| کد مطلب: ۴۷۱

اولین زن در پیست آزادی

اولین زن در پیست آزادی

روزنامه هم‌میهن ، منتشر کننده آخرین و بروزترین اخبار داخلی و خارجی.

گفت‌‌وگو با بهناز شفیعی دختر ایرانی‌‌ای که بیش از 15هزار کیلومتر با موتور سفر کرد

«موتورسواری یک خانم در ایران» شاید غریب‌‌ترین جمله‌‌ای باشد که بسیاری از خانواده‌‌های ایرانی نمی‌‌توانند با این موضوع کنار بیایند، همچنین تابویی که در کشور ما وجود دارد این اجازه را نمی‌‌دهد یک خانم موتورسواری کند. بهناز شفیعی اما از همان دوره نوجوانی سعی کرد وارد مسیری شود که طبق گفته خودش به زنان ایرانی این انگیزه را بدهد که می‌‌توانند کارهایی که در توانشان است را بدون ترس و واهمه انجام دهند. شفیعی این روزها تیتریک فضای مجازی است. او حالا یکی از پنج‌‌موتورسوار مطرح دنیاست که بیش از 15هزارکیلومتر را به مدت 31روز در قلب اروپا موتورسواری کرده، بدون حمایت فدراسیون اتومبیل‌‌رانی. بهناز شفیعی در گفت‌‌و‌‌گو با «هم میهن» از سختی‌‌های این مسیر در طول زندگی خودش می‌‌گوید. اینکه به‌‌جز مادرش هیچ حامی دیگری نداشته و مشکلات زیادی هم برایش طی این سال‌‌ها به‌‌وجود آمده است.

جرقه موتورسواری

برای بسیاری از زنان ایرانی، موتورسواری قطعا امری غیرممکن و نشدنی است اما بهناز شفیعی عقیده دیگری دارد و می‌‌گوید، باید با این موضوع مبارزه کرد چراکه حق طبیعی هر انسانی است. او از این مسیر سخت که تابوشکن یک جریان هم بوده صحبت می‌‌کند: «سال 1383 به روستایی در زنجان دعوت شده بودیم، من در آن روستا خانمی را دیدم که با موتور، وسایل کارش را جا‌‌به‌‌جا می‌‌کرد. با تعجب گفتم مگر خانم‌‌ها هم موتورسواری می‌‌کنند؟ آنجا بود که جرقه موتورسواری در ذهنم زده شد. به‌‌خاطر لذتی که موتورسواری به من می‌‌داد دوست داشتم این مسیر را به‌‌صورت حرفه‌‌ای‌‌تر دنبال کنم. حالا هم بیش از هفت‌‌سال است که در کراس و موتور ریس به‌‌صورت حرفه‌‌ای کار می‌‌کنم و اولین خانمی بودم که مدرک حرفه‌‌ای موتورسواری را از فدراسیون دریافت کردم. این نکته را هم باید بگویم که هیچ تفاوتی بین زن و مرد نیست. اگر مردها می‌‌توانند و این اجازه را دارند که موتورسواری کنند حق ما هم هست که موتورسواری کنیم. در این مسیر سختی‌‌های زیادی کشیدم. در همان اواسط دهه80 شب‌‌ها ساعت هشت‌‌ تا سه‌‌بامداد موتورسواری می‌‌کردم و وارد جاده‌‌ها می‌‌شدم.»

قهر خانواده به‌‌خاطر حضور در این رشته

اغراق نیست اگر بگوییم موتورسواری برای بسیاری از خانواده‌های ایرانی هنوز یک تابوی بزرگ و غیرقابل قبول است. این موضوع برای بهناز شفیعی هم صدق می‌‌کرد و تنها حامی‌اش در این مسیر، مادرش بوده: «مادرم نسبت به این قضیه دیدگاه روشنفکرانه‌‌ای داشت و معتقد بود من باید هرچیزی را آموزش ببینم. دوره‌‌های کامپیوتر را گذراندم، همچنین به‌خاطر علاقه‌ام به موتورسواری آنجا هم مادرم همراهم بود. وقتی نوجوان بودم به مادرم می‌‌گفتم لطفا به همسایه‌مان که موتور دارد بگوید تنهایی با موتورش یک دوری بزنم. البته این موضوع را بگویم که خواهر بزرگترم از همان ابتدا مخالف موتورسواری‌ام بود، به‌خاطر این مساله 10سال با من قهر بود، حرف نمی‌‌زد و معتقد بود با موتورسواری، آبروی آنها را برده‌ام. به همین خاطر بعد از اینکه توانستم سر کار بروم، با حقوق حسابداری یک موتور خریدم و به دور از چشم خانواده در خیابان‌‌ها موتورسواری می‌‌کردم.» فدراسیون اتومبیل‌‌رانی اما سال‌‌هاست حمایت قابل‌توجهی از ورزشکاران این رشته نمی‌‌کند. بهناز شفیعی هم از این قاعده مستثنی نیست و دل پری از فدراسیونی دارد که اصولا طی این سال‌‌ها حمایت خاصی نکرده: «متاسفانه فدراسیون اصلا حمایتی نمی‌‌کند، فقط همه‌چیز در حد حرف است و جلو نمی‌‌رود. درحال‌حاضر نایب‌رئیس فدراسیون به‌صورت کاملا سلیقه‌‌ای رفتار می‌‌کند. من بنیان‌گذار این رشته در حوزه زنان هستم ولی هیچ نگاهی به عملکرد من ندارند. البته آدمی نیستم که غر بزنم و همیشه سعی می‌‌کنم خودم کارم را پیش ببرم. وقتی تلاشم دیده شد، کم‌کم خانم‌‌ها از من سوال می‌‌کردند و کنجکاو شدند که کجا آموزش دیده‌ام؛ همین باعث شد که پیگیری کنم چرا موتورسواری ممنوع است. به همین خاطر با وزارت ورزش مکاتبه کردم که تمرین موتورسواری را بتوانم با مجوز پشت‌سر بگذارم. سال94 من اولین خانمی بودم که وارد پیست آزادی شدم ولی متاسفانه بعدها نیز پیست آزادی را برای ما خانم‌‌ها آزاد نکردند و باعث شدند به آمریکا بروم تا بتوانم مدرکم را بگیرم. همین الان یک نایب‌رئیس بانوان در فدراسیون اتومبیل‌رانی هست که اصلا تحصیلات مرتبط ندارد، کاملا سلیقه‌‌ای رفتار می‌‌کند و در مراسمی که می‌گیرد هم براساس علایق‌شخصی رفتار می‌‌کند. من بنیانگذار این رشته در حوزه بانوان هستم، ولی یک‌نفر حتی سلام و علیک هم نکرده با من، رویاهای من را کشته‌اند!»

حمله در خیابان به‌خاطر موتورسواری

اینکه در خانواده مشکلات زیادی برای بهناز شفیعی وجود داشت و واکنش‌‌های منفی نسبت به او در جامعه، کسی را سورپرایز نمی‌‌کند. او از اینکه چندسال پیش در یکی از اتوبان‌‌های تهران مورد حمله یک خودرو قرار گرفت، تحت‌عنوان یک خاطره ‌بد یاد می‌‌کند: «واکنش اکثر مردم ایران نسبت به موتورسواری من مثبت بود، اتفاقا استقبال هم کردند که کاری را می‌‌کنم که دوست دارم. اما چندسال پیش خودرویی در یکی از اتوبان‌‌های تهران به من حمله کرد و وقتی دید خانم هستم که موتورسواری می‌‌کنم طوری سمتم آمد که داخل جوی‌آب پرت شدم. شکایت هم کردم اما نتیجه‌‌ای نداد».

تصور نادرست جهانیان از ایران

واکنش مردم اروپا از توری که بهناز شفیعی آغاز کرده اما جالب است. بسیاری از مردم اروپا تصور می‌‌کنند زنان در ایران حق رانندگی با خودرو ندارند و برای‌شان عجیب است که یک خانم از کشور ایران موتورسواری می‌‌کند. بهناز شفیعی می‌‌گوید، یکی از دلایلی که این کار را آغاز کرده این است که فرهنگ مردم و تاریخ کشورش را نیز به مردم اروپا نشان دهد و در موردش صحبت کند: «در طول سفر که با مردم کشورهای اروپایی صحبت می‌‌کنم تصور آنها این است که مردم در ایران با شتر تردد می‌‌کنند و اصلا هیچ خودرویی در خیابان نیست. این قضیه خیلی به من برخورد و تلاش کردم تا نشان دهم چنین چیزی نیست. این کاری که آغاز کردم، در کل دنیا کمتر از 20نفر موتورسوار خانم هستند که چنین کاری را به‌صورت حرفه‌‌ای انجام می‌دهند.» طی سالیان اخیر مهاجرت ورزشکاران ایران به کشورهای دیگر موضوعی است که بارها رخ داده. بهناز شفیعی نیز کم‌و‌بیش به این مساله فکر کرده تا بتواند در زندگی حرفه‌‌ای خود پیشرفت بیشتری داشته باشد: «تا این لحظه به فکر مهاجرت نیفتاده‌ام. البته کشور دومی را برای زندگی انتخاب کردم و آن کشور امارات است. در این کشور می‌‌توانم آزادتر و بدون محدودیت کارهای ورزشی را پیش ببرم. البته هدف من دیده‌شدن خودم نیست بلکه می‌خواهم الهام‌بخش زنان ایرانی باشم که در این مسیر می‌‌توان موفق شد. در حال حاضر در کشور ایران شغل خاصی ندارم و باتوجه به دو اسپانسری که خارج و داخل ایران دارم، درآمدی هم کسب می‌‌کنم».

حق زنان است که موتورسواری کنند

بهناز شفیعی اما همچنان از مسئولان وزارت ورزش می‌‌خواهد دیدگاهشان را نسبت به موتورسواری زنان تغییر دهند و در کنار حمایت، اجازه دهند زنان بیشتری وارد این حوزه شوند: «دوست ندارم انگیزه‌ام کشته شود. خیلی از خانم‌‌ها در ایران دوست دارند موتورسواری کنند، اما به‌خاطر محدودیت‌‌ها نمی‌‌توانند. با حجاب می‌‌توانیم موتورسواری کنیم و هیچ قانونی هم نقض نمی‌‌شود. برخی دیدگاه‌‌ها نسبت به موتورسواری بسته است. یکی از دلایلی که این مسیر را شروع کردم این بود که نشان دهم وقتی تنها با موتور می‌‌توان در عرض یک‌ماه کشورهای مختلفی را دید، شاید مسئولان به‌فکر بیفتند دیدگاهشان را نسبت به این موضوع بازتر کنند. به‌نوبه خودم تلاش می‌‌کنم دیدگاه مردم اروپا را نسبت به کشور ایران مثبت کنم. بسیاری فکر می‌‌کنند هرروز در ایران جنگ است و در این خصوص نیز بارها با مردم صحبت کرده‌ام.»

دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی