| کد مطلب: ۷۴

رسانه‌های خارجی، برنده واقعی

روزنامه هم‌میهن ، منتشر کننده آخرین و بروزترین اخبار داخلی و خارجی.

چه کسانی از تضعیف شبکه نمایش خانگی سود می‌برند؟

قانون برنامه ششم توسعه صراحتا نه‌تنها وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، که سازمان صداوسیما و دیگر نهادهای فرهنگی و هنری کشور را ملزم و متعهد کرده که در زمینه تسهیل صدور مجوزهای تولید آثار فرهنگی و هنری عمل کنند. در مورد نظارت بر صدور مجوز تولیدات شبکه نمایش‌خانگی بااینکه طبق تنها قانون موجود یعنی مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مرجع حقوقی است اما باتوجه به اینکه هنوز برنامه ششم توسعه در جریان است، حتی اگر تلویزیون را هم در این زمینه صاحب حق بدانیم، قانون او را ملزم کرده که فرآیند صدور مجوز را تسهیل کند و درواقع مقررات‌زدایی اتفاق بیفتد تا به سمت این افق برویم که حتی قوانین و مقررات فعلی هم کم و کم‌تر شوند. نکته دیگری که در قانون برنامه ششم توسعه وجود دارد و اتفاقا دولت آقای رئیسی هم در بهمن‌ماه سال ۱۴۰۰ آیین‌نامه اجرایی آن را ابلاغ کرد، واگذاری تصدی‌گری‌ها و صدور مجوزهای حوزه فرهنگ هنر و رسانه به بخش خصوصی و سازمان‌های مردم‌نهاد است. یعنی علاوه بر الزام قانون برنامه ششم، آیین‌نامه اجرایی خود دولت هم تمام نهادهای فرهنگی و هنری ازجمله صداوسیما را ملزم می‌کند فهرستی از تصدی‌گری‌ها و وظایف صدور مجوز خود را در حوزه فرهنگ و هنر آماده کرده و این امور را به بخش خصوصی و سازمان‌های مردم‌نهاد واگذار کنند. اینها آخرین تحولات حوزه نمایش خانگی از منظر حقوقی است که در کشور همه باید ملزم باشند به آن عمل کنند. براساس همین رویه قانونی در کشور، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ملزم به صدور پروانه تولید و نمایش آثار در شبکه نمایش خانگی و تضمین اشتغال هنرمندان حوزه تصویر است. اما اینکه کسی و جایی دارد غیرقانونی عمل می‌کند نافی وجود قانون مصرح در این زمینه نیست؛ کمااینکه متاسفانه در امور بسیار دیگری هم برخی تن به قانون نمی‌دهند و سعی می‌کنند برای اعمال غیرقانونی‌شان لباسی قانونی هم پیدا کنند و به منویات‌شان جهاتی قانونی دهند. آنچه مشخص است اینکه در هیچ کجای قوانین فعلی، جایی برای دخالت صداوسیما یا بهتر بگویم برای شانه خالی کردن وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از وظایفش پیش‌بینی نشده است. حتی مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را مکلف کرده برای رفع ممنوعیت از فعالیت‌های ویدئویی به‌عنوان صاحب‌حق عمل کند. این یک تکلیف عام است؛ یعنی حتی اگر دیگر سازمان‌ها، دستگاه‌ها و نهادها مانند صداوسیما یا حتی قوه قضاییه و نهادهای دیگر ممنوعیتی در این حوزه ایجاد کردند، این وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است که باید مذاکره کند تا ممنوعیت از نام هنرمندان و اثرشان رفع شود. باید گفت‌وگو کند تا ببیند مشکل چیست و آن را برطرف کند. آنچه این روزها از وزارت ارشاد می‌شنویم بیشتر شبیه شانه خالی کردن از عمل به تکالیف قانونی‌شان است و متاسفانه برخلاف شعار سال‌های اخیر حاکمیت مبنی بر اینکه باید به تولید، اشتغال‌زایی و افزایش تولیدات رسانه‌ای بومی کمک شود، است. این نگاه بدیهی از سوی برخی سیاست‌گذاران نادیده گرفته شده که سریال‌های خانگی رقیب ماهواره هستند، نه سازمان صداوسیما. اگرنه که این سازمان تکلیفش در تمام این سال‌ها معلوم بوده است. مسئولان این سازمان به این نکته توجه نمی‌کنند که چرا شبکه‌ای مانند جم، فارسی‌وان و شبکه‌های دیگری که سریال‌های ترکی و مانند آن پخش می‌کردند و با اقبال هم مواجه بودند از رونق قبلی افتاده‌اند؟ اینها را چه کسی از میدان به‌در کرد؟ چه کسانی پای فرهنگ، هنر و ادب این کشور بدون شعار دادن و گرفتن بودجه‌های کلان و آنچنانی ایستادند و از فرهنگ خودمان دفاع کردند؟ آن هم وقتی که نه‌تنها برخلاف کشورهای اروپایی برای حفظ فرهنگ و آداب‌و‌رسوم‌مان هزینه نشده بلکه سنگ‌اندازی هم می‌شود. منظورم این نیست که باید با فرهنگ و هنر جهان قطع رابطه کنیم، بلکه باید هم‌پای آنها خوراک فرهنگی مخاطبان را تامین کنیم که وظیفه آن این روزها بر دوش شبکه نمایش‌خانگی است. متاسفانه باید گفت این دعوا اگر واقعا برنده‌ای داشته باشد، رسانه‌های خارجی هستند؛ چراکه در غیاب آثار هنری بومی جذاب، هجوم افسارگسیخته فرهنگ هالیوودی همه فرهنگ‌ها ازجمله ایران را درخواهد نوردید.

دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی