در جوار ارغوان
روزنامه هممیهن ، منتشر کننده آخرین و بروزترین اخبار داخلی و خارجی.
«سایه» و حقوق خاکسپاری
1 |
زینپس تکتک ارغوانها تنها میمانند. چندیپیش، هوشنگ ابتهاج، شاعر غزلسرای معاصر ایران، سایهاش بر زمین ماند و آفتابش غروب کرد. فرزند ابتهاج از خاکسپاری پیکر شاعر در روز جمعه 28مردادماه 1401 در رشت خبر داد. این درحالیاست که بهنقل از دوستان مرحوم، وی وصیت کرده بود در کنار درخت مشهور ارغوانش دفن شود. در این یادداشت، وصیت سایه مفروض است و حقوق ایران درخصوص امکان اینمهم بررسی میشود. اینکه وصیت مشاهیر مبنی بر دفن در اماکنی خاص غیر از آرامستانهای رسمی، با لحاظ قوانین و مقررات موضوعه تدفین، ممکن است یا خیر؟
2 |
به موجب ماده ۶۳۵ قانون مجازات اسلامی(تعزیرات) مصوب 1375: «هرکس بدون رعایت نظامات مربوط به دفن اموات، جنازهای را دفن کند یا سبب دفن آن شود یا آن را مخفی نماید، به جزای نقدی... محکوم خواهد شد». لذا تدفین در غیر از اماکن مجاز یا خارج از ضوابط، جرم است و مجازات دارد.
3 |
«نظامات مربوط به دفن اموات» مذکور در ماده یادشده، دو آییننامه در عرصه خاکسپاری درگذشتگان است: 1- آییننامه مردهشویخانه و گورستان مصوب 1319 سازمان آرامستان کل کشور. 2- آییننامه مقررات بهداشتی آرامستانها مصوب 1388 وزارتین کشور و بهداشت، درمان و آموزش پزشکی. آییننامه 1388 صراحتا آییننامه سابق را نسخ نکرده. اما به دلیل تاخر در تصویب، مقرره جدید لازمالاجراست و مفاد آییننامه 1319 در صورت عدممغایرت با آییننامه 1388، قابل اجراست. بنابراین باید در ابتدا درخصوص خاکسپاری و حقوق درگذشتگان و نزدیکان او، به آییننامه 1388 رجوع کرده و در صورت سکوت، به آییننامه 1319 مراجعه شود.
4 |
یکی از موارد بسیار مهم و چالشبرانگیز در خاکسپاری، مساله مکان آن و بهطور دقیقتر، وصیت شخص متوفی یا تمایل نزدیکان در موضوع دفن در محلی، غیر از آرامستانهای رسمی است که در ماده 21 آییننامه 1319 تصریح شده: «دفن و امانتگذاردن درگذشتگان در غیر از گورستانهای رسمی، ممنوع است». در مقرره 1388 نیز، فصلیک با عنوان«مكان، موقعيت و مساحت آرامستان» به ذکر الزامات فنی آرامستانها پرداخته که نشان میدهد خارج از آرامستانها و ضوابط آن، نمیتوان تدفین را انجام داد. بااینحال، دفن متوفی در جوار اماکنمقدس، مطابق تبصره 1 ماده 3 آییننامه 1388 مجاز است: «دفن متوفیان در جوار اماکنمذهبی و مقبرههای مقدسی مانند امامزادهها و امثال آن، باید با نظر موافق شهرداری یا سازمان آرامستان وابسته به شهرداری و مسئولان بهداشتی هر شهر انجام گیرد». لذا امکان دفن در امامنمذهبی یعنی غیر از آرامستانهای رسمی وجود دارد.
5 |
درخصوص تمایل یا وصیت افراد به خاک شدن در اقامتگاه خود، باغ یا هر محل دیگری غیر از آرامستانهای رسمی و اماکن مذهبی و مقبرههای مقدس مانند وصیت مرحوم ابتهاج یا سایر مشاهیر، این مورد در مقررات پیشبینی نشده است. لذا نص مقررات، آن را مجاز نمیداند. موضوعی تداعیکننده عرصه جدال بین حقوق اشخاص با نظم عمومی. البته که اگر هرکسی آزادانه بتواند به این شکل وصیت کند یا نزدیکانش بخواهند که جسد او را در محلی غیر از آرامستانها، دفن کنند، این مهم تا حد زیادی، خلاف نظمعمومی و مغایر با حقوق شهری، سلامت عمومی و حقوق ساختمان است. اما مساله نظم عمومی نباید به یک امر غیرقابلانعطاف تبدیل شود، بلکه بهنظر میرسد در برخی از موقعیتها و شرایط و درخصوص بعضی افراد، باید انعطافهایی با رعایت موازین خاکسپاری- غیر از محل آن- وجود داشته باشد که رقم خوردن این استثناها، بهمنزله ایجاد تبعیض میان افراد نبوده و صرفا با جهاتی مشروع، قابل قبول است. ازجمله مساله میراثفرهنگی و هنری. چه این مهم میتواند موجب غنا و ارتقای میراثفرهنگی شده و در مسیر گردشگری ارزیابی شود. صدالبته که رعایت موازین حداقلی ازجمله اطمینان از مالکیتملک، واجب است و در قضیه سایه، حسب ظاهر، منزل موردوصیت، ملکی در اختیار یا مالکیت دولت است و امکان هماهنگی وجود دارد. خصوصا اینکه تبدیل خانه مشاهیر به موزه، درک این شخصیتها را عینیتر و جذابتر میکند. سایه مانند دیگر شعرا و هنرمندان بزرگ، با مرگ طبیعی، از یادها نرفته و ممکن کردن انجام وصیتش و تبدیل ملک مزبور به مجمعی برای دوستداران شعر و ادبیات، جدا از آرامش ابدی او، سایه او را بر زندگی فرهنگی و هنری مردمان میافکند. یک بازی برد- برد برای حقوق، فرهنگ و اقتصاد.