| کد مطلب: ۲۹۹۸

همیشه در اوج

همیشه در اوج

باید منتظر درخشش دوباره اروپایی‌‌ها در یک‌چهارم نهایی و فینال جام‌جهانی قطر باشیم

باید منتظر درخشش دوباره اروپایی‌‌ها در یک‌چهارم نهایی و فینال جام‌جهانی قطر باشیم

Kuper

سایمون کوپر / اوپن

تلخیص و ترجمه: محسن محمودی

اشاره: در دسامبر سال 2010 که فیفا قطر را به‌عنوان میزبان این جام‌جهانی معرفی کرد، لیز کلاونس، کارشناس فوتبال نروژی گفت، این مسابقات را تحریم خواهد کرد. قطر حقوق اولیه انسانی را برای اقلیت‌ها، زنان، مهاجران و دیگران نمی‌پذیرد. تلاش این کشور برای میزبانی مسابقات همچنین با اتهاماتی در مورد رشوه‌خواری همراه بوده است.

وقتی 10ساله بودم، در سال 1980، به‌خاطر کار پدرم از هلند به کالیفرنیا نقل‌مکان کردیم. بدیهی است اولین کاری که انجام دادم پیوستن به یک تیم فوتبال محلی بود. در اوج شادی بودم، چون برای اولین‌بار در زندگی‌ام بهترین بازیکن به‌حساب می‌آمدم. من در جایی که باید از آن با عنوان پیشرفته‌ترین فرهنگ فوتبال جهان نام برد، بزرگ شده بودم. هر پسر هلندی‌ای که با آنها بازی می‌کردم، می‌دانست چگونه درست پاس بدهد، درست موقعیت خلق کند، درست گل بزند و حتی وقتی توپ در اختیارشان نبود، فضا را ببندد. ما این را فقط از مربیان‌مان یاد نگرفتیم، این در هوا موج می‌زد، گویی در خون ما بود. خب! هلند در دهه1970 در دو فینال جام‌جهانی به صورت پیاپی حضور داشت. اما در آمریکا وضع به‌ گونه دیگری بود. بچه‌های آمریکایی هندسه میدان را نمی‌فهمیدند. در کالیفرنیا اوقات فوق‌العاده‌ای داشتم.
وقتی به قطر آمدم، بلافاصله یاد آن سال‌ها افتادم. به طرز شگفت‌آوری، بیش از چهار دهه بعد، شکاف بین اروپای غربی و باقی جهان همچنان ادامه دارد. هند، چین و باقی کشورهای در حال ظهور به کنار، من انتظار داشتم ایالات‌متحده و ژاپن به‌ویژه - دو کشور بزرگ و ثروتمند با تعداد زیادی فوتبالیست، چند لیگ بزرگ و منظم، مدارس فوتبال و باشگاه‌های ثروتمند - تا به حال به آن رسیده باشند. حتی در این جام‌جهانی آسیایی نیز تیم‌های این قاره و بیشتر تیم‌های آفریقایی در نقش سنتی خود به‌عنوان سیاهی لشکر ظاهر شدند. در مورد هند: در نسخه جدید به‌روز شده کتاب ما ساکرنامیکس (Soccernomics)، من و استفان استفن زیمنسکی از این کشور به‌عنوان ضعیف‌ترین کشور فوتبالی جهان نام بردیم.
تسلط اروپای غربی در جام‌جهانی تقریبا پوچ است. این منطقه تنها پنج‌درصد از جمعیت جهان را دارد، با این حال کشورهای این قاره 12بار برنده این مسابقات شده‌اند، شاهکاری که هیچ منطقه‌ای تاکنون موفق به تکرار آن نشده است. به این فهرست 16 نایب‌قهرمانی و 17مقام‌سومی را اضافه کنید.
من قبلا فکر می‌کردم بقیه دنیا دارند به اروپایی‌ها می‌رسند. در جام‌جهانی ۲۰۰۲، کره‌جنوبی به نیمه‌نهایی رسید. وقتی استفان و من اولین نسخه کتاب ساکرنامیکس را در سال ۲۰۰۹ منتشر کردیم، با تیتر درشت نوشتیم: «چرا ایالات‌متحده، ژاپن، استرالیا، ترکیه - و حتی عراق - قرار است پادشاهان آتی محبوب‌ترین ورزش جهان شوند؟» از شواهد و قراین برمی‌آید که ما اشتباه کرده‌ایم.
پس چرا اروپای غربی برتر باقی مانده است؟ نقطه‌قوت منحصر به فرد این منطقه شبکه‌های آن است. در مقایسه با ایالات‌متحده یا هند، اروپای غربی امروز به‌هم پیوسته‌ترین منطقه تاریخ است. من در پاریس زندگی می‌کنم. اغلب وقتی بچه‌ها به مدرسه می‌روند، من سه ایستگاه مترو را تا ایستگاه قطار طی می‌کنم، جایی که قطار دو ساعت و 15دقیقه‌ای یورواستار به لندن را سوار می‌شوم. از پاریس می‌توانم در عرض چند ساعت به حدود 20کشور با قطار یا هواپیما سفر کنم، تقریبا همه بدون ویزا.
به لطف این شبکه‌ها، کشورهای اروپایی‌ غربی دائما در طول مرزهای خود، در مورد فوتبال همانند سایر بخش‌ها، به تبادل‌نظر می‌پردازند. به‌عنوان مثال پس از اینکه ناپولی لیورپول را شکست داد، یورگن کلوپ، سرمربی آلمانی لیورپول، کادر فنی و بازیکنان چندملیتی او فکر می‌کنند: آنها چه کاری بهتر از ما انجام می‌دهند؟ چگونه می‌توانیم ایده‌های آنها را تصاحب کنیم؟ به این ترتیب، تمام تیم‌های پیشرو اروپایی از آکادمی جوانان بارسلونا تقلید کردند و درنهایت بازیکنانی از نوع بارسا را پرورش دادند. انتقال دانش در فوتبال اروپای غربی در هر جلسه تمرین و مسابقه اتفاق می‌افتد. بنابراین فوتبال منطقه تقریبا ماه به ماه پیشرفت می‌کند، درحالی‌که لیگ‌های غیراروپایی راکد هستند.
درنتیجه تیم‌های قاره‌های دیگر به هیچ وجه با تیم‌های اروپایی‌ قابل مقایسه نیستند. پس از اینکه دیک ادوکات هلندی در جام‌جهانی 2006 مربیگری کره‌جنوبی را برعهده گرفت، اظهار تاسف کرد: زمانی که بازیکنانش به سرعت تیم‌های اروپایی عادت کردند، دیگر کره حذف شده بود.
تنها چیزی که اکثر تیم‌های غیراروپایی به آن دست یافته‌اند، سرمایه‌گذاری روی فوتبال پایه است. مشکل اینجاست که تنها با تقلید نمی‌توان به فوتبال حرفه‌ای دست یافت. مشکل این است که در فوتبال مانند هر حوزه دیگری، هنگامی که حداقل معینی از پیشرفت به دست آمد، باید نوآوری جوانه بزند. این مهم را به‌ویژه در کسب‌وکارها می‌بینید، جایی که بیشترین ثروت نصیب نوآوران می‌شود (اپل، گوگل، آمازون، اینفوسیس، متا و تسلا را در نظر بگیرید).
خلاصه آنکه به احتمال زیاد دوباره یک یا دو مقام قهرمان، نایب‌قهرمان و مقام سومی به کشورهای اروپایی خواهد رسید.

دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی