تنهای بیزمان
روزنامه هممیهن ، منتشر کننده آخرین و بروزترین اخبار داخلی و خارجی.
نگاهی به نمایشگاه نقاشی و حجم پانتهآ بیات مختاری
«تنزار» نام نمایشگاه پانتهآ بیات مختاری است که با کیوریتوری سجاد باغبان ماهر در گالری نگر برگزار شد. این نمایشگاه متشکل از آثار نقاشی، حجم و دفترهاست. احمد وکیلی، نقاش و طراح در استیتمنت این نمایشگاه نوشته است: «آثار پانتهآ تغزلی است؛ ایهام دارد و درد مشترکی را دنبال میکند، اما شعار نمیدهد و به روزمرگی نمیپردازد. عدم قطعیت در فرم، فضای آثارش را به نوعی رمانتیک تشبیه میکند. موقعیت اشیا و امور در آثارش واجد زمان و مکان مشخصی نیست و فیگورهایش وجوب جغرافیا یا تیپ مشخصی ندارند. درنتیجه این فیگورها و فرمها روح سمبلیک گرفته و وارد دنیای مثالی میشوند و راه را برای اسطورهایشدن باز میکنند. تعلیق دارند و جهانی را معرفی میکنند که ناآشناست. طراوت این نگاه که از مشخصات هنر است، جهانی را در مقابل بیننده قرار میدهد که دال بر واکاوی درونی اوست.» در بازدید از نمایشگاه چه در حجمها و چه در آثار نقاشی، با بدن و هیکلهای درهمتنیده روبهرو هستیم. آنچه بیش از طراحی به چشم میرسد تکیه بر رنگگذاری است و خاکستریهای رنگی که آثار را اشباع کرده است. فرم بدنهای ترسیمشده به انتزاع نزدیکتر است و همین امر نقاشیها را خیالانگیزتر میکند. خاکستریهای رنگی و فرمهای درهمپیچیده از هیکلها، روایتهای اسطورهای را یادآور میشوند. چیزی که در اکثر کارها دیده میشود گرفتار شدن بافتها، فرمها و تنهای خموده در یکدیگر است. در یک کل به هم پیوسته رنگ و فرم در حال تغییر هستند و نمیتوان مرز مشخصی بین آنها گذاشت. مجسمهها بهطور دقیق همان تجربه حجمی نقاشیهاست. گاهی به شکل بدن انسان است و گاهی شبیه تودهای از خاک. در برخی از کارها بدنها شمایل واقعگرایانهتری را به خود گرفتهاند و همین موضوع بهنوعی جداافتادگی بین دو حالت مختلف از خلق آثار هنرمند را نشان میدهد که آنها را از یکپارچگی بصری که بر نمایشگاه حاکم است خارج میکند. شاید بتوان به شیوه رنگگذاری اکسپرسیو کارها اصرار ورزید و آن را شاخصه مهم آثار تلقی کرد. قسمت دیگری از کارهای هنری را دفترها شکل میدهند که بهطور کلی و بیشتر تجربههای رنگگذاری و طراحیهای رنگمحور است. میتوان گذر هنرمند و مطالعه او بر این مجموعه را در این دفترها مشاهده کرد. نقطه قوت این دفترها شاید حفظ کردن پالت رنگی آنها باشد. فیگورهای نهچندان واقعگرا و بافتهای بیانگر که بیش از هر چیزی در محتوای بصری نمایشگاه به چشم میخورد. برای دقیقتر شدن روی دفترها باید گفت به تنهایی قوت ریختشناسانهای را نمایان نمیکنند و بیشتر دیتلهایی از کارهای بزرگتر و نقاشیهاست. ارائه آنها بهعنوان جزئی از آثار بیشتر ترتیب شکلگیری مجموعه را تکمیل کرده است تا اینکه خود به تنهایی بیانگر اثری باشند. اگر از فرم به معنای آثار گریزی بزنیم مخاطب با تخیل خود معنای اثر را تکمیل میکند؛ چیزی که بین اثر و مخاطب در رفتوآمد است معنای از پیش شکل گرفته بیزمانی یا حتی چیزی متعلق به زمانی که دورتر از امروز است. شاید روایتی تاریخی یا قسمتی از یک حس مشترک بین هنرمند و مخاطبان اثر باشد. آنچه به معنای آشناتر میتوان ضمیر جمعی تلقی کرد. از این جهت بهنظر میرسد متن محتوایی آثار شاعرانهتر و به ادبیات نزدیکی بسیاری پیدا کرده است؛ متنی که به جانب الهام، نماد، رویا و اسطوره گرایش بیشتری دارد. چیزی که پیشروی مخاطب است، شبیه به کتیبههای بیزمان و بیمکان است. نمیتوان بهصورت عینی به چیزی در واقعیت آنها را نزدیک کرد یا به تعبیر رساند، تنها میتوان اجازه داد در جهان خودشان روایتهای خود را در ذهن تماشاگر ترسیم کنند و توأمان تلنگری به شعر و اسطوره بزنند. درد و رنج دو کلمهای است که میتوان مجموعه آثار را با آن توصیف کرد؛ درد و رنجی که از پیکرهای خموده در فرم تنها به یکدیگر سرایت میکند.