| کد مطلب: ۱۰۴۰

خاموشی مرد خاموش

خاموشی مرد خاموش

روزنامه هم‌میهن ، منتشر کننده آخرین و بروزترین اخبار داخلی و خارجی.

اصغر یوسفی‌نژاد فیلم‌ساز و منتقد فروتن سینما درگذشت

با قلم‌زدن در مطبوعات آغاز کرد، سال 73. بیشتر به علاقه‌‌ همیشگی‌‌اش نقد، بررسی و تحلیل کتاب، به‌‌خصوص کتاب‌‌های سینمایی پرداخت. کتابی هم در این زمینه به نگارش درآورد با عنوان «کتاب‌شناسی سینما در ایران» که 2870 عنوان کتاب را از سال 1306 تا 1394 معرفی کرده بود. در مقدمه این کتاب به شرح این نگارش پرداخته بود و نوشت: «قصه شکل‌گیری این کتاب‌شناسی، دقیقا از همان روزی آغاز شد که جناب آقای مسعود مهرابی در آخر مقدمه «کتاب‌شناسی سینما در ایران» (از آغاز تا ۱۳۷۹) ادامه کارشان را به این جانب محول کردند. شاید آن زمان اشاره بزرگوارانه ایشان را از سرلطف تلقی کردم و آمادگی انجام چنین ماموریتی را در خود ندیدم. حدود یک‌دهه گذشته بود که ناگهان دوباره از من در مورد وضعیت ادامه کتاب‌شناسی پرسیدند. آه از نهادم برخاست. موقعی بود که تقریبا بی‌‌خیال قضیه شده بودم، اما ایشان موضوع را فراموش نکرده بودند. جای بحث و چون‌و‌چرا نبود و کاری که باید درطول 10سال به‌تدریج انجام می‌‌شد، در مدت بسیار محدودی باید به‌سرانجام می‌‌رساندم.» سال‌ها همکاری با مجله فیلم و نوشتن در آن، زمینه‌‌ای فراهم کرد تا از او یک فیلم‌نامه‌نویس و کارگردان بسازد. با این حال او همواره به نوشتن و قلم‌زدن عشق می‌‌ورزید و خود را از این قبیله می‌‌دانست. جایی گفته بود: «من همیشه تمرکزم روی نقد کتاب بوده که منافاتی با فیلم‌‌سازی‌‌ام که مدت‌‌ها درگیرش بودم، نداشته و وقتی از من نمی‌‌گرفته است. کار نقد کتاب من چون تا الان هم ادامه داشته، قطعا تا جایی که فرصت باشد و فیلم‌‌سازی به لحاظ زمانی از من وقت نگیرد، آن را ادامه خواهم داد.» نام او را می‌‌توان در ذیل فهرست سینماگرانی قرار داد که از نویسندگی به کارگردانی رسیدند. کارگردانی که با نخستین فیلمش به‌نام «ائو» که به زبان ترکی بود و معنای «خانه» دارد، همه را غافلگیر کند. او البته فارغ‌التحصیل کارگردانی از دانشکده صداوسیما بود و از سال ۷۴ تا ۹۳ در صداوسیمای مرکز آذربایجان شرقی به مستندسازی، ساخت فیلم‌‌های داستانی و سریال مشغول بود. یوسفی‌نژاد پیش از ساخت «ائو» در میان نویسندگان و منتقدان سینمایی، چهره شناخته‌شده‌‌ای بود و اغلب او را به‌عنوان یکی از نویسندگان قدیمی مجله فیلم می‌‌شناختند. گرچه پیش از هویت حرفه‌ای، این اخلاق حرفه‌‌ای او بود که زبانزد بود. مرد متواضع و بی‌‌ادعایی که کاربلد بود و دیگرانی هم که او را نمی‌‌شناختند با تماشای فیلم «ائو»، پی به استعداد و توانایی او بردند. «ائو» برای نخستین‌بار در سی‌و‌پنجمین جشنواره فیلم فجر و در سی‌و‌هفتمین جشنواره فیلم استانبول به نمایش در آمد و با استقبال مخاطبان روبه‌رو شد، همچنین در جشنواره فیلم فجر برنده جایزه سیمرغ زرین و سیمین بهترین فیلم و فیلمنامه شد. فیلمی غافلگیرکننده که از ابتدا تا انتها مخاطب را درگیر کرده و لحظه‌‌لحظه او را به رمزگشایی از گره‌‌های قصه وا می‌‌دارد. اثری که البته به زبان فارسی نیست و داستانش هم در تهران نمی‌‌گذرد. فیلمی پر از بازیگر و ایده‌‌هایی غافلگیرکننده که به نمادی از سینمای بومی موفق تبدیل شد و قابلیت جریان‌سازی پیدا کرد. درواقع یوسفی‌نژاد با فیلم «ائو»، هوای تازه‌‌ای در فضای مکرر و مکدر سینمای ایران دمید و نشان داد چه ظرفیت‌‌ها و ظرافت‌‌های کشف‌نشده‌‌ای در شهرستان‌‌ها و لابه‌لای قومیت‌‌های گوناگون ایرانی پنهان است که سینمای ایران به آن نپرداخته و چقدر توجه دراماتیک به قصه‌‌های بومی می‌‌تواند بر غنای سینمای ایران بیفزاید. شاید فیلم‌‌هایی مثل «پوست» و «آتابای» را بتوان در تداوم همان جریانی دانست که اصغر یوسفی‌نژاد با «ائو» آغاز کرد. زبان‌ترکی فیلم البته با انتقاد برخی هم مواجه شد که گاه تا مرز آزار و طعنه‌زنی به یوسفی‌نژاد هم کشید و رنجش داد. فیلمی که روایت‌‌گر پلیدی آدم‌‌هاست و قصه‌اش درباره خانواده‌‌ای است که به بهانه مرگ پدر بعد از مدت‌‌ها دوباره دور هم جمع می‌‌شوند، اما این کنارهم‌ بودن، مسالمت‌آمیز و دوستانه نیست. یوسفی‌نژاد گفته بود، با دور هم جمع‌کردن این آدم‌‌ها به تشریح رفتارهای درونی آنها پرداخته که در مواجهه با دیگران به شکل دیگری در می‌‌آید. درواقع این کارگردان نقابی را که بسیاری از آدم‌‌ها بر چهره می‌‌زنند به‌تدریج در طول داستان خود کنار زده و رویه واقعی آنها را به نمایش می‌‌گذارد. ایده‌اصلی این فیلم نقطه‌قوت آن است. کمتر فیلمی در چنین فضایی با این تعداد بازیگر و با این ایده، در سینمای ایران ساخته می‌‌شود که درنهایت به غافلگیری انتهایی هم برسد. در مواجهه‌اول با فیلم، تصور می‌‌کنیم با یک ملودرام رو‌به‌رو هستیم، اما در سکانس آخر می‌‌فهمیم با یک ملودرام صرف مواجه نبودیم و فیلمنامه به‌سمت ژانر جنایی رفته است و همین تغییر ژانری، رمز غافلگیری آن است که البته در پس آن، یوسفی‌نژاد تلاش کرده بود تا تلنگری اخلاقی و انسانی به مخاطب بزند و او را به تأمل درباره چگونه‌زیستن و اخلاقی‌زیستن دعوت کند تا به سراشیبی‌‌های سقوط‌اخلاقی انسان بنگرند. یوسفی‌نژاد درباره «ائو» گفته بود: «این فیلم، سینمایی است که من دوست دارم، حتی از سینماگران هم آنهایی را دوست دارم که در فیلم، خودشان را می‌‌بینم، بازتابی از شخصیت و روحیات خودشان را. من اساسا فکر می‌‌کنم اصالت فیلم‌‌ها خیلی وابسته به این مساله است که فیلمساز خودش را پشت چیزی مخفی نکند و خودش را ممیزی نکند.» اما نمی‌‌دانست فیلم دومش یعنی «عروسک»، در تراژدی همین ممیزی گرفتار می‌‌شود. فیلمی که او حتی برای ساختنش هم به دلیل شیوع کرونا دچار شک و تردید بود. زبان فیلم مانند «ائو»، ترکی است و به موسیقی و آوازی که مربوط به اقلیم آذربایجان است، می‌‌پردازد. قصه‌‌ای رئال که در فضای عروسی روایت می‌‌شود. به‌نظر می‌‌رسد یوسفی‌نژاد این‌بار قصد داشت بعد از «ائو» که به سوگ‌ومرگ می‌‌پرداخت، قصه‌اش را در بستر جشن‌وعروسی روایت کند. لوکیشن و جغرافیای قصه «عروسک» هم مثل «ائو»، در تبریز است. نام قبلی فیلم، «اوگی گلین» بود که به «عروسک» تغییر یافته بود. «عروسک»، کمدی سیاه است که به موضوعی اجتماعی می‌‌پردازد و داستان یک خانواده را بازگو می‌‌کند. فیلمی که در جشنواره چهلم فیلم‌فجر شرکت کرد، اما در کمال‌ ناباوری، با اینکه فیلم قبلی فیلم‌ساز موردتوجه قرار گرفته بود و سیمرغ جشنواره را برده بود، در جشنواره پذیرفته نشد! دلایل رد این فیلم از زبان بهروز افخمی، یکی از اعضای هیات‌انتخاب، حیرت‌انگیز بود که درباره آن گفته بود: «عروسک»، فیلم بسیار خوبی است ولی به‌دلیل حساسیت‌‌هایی که وجود داشت، همچنین زیرنویس فارسی نامناسب که سریع رد می‌‌شد، برای جشنواره پذیرفته نشد. یوسفی‌‌نژاد بعد از پذیرفته‌‌نشدن فیلم در جشنواره به بهروز افخمی گفته بود، انتظار این را داشته که «عروسک»، به جشنواره راه پیدا نکند اما جلیل اکبری‌صحت، تهیه‌‌کننده فیلم که به این تصمیم معترض بود، این اظهارنظر را ناشی از تواضع یوسفی‌نژاد دانست. فیلمی که چندماهی یوسفی‌نژاد و تهیه‌‌کننده‌اش را درگیر دریافت پروانه‌نمایش کرده بود، اما این اتفاق نیفتاد و ظاهرا با مشکلات ممیزی هم همراه شد. اکبری‌صحت، تهیه‌‌کننده فیلم ۱۳شهریورماه ۱۴۰۱ -روزی که به وزارت ارشاد رفته بود تا باز هم پیگیر وضعیت فیلمش باشد- خبردار شد اصغر یوسفی‌‌نژاد که بیشتر رفیق بودند تا همکار، دچار خونریزی مغزی شده، به‌کما رفته و نتوانسته بیش از 10روز دوام بیاورد و جان سپرده است. حالا حتی اگر شورای پروانه‌نمایش به صدور مجوزنمایش «عروسک» رضایت دهد، اصغر یوسفی‌‌نژاد دیگر نیست که نتیجه زحمت خود را روی پرده‌سینما ببیند. قصه او، روایت تراژدی سینمای ماست که هرکه نسبت به آن دغدغه‌مند است، دق می‌‌کند. یادش گرامی...

دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی