| کد مطلب: ۹۸۷

لزوم احیای هنرهای‌کهن

لزوم احیای هنرهای‌کهن

روزنامه هم‌میهن ، منتشر کننده آخرین و بروزترین اخبار داخلی و خارجی.

صنایع‌‌دستی چوبی در تاریخ پیش از اسلام، نقشی تمدن‌‌ساز داشته و هر نوع آن جزو هنرهای خلاق و اقتصادی زمانه خود به‌شمار می‌‌رفته است. این هنر در ایران در شکل‌‌های زیر ظهور و تجلی یافته است. 1- پیکرتراشی یا هنر ساخت انسان‌چوبی که شکل پیشرفته آن همان چیزی است که به «ربات»های متحرک و متکلم امروزی و غیرچوبی تغییرشکل داده است. 2- خراطی که مقارن‌‌‌‌سازی قطعات چوب‌‌ها برای انتقال پیامی زیبایی‌‌آفرین است. 3- هنر سوخت‌چوب که با آن نقش‌‌های سنتی و ظریف بر زمینه‌‌های سخت و زمخت فولادی ایجاد می‌شود. 4- منبت‌‌کاری که درواقع طراحی و ایجاد خلقتی هنری روی چوب است. 5- خاتم‌‌کاری که برای آراستگی سطوح به‌کار می‌‌رود. 6- معرق‌‌کاری که قطعاتی با یک، دو میلی‌‌متر یا بیشتر از انواع چوب‌‌های خشک و ضایعاتی، یک اثر‌هنری آفریده می‌‌‌‌شود. موفقیت حرفه‌‌ای در اغلب این رشته‌‌های هنرچوبی بر محاسبات ریاضی، خلاقیت‌‌های ذهنی، قدرت چرخش سریع و ظرافت‌‌های دست، صبر و حوصله، ممارست و مهارت داشتن هنرمندان، استادان و آموختگان این رشته‌‌‌‌ها متکی است. بهانه این نوشته اما برگزاری نمایشگاه استاد مهران اینانلو در یکی از سالن‌‌های برج‌میلاد است؛ نمایشگاهی که با دیدن تعدادی از تابلوهای معرق‌چوب کم‌نظیر آن، هر ایرانی به خود می‌‌بالد و هنر بالنده این عزیز را می‌‌ستاید و به هویت ایرانی خود مباهات می‌‌کند. در یکایک این آثار حکمت، عرفان، هنر و ادبیات‌ایرانی موج‌‌سرایی می‌‌کند! برخی هنرمعرق‌چوب را تکامل هنر کاشی‌کاری معرق و مبدأ آن را گنبد سرخ مراغه در دوره ایلخانیان می‌‌دانند و شکوفایی آن را به دوره‌‌های مغول و صفوی نسبت می‌دهند. در این نگاه، این هنر در دوران زندیه، قاجار و پهلوی روبه‌افول رفته است و سیستم‌‌های حکومتی به‌‌خاطر متاثرشدن یا تقلیدوارگی در ورود به دوران مدرنیته غربی، از حمایت از هنرهای خودی و بومی دست شستند. با این همه، پیشرفت و حیات نیمه‌‌جان این هنرها در همه این دوران خصوصا عصر پهلوی و جمهوری اسلامی، مرهون کوشش‌‌‌‌های‌وافر فردی هنرمندانی وطن‌‌دوست بوده است. سرآغاز توجه دوباره و تکامل معرق و منبت‌چوب، سال 1310 است که اساتیدی چون احمد، علی و خلیل امامی، پرویز زابلی و عباس شهمیرزادی به این امر همت می‌گمارند. اجرای‌معرق تا سال 1334 منحصر به بهره‌‌مندی از پنج‌رنگ و چوب درختان توت، آبنوس، گلابی، فوفل و سنجد بود. هنر معرق در سیر تکامل و هم‌افزایی خود با دیگر هنرها توانسته است بسیاری از شاهکارهای نقاشی هنرمندان بزرگ روی سطوح کاغذ و بوم را همانند اصل‌کار آنها با انواع چوب‌‌های یافت‌‌شده در طبیعت ایران که به‌صورت ضایعات همه‌‌ساله از درختان حرَس، خشک و سوزانده می‌‌شود، خلق کند. در وجهی دیگر، این هنر جنبه‌‌های کاربردی نیز پیدا کرد و انواع میزها، کمدها، صندلی‌‌ها، درها و سردرها، پنجره‌‌ها، پاروان‌‌ها و تابلوهای دیواری، این هنرچوبی را به میدان اقتصاد کشاند. مدیریت‌‌های فرهنگی و هنری بیگانه با اقتصاد و فاقد دانش بازارسازی داخلی و جهانی اما نتوانسته‌‌اند این هنر را نیز مانند ده‌‌ها هنردستی مهجور دیگر به کارآفرینی و ارزآوری برساند. قدمت صنایع‌دستی ایران به دوران اشکانیان و ساسانیان می‌رسد و تاکنون حدود 275نوع آن شناسایی شده است. درباره این تاریخ البته سخن‌‌های ناگفته فراوانی وجود دارد. مشهور است که شاه‌عباس، نیازهای مالی خود در جنگ‌‌های زمانه‌‌اش را فقط ازطریق زری‌‌بافی‌‌‌‌های دستی کاشان، اصفهان و... و فروش آنها به پادشاهان غربی و لویی‌‌های فرانسوی تامین می‌‌‌‌کرده است. در دوره معاصر، اتکا به نفت، صنعت و انرژی‌‌های فسیلی و کسب‌درآمدهای راحت‌‌تر و شایع‌‌تر از آنها، حکومت‌ها را از رشددهی، رونق‌‌بخشی و درآمدزاکردن این هنرهای کهن و نیز هنرهای هفت‌گانه دوره مدرنیته نظیر نقاشی، موسیقی، تئاتر، سینما و... بازداشته است. حال آن‌که در صورت غفلت‌‌زدایی از حاکمیت و دولت‌‌ها، تربیت مدیریت‌‌های تخصصی، سرمایه‌‌گذاری اندک اقتصادی، احیای ارزش‌‌های انسانی و حرمت‌نهی به اساتید و برجستگان فراموش‌شده و به‌انزوا رهیده، می‌‌توان این هنرها را به متن زندگی و اقتصاد جامعه ایرانی بازگرداند، بطن معنای‌فرهنگی فراموش‌‌شده خود را بازیابی کرد و راه را برای راهیابی جوانان سرخورده این عصر و نسل‌‌های آینده به خویشتن خویش مهیا ساخت! امید که چنین باد. محمدعلی زم رئیس اسبق حوزه هنری

دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی