| کد مطلب: ۴۹۷

سوگ‌نگاری برای سایه

سوگ‌نگاری برای سایه

روزنامه هم‌میهن ، منتشر کننده آخرین و بروزترین اخبار داخلی و خارجی.

واکنش هنرمندان به درگذشت امیرهوشنگ ابتهاج

هیچ شاعری نمی‌‌میرد؛ گویی مرگ شاعر، حیات دوباره شعر اوست. شاهد این مدعا واکنش‌هایی‌ست که هنرمندان به درگذشت استاد امیرهوشنگ ابتهاج نشان دادند که ردی پررنگ از سرودهای او در این سوگ‌نگاری‌‌ها پیداست. اغلب آنها ترجیح دادند از سروده‌‌های خود او در سوگش بنویسند. رضا کیانیان با تصویر و شعری از ابتهاج، استوری زد: «بگردید، بگردید، در این خانه بگردید... در این خانه غریبید، غریبانه بگردید». هوتن شکیبا این شعرش را آورده که: «آن که حق است گمانش به گمانِ تو که نیست... گفت بیرون زِ جهان است جهانِ تو که نیست... هر که پنداشتی از خویش به جای تو نشاند... چه توان داد نشانی ز نشانِ تو که نیست... تا چنین هرچه مرا بود و توان نیز فزود... . همه از آنِ تو شد، چیست از آنِ تو که نیست... . از تنِ زنده روان تو روان است، که گفت؟... بی تنِ زنده‌روان است روانِ تو که نیست... . گفت عالم همه در بندگی شیطان‌‌اند، گفتم ای زاهدِ خودبین به زیانِ تو که نیست... . ره به معنی نبرد آن که به صورت نگرد... سایه گفتند که صوفی‌‌ست به جانِ تو که نیست» و در ادامه نوشت:«من شما را خیلی دوست داشتم. دل آدم را گرم می‌‌کردید». امیر آقایی جمله «شعر تنها ماند» را استوری کرد تا با این جمله کوتاه، جایگاه بلند او را در شعر معاصر نشان دهد. برخی دیگر از هنرمندان با ارجاع به تلخیص او «سایه» رفتن او را به رفتن سایه از سر هنر و شعر و ادبیات ایران‌زمین تعبیر کردند. بهروز شعیبی نوشت:«سایه از سر ما رفت... او آمده بود تا روزگار خالی ما را پر کند. به تاریخ می‌‌گوییم در روزگار سایه می‌‌زیسته‌ایم»... غزل شاکری هم با انتشار عکسی از او نوشت:«چه سایه‌‌ها که از سرمان کم نمی‌‌شوند»... مهران کاشانی فیلمنامه‌نویس هم در صفحه‌‌اش نوشت:«هنوز شعری به این ظرافت و زیبایی نخوانده‌ام که همزمان ستایش و گلایه معشوق باشد که سایه سرود: «دلم زِ نازکی خود شکست در غم عشق... وگرنه از تو نیاید که دلشکن باشی» او در ادامه نوشت: «سایه چنان باشکوه زیست که جای دریغی نماند. بسیار پیش از رفتن جاودانه شد. بغض ما برای سفرش، از دلتنگی و تنهایی ماست. نام و شعرش تا همیشه ورد زبان ماست.» بیژن بیرنگ هم با ارجاع به شعری از فروغ فرخزاد در سوگ ابتهاج نوشت:«پرواز را به خاطر بسپار، پرنده رفتنی است». پرویز پرستویی هم در صفحه اینستاگرامی خود نوشت:«همنوای دل من به هنگام قفس... ناله‌‌ای در غم مرغان هم‌آوا زد و رفت. استاد امیرهوشنگ ابتهاج متخلص به سایه، آمیخته و آموخته به شعر و پژوهشگر ایرانی دار فانی را وداع گفت. تسلیت به خانواده محترمش.» بهزاد فراهانی بازیگر در گفت‌وگو با ایسنا درباره ابتهاج اظهار داشت: «سایه شخصیتی است که با قلب و روند تاریخی این کشور آمیخته است. سروده ایشان زمانی از رادیو پخش می‌‌شد که ایشان به دیوار