش همین تهران. چه بود و چه شد. به غیر از معماری و شهرسازی، نقاشی هم کار می‌‌کنم. درخت و اسب سمبل کارم است؛ درخت سمبل تمام خوبی‌‌های عالم و اسب هم سمبل انرژی که جلوه خدا و کل عالم است. عظمت دنیا آنقدر زیاد است که هرکس غرق این دنیا شد، شیفته شده و متحیر ماند. عاشق همه ابعاد جهانم؛ چه نهان و چه آشکار.» او 71سال تحول شهر تهران و تفاوت‌‌هایی که همه این سال‌‌ها کرده را این‌‌طور توصیف می‌‌کند: «سال1329 که آمده بودم تهران، خیابان‌‌های سعدی، حافظ و فردوسی سنگ‌فرش بود. سنگ‌فرش‎ها را در پارک شهر جمع کرده بودیم. وقتی کارمند شهرداری شدم و خواستیم پارک ساعی را بسازیم، از آن سنگ‌‌ها استفاده کردیم. اما تهران در مدت‌کوتاهی خیلی گسترده شد. آن زمانی که ما در شهرداری کار می‌‌کردیم صدها آمار از جزییات شهر تهران جمع‌‌آوری کرده بودیم. محاسبه کردیم تهران با آب و قنات‌‌هایی که دارد جوابگوی چه جمعیتی است. تحقیقات ما آن روز نشان می‌‌داد تهران، شهریار، ورامین و حومه می‌‌توانند هفت‌ونیم میلیون جمعیت داشته باشند. با این رشدی که تهران کرد حالا نمی‌‌دانم چطور می‌‌خواهند نگهش دارند. با یک سد طالقان میلیون‌‌ها متر مربع را از بین بردند و صدها مزارع کشاورزی از بین رفته است. همه اینها فاجعه‌‌ای است که خودمان با دست‌‌های خودمان درست می‌‌کنیم». توصیفی که محجوبی از تهران می‌‌کند بیشتر شبیه فیلم‌‌های قدیمی است. زمانی که اسب و درشکه در کوچه‌‌هایش تردد می‌‌کرد نه تهرانی که امروز در انبوه ترافیک و جمعیت گم شده. پارک ساعی که برای احداث آن هزینه زیادی صرف نشده، یکی از قدیمی‌‌ترین بوستان‌‌های تهران است. بوستانی با درختانی سر به فلک کشیده و درختانی که منظم و حساب شده کنار هم کاشته شده‌‌اند، یادآور تهران قدیم است. ساخت این پارک سال 1342 به او سپرده شد. «سال41 قانون ملی شدن جنگل‌‌های کشور تصویب شد و در تهران فقط پارک‌شهر را داشتیم. پارک ساعی جزو این جنگل‌‌ها بود که از میدان ونک تا سر عباس‌آباد 300هزارمتر بود و همه چپاول شد. 125هزارمتر آن مانده بود که همین پارک ساعی امروزی است. یک‌پنجم آن را درخت کاشتیم و بقیه را به شهرداری دادند. ساختش را از سال 1342 شروع کردیم و شد بزرگ‌ترین پارک تهران. چیزهایی که از پارک‌‌های دیگر داشتیم، استفاده کردیم. ساخت این پارک اولین کارم بود و 12سال رئیس فنی دفتر پارک‌‌ها بودم. شش‌سال در شهرسازی و 18سال هم سابقه کار در شهرداری داشتم. عشقم وصف طبیعت است و آثارم را اگر ببینید همه در توصیف همین زیبایی است.» عشقی که محجوبی به کار و زندگی دارد مهم‌ترین تاثیری است که در کلامش دیده می‌‌شود که حتی از یادگاری‌هایش هم درخشان‌‌تر است. وقتی حرف از بازنشستگی می‌‌شود بحث را عوض می‌‌کند و از کار کردن می‌‌گوید: «می‌‌توانم کار کنم. در 92سالگی عاشق عالم و نیرویی که از این عالم می‌‌گیرم، هستم. در 91سالگی در موزه معاصر به زمین افتادم، آزمایش شدم و دیدم پیری مغز گرفتم و سکته مغزی نیست. تا جایی که بتوانم کار می‌‌کنم. نیرو هرچه هست از خدایی می‌‌گیرم که عاشقش هستم. تا وقتی ذهنم کار کند، کار می‌‌کنم. اما بیشتر نگرانی‌ام برای جوانان است در مواجهه با تکنولوژی. این خطر جهانی است ما هم نمی‌‌توانیم ساز دیگری بزنیم. جنگ‌‌ها و همین بیماری کرونا، تاثیرات جبران‌ناپذیری روی دنیا گذاشت و کسانی که زمینه بدنی خوبی نداشتند بیشتر آسیب دیدند. طبیعت را نگاه کنید، با کسی شوخی ندارد. باید امیدوار باشیم در این چرخه بمانیم. امید، نقطه عطف زندگی انسان است.»

بازنشستگی پایان راه نیست

در پس شوروشوقی که در هر حرف و کلام این هنرمند احساس می‌‌شود، دغدغه زندگی بازنستگان موج می‌‌زند: «حقوقم زمان شروع به‌کارم در شهرسازی 800تومن بود که ماهی 200تومن هم پس‌انداز می‌‌کردم. چند سال اجاره‌نشینی کردم بعد از چند سال با دومیلیون خانه خریدم، اما حالا این امکان وجود ندارد. دولت دو مشکل بزرگ دارد که تا آنها را حل نکند، چیزی درست نمی‌‌شود؛ یکی بازنشسته‌‌ها هستند و دیگری کارمندان. دولت باید طوری حقوق بدهد که با آن حقوق بتوانند زندگی کنند و کار دیگری هم نکنند. جمعیت ما دچار انفجاری زیاد شد؛ در عرض 30سال 30میلیون جمعیت تبدیل به 80میلیون نفر شد. دولت باید طوری مدیریت کند که بازنشسته‌‌ها بتوانند با دل خوش زندگی کنند. اگر با این روش پیش برویم به بن‌بست می‌رسیم. اما بازنشستگی پایان راه نیست. من هنوز نقاشی می‌ُکنم آخرین اثرم تصویری از شیخ زاهد گیلانی است که در لاهیجان شخصیت بسیار معتبری بود. آثارم در ستایش زیبایی‌‌های عالم و تاریخ ایران بوده؛ سرزمینی که زادگاه تمدن است.» این هنرمند عاشق، بهترین کارش را حفظ پارک ملت می‌داند؛ وقتی تصمیم بر این بود که این پارک تقسیم و به ارگان‌‌های دیگر واگذار شود. او در این باره می‌گوید: «به‌نظرم عدم تفکیک پارک ملت بهترین اثرم است. در دوران کاری‌ام می‌‌خواستند پارک ملت را خرد کنند که نگذاشتم. در نهایت بخشی را به بیمارستان و بخشی را هم به کشاورزی دادند و بقیه‌اش مانده است. این خاطره خوب من است. هر طرف پارک ملت می‌روم، یک خاطره خوب دارم. طراحش خارجی بود اما قسمت‌‌های مختلفش را خودمان ساختیم.»

دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی