انشاءنویسی یا پژوهش سینمایی؟
روزنامه هممیهن ، منتشر کننده آخرین و بروزترین اخبار داخلی و خارجی.
درباره پنجمین جایزه پژوهش سال سینمای ایران
فراخوان پنجمین «جایزه پژوهش سال سینمای ایران» از سوی سازمان امور سینمایی و سمعیوبصری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی منتشر شد. آنچه فراخوان امسال را متفاوت از سالهای گذشته کرده، رویکردی است که این سازمان در سیاستگذاری و جهتدهی به این پژوهشها برگزیده است و پنجمین دوره جایزه پژوهش سال سینمای ایران را با نظر به بیانیه گامدوم انقلاباسلامی و با رویکرد گفتمانسازی علمی در مسائل و چالشهای اساسی سینمای ایران برگزار میکند و از اساتید، سینماگران، دانشجویان و پژوهشگران حوزه سینما، دعوت بهعمل آورده است تا با ارسال آثار خود در این رویداد ملی شرکت کنند. رویکردی که بهنظر میرسد بیش از آنکه دغدغه خود سینما و چالشهای آن را داشته باشد، دلمشغول دغدغههای سیاسی در حوزه سینماست و قصد دارد ساحت پژوهش سینمایی را با الویتهای سیاسی دولت حاکم گره بزند. پیش ازاین هم وزیر فرهنگ و ارشاد بهصراحت گفته بود:«سال آینده در جشنواره فیلم فجر«مفاهیم قرآنی» فیلمها مبنای امتیازدهی است». ردپای همین رویکرد را میتوان در برگزاری جشنوارههای مهم دیگر سینمایی و سیاستگذاریهای آن پیدا کرد. واقعیت اما این است که الویت پژوهش را در هر حوزهای ازجمله در حوزه سینما، نیازها و چالشهای خود سینما تعیین میکند و یک ضرورت درونزاست، نه اینکه از بیرون و مبتنی بر نگرشها و اولویتهای جناحی یک دولت تعیین شود. تعیینتکلیف برای پژوهشهای علمی و جهتدهی به آن خارج از انگیزه و شناخت پژوهشگر بهنوعی تحمیل کردن موضوع تحقیق به محقق است بدون اینکه پژوهشگر نسبت به سوژه پژوهش، علقه یا باوری داشته باشد. حاصل چنین رویکردی تولید متونی ایدئولوژیک و اغلب شعارزده خواهد شد که بهمثابه یک گزارش عملکرد اداری در بایگانی سازمان سینمایی آرشیو خواهد شد. بارهاوبارها چنین پژوهشهایی در حوزههای مختلف ازجمله در حوزه سینما تولید شده که هیچ کاربست عملی و کارکرد عینی نداشته و به گرهگشایی از یک مساله سینمایی منجر نشده است. درحالیکه اکنون بحران مخاطب و تولید و چالشهای اقتصادی، سینمای ایران را بهمرز ورشکستگی کشانده که بالطبع این واقعیتهای موجود ضرورت پژوهشهای علمی برای برونرفت از این بحرانها را ایجاب میکند، سازمان سینمایی همچنان به ریلگذاریهای سیاسی خود در سینما میاندیشد و نیازهای خود سینما، سینماگران و مخاطبان را رها کرده و بهجای هستها و نیستها به بایدها و نبایدهای سیاسی خود میاندیشد. به عبارت دیگر بیش از آنکه نگاه عملی، تاریخی و واقعگرایانه به معضلات یا نیازهای سینمایی داشته باشد، نگرشی انتزاعی و ذهنی به آن داشته و میکوشد تا ایدئولوژی سیاسی خود را به میانجی پژوهش سینمایی صورتبندی کند. جالب اینکه حسین انتظامی، رئیس سازمان سینمایی در دوره پیشین در جلسه شورای سیاستگذاری چهارمین جایزه پژوهش سال سینمایی تاکید کرده بود: «خروجیهای این رویداد باید بهشکلی باشد که سینما از آن استقبال و احساس کند کاربردی است. صرفا در این صورت، رویداد موفقی است وگرنه مانند بسیاری پژوهشهای دانشگاهی، انتزاعی است. اینکه اصرار داشتهایم در شورای سیاستگذاری این جایزه، چهارسینماگر حضور داشته باشند، از این جهت است که مکمل دیدگاههای دانشگاهی باشند و نیازهای واقعی سینما را به پژوهشگران انتقال دهند.» واقعیت این است که تعیین محوریت و جهت دهی به پژوهشهای سینمایی بهخودیخود بد نیست و میتواند از پراکندگی و بیخودوبیجهت بودن پژوهشهای سینمایی جلوگیری کند بهشرطیکه سیاستگذاریها و تعیین اولویتها در بستر خود سینما و نیازها و ضرورتهای آن صورت بگیرد، نه در زمین سیاست و جهتدهیهای ایدئولوژیک برساخته از آن. درواقع باید بررسی کرد موجودیت سینمای امروز چهچیزی است و برای جهتگیری سینمای ایران در بخش پژوهش به چهچیزهایی نیاز داریم و پژوهشها را به سمتی ببریم که چشماندازی کاربردی داشته باشند. تجربه سالهای گذشته در برگزاری این رویداد نشان میدهد فاصله زیادی بین پژوهشهایی که انجام میشود و استفاده از آنها در سطح دانشگاهها وجود دارد. درواقع باید رابطه بین این رویداد و پژوهشهای آن با گفتمانهای مطالعات سینمایی سنجیده نشود، نه اولویت گفتمانهای سیاسی. سیاستگذاریهایی ازایندست که جهتدهی سیاسی دارد، نه سینمایی، درنهایت به تولید پژوهشهایی سفارشی و خنثی میانجامد که راهبهجایی نمییابد و گرهای از مشکلات سینما باز نمیکند. رویکردی که به انشاءنویسی سینمایی ختم میشود، نه پژوهش سینمایی.