مستراح زندان اوین تکیه داده بود.» فراهانی اضافه کرد: «اگر شعر سایه را از ابتدا به آخر بخوانید، پروسه رشد او را ملاحظه می‌‌کنید که چگونه در عرصه انسانیت رشد کرد و همواره به عدالت اجتماعی باور داشت. متاسفم که چنین شاعری را از دست دادیم. هرچند او خود رنج می‌‌برد و این رفتن، برایش رهایی است.» این بازیگر معتقد است که شعر مشهور «ارغوان» به خوبی نشان‌‌گر دلبستگی سایه به مام میهن است. در میان بزرگان شعر و موسیقی نیز «کیهان کلهر» نوازنده و موسیقیدان در صفحه اینستاگرامی‌‌اش نوشت:«چه داغ‌‌ها، چه دردها، چه زخم‌‌ها\چه‌‌ها که ندیدیم\ تابستان بی‌‌سایه هم دیدیم»... در صفحه اینستاگرامی استاد «محمدرضا شفیعی‌کدکنی» شاعر و ادیب نامی و «بهمن فرمان‌‌آرا» کارگردان سینمای ایران هم جمله‌‌ای مشابه نوشته شد و این دوچهره فرهنگی و هنری هم نسبت به این اتفاق ابراز همدردی کردند. در صفحه این دو چهره نوشته شد:«تو می‌‌روی که بماند؟ که بر نهالک بی برگ ما ترانه بخواند؟» همایون شجریان خواننده شناخته‌‌شده موسیقی ایرانی در تازه‌‌ترین پستی که در صفحه شخصی خود منتشر کرده ضمن انتشار یک قطعه آوازی درگذشت امیرهوشنگ ابتهاج را تسلیت گفت. در متن نوشته شده از سوی همایون شجریان آمده است: «از آن شبی که نامم را برگزیدی، همان شبی که این شعر به آواز پدرخوانده می‌‌شد، دانه مهرت در دلم گذاشتی و امروز می‌‌روی پیش آن یار دیرین و یاران همنشین. بدرود عزیزترین. برسان سلام عاشق». «لیلی گلستان» مترجم و نویسنده هم در صفحه اینستاگرامی‌‌اش نسبت به درگذشت ابتهاج اینگونه واکنش نشان داد: «شاعر ارغوان هم رفت». «پرواز همای» خواننده و آهنگساز هم در صفحه اجتماعی‌‌اش نوشت: «مرگ، پایان زندگی انسان نیست\زندگی در دو راز خلاصه شده است\ زندگانی که سال‌‌ها مرده‌اند\ مردگانی که سال‌‌ها زنده‌‌اند\ سایه‌جان در کنار یاران دیرینت روزگارت شیرین... . آنگاه که زنده‌‌ایم و مرگ اسطوره‌‌هایمان را به نظاره نشسته‌‌ایم، آتشفشانی از اندوه در درون ما فواره می‌‌کشد و آهسته آهسته در مرگی تدریجی به سوگواری آسمان فرهنگ و ادبیاتی می‌‌نشینیم که با خاموش شدن ستاره‌‌هایمان تاریک و تاریک‌‌تر می‌‌شود....» «بیژن اشتری» مترجم هم با این شعر ابتهاج:«بلبلان، از باغ ما کوچیده‌‌اند\ جای بلبل، سار دارد باغِ ما...» نسبت به فقدان این چهره فرهنگی واکنش نشان داد. حسین پرنیا آهنگساز هم نوشت: «او رفت. آنچه از او مانده شعر تلاطم گفته‌‌های خاموشی. سایه افکنده بر دوش نغمه و کلام. پنجاه دهه انجامد و افق، سایه‌‌ها رنگ سیاهی.» کیوان ساکت هم کوتاه نوشت: «خانه دلتنگ غروبی هفته بود مثل امروز که تنگ است دلم. تسلیت به ایران. تسلیت به بانو یلدا ابتهاج». طیف‌‌های مختلف فکری و هنری، نسبت به درگذشت هوشنگ ابتهاج واکنش نشان دادند و این نشان از مرگ شاعر بزرگی می‌‌دهد که همگان خود را در سایه‌‌سار او می‌‌دیدند و با ارجاع به سروده‌‌های خودش به سوگش نشستند.

دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی