| کد مطلب: ۲۷۸۸

آینه تمام‌‏نمای سیاست

آینه تمام‌‏نمای سیاست

آنچه همیشه می‌خواستید درباره سیاست بدانید اما می‌ترسیدید از فوتبال بپرسید

آنچه همیشه می‌خواستید درباره سیاست بدانید اما می‌ترسیدید از فوتبال بپرسید

150506104237 stephen collinson profile full 169

استیون کالیسون/ سی‌ان‌ان

ترجمه: محسن محمودی

اختلافات ناشی از این تورنمنت خاص، که با پاسخ‌های عجیب‌وغریب جانی اینفانتینو تشدید شد، حاکی از آن است که نظم لیبرال به رهبری غرب با چالشی بی‌سابقه مواجه شده، تا جایی که مراکز قدیمی قدرت جهان متزلزل شده است.
جام‌جهانی قطر واضح‌ترین تصویری است که نشان می‌دهد، چگونه گروه کوچکی از غول‌های نفت و گاز فوق‌العاده ثروتمند در خلیج‌فارس از دلارهای خود برای خریدن جای پایی در میان قدرتمندترین کشورهای جهان و سرمایه‌گذاری در حوزه‌های گردشگری، سرگرمی و ورزش استفاده می‌کنند تا زمانی که ذخایر نفت و گاز تمام می‌شود، به آنها متوسل شوند. همچنین نشان می‌دهد چگونه این کشورها آماده‌اند تا ارزش‌های لیبرال را برای رسیدن به این اهداف نادیده بگیرند.
این مسابقات نمونه آزمایشی از شور و شوق نهادهای غربی - تیم‌ها و لیگ‌های ورزشی، موسسات فرهنگی و کسب‌وکارها - برای تصاحب سهمی از پول نقدی است که از خاورمیانه می‌آید، به‌‌رغم تهدید احتمالی‌ای که این کشورها برای ارزش‌های‌شان دارند.
این مسئله منعکس‌کننده گذار جهانی قدرت به‌ویژه قدرت مالی - از پایتخت‌های اروپای غربی به کانون‌های جدید در خاورمیانه، هند و چین است. فوتبال نیز با جذابیت جهانی عظیم خود، از این تغییر در امان نمانده است. باشگاه‌های فوتبال که به‌طورسنتی متعلق به طبقه کارگر بودند اکنون ناگهان خود را در مالکیت غول‌های نفت و گاز می‌بینند. برای نمونه، منچسترسیتی توسط یک گروه تحت رهبری امارات‌متحده عربی خریداری شد و نیوکاسل یونایتد متعلق به کنسرسیومی به رهبری عربستان سعودی است و هواداران را مجبور می‌کند تا ابعاد اخلاقی حمایت خود از باشگاه‌های شهر خود را در نظر بگیرند.
فوتبال تنها ورزشی نیست که به دلیل این تغییر قدرت جهانی در حال تغییر است. صدها میلیون بیننده در هند برای لیگ کریکت سریع و خشن خود، توازن قدرت در این ورزش را در انگلیس و استرالیا تغییر داده‌اند. مسابقات فرمول یک، اکنون اتومبیل‌های مسابقه‌ای خود را به چندین پیست خاورمیانه فرستاده‌اند. صندوق سرمایه‌گذاری عمومی عربستان سعودی پس از جذب ستاره‌های گلف مانند فیل میکلسون و داستین جانسون با دستمزدهای نجومی، در تلاش است تا سیطره تور معتبر گلف آمریکا (پی‌جی‌ای) را از بین ببرد.
از این پدیده با عنوان «شست‌وشوی ورزشی» یاد می‌شود که برمبنای آن یک دولت اقتدارگرا که به‌دنبال اصلاح وجهه و اعتبار خود است، به‌‌رغم انتقادات جدی از سیستم سیاسی و عملکرد حقوق بشری‌ آن، ستارگان برتر ورزش جهان را به خدمت می‌گیرد، تیم‌های ورزش مشهور را خریداری می‌کند و نامزد پروپاقرص برگزاری رویدادهای ورزشی است. درواقع اصطلاح «شست‌وشوی ورزشی» از «سفید کردن» و «ماله کشیدن» گرفته شده است، که به‌خودی‌خود استعاره‌ای است از آهک یا رنگی که برای سفید کردن سطوح استفاده می‌شود. «ماله کشیدن»، عملی کلی برای پوشاندن جنبه‌های مشکوک رفتار یک فرد است تا آن‌ها را در هاله مثبت نشان دهد. شست‌وشوی ورزشی، شکل خاصی از ماله کشیدن است که در آن از ورزش برای ارتقای تصویر مثبت و دور کردن توجه از تخلفات اخلاقی یک دولت استفاده می‌شود. مثال‌های زیادی می‌توان ذکر کرد، اما در سال‌های اخیر چین، روسیه و کشورهای حاشیه خلیج‌فارس به شکلی گسترده از این ترفند بهره گرفته‌اند. چین با بازی‌های المپیک تابستانی و زمستانی 2008 و 2022 متهم به چنین برنامه‌ای شد جایی که هرگونه فعالیت‌ سیاسی خارج از حزب کمونیست امکان‌پذیر نیست.
این گذار محسوس‌تر از آن بوده که از نگاه رسانه‌ها و حتی مردم عادی دور بماند. خیلی‌ها به یاد دارند که چهره‌های مشهور، از مسابقات ورزشی برای اعلام اعتراض‌های سیاسی و حقوق‌بشری خود بهره می‌گرفتند. برای مثال جسی اونز، قهرمان دوومیدانی و پرش طول آمریکایی، به سمبل اعتراض علیه سیاست‌های نژادپرستانه هیتلر در خارج، همچنین نژادپرستی در داخل آمریکا بدل شد. اونز می‌گوید: «پس از کسب مدال طلای المپیک برلین، وقتی به کشور خودم برگشتم، حق نداشتم جلوی اتوبوس سوار شوم. من برای دست دادن با هیتلر دعوت نشدم، ولی برای دست دادن با رئیس‌جمهور خودمان هم به کاخ سفید دعوت نشدم.» در بازی‌های المپیک 1968 مکزیک، تامی اسمیت و جان کارلوس که به ترتیب موفق به کسب مدال طلا و برنز در رشته دو ۲۰۰متر شدند، در حالی روی سکو رفتند که هنگام پخش سرود ملی آمریکا، روی خود را از پرچم این کشور برگردانده و با مشت گره‌کرده‌ای، برافراشته در بالای سر سکوت کردند. این اتفاق که در دوران مبارزات جنبش حقوق‌مدنی آمریکا و شش‌ماه پس از ترور رهبر این جنبش، مارتین لوتر کینگ انجام ‌شد، یکی از سیاسی‌ترین وقایع در تاریخ المپیک محسوب می‌شد. محمدعلی کلی نیز مدت‌ها نماد مبارزه با نژادپرستی بود. فهرست این ورزشکاران طولانی‌تر از آن است که بتوان در اینجا به آنها اشاره کرد.
از این رو، رسانه‌ها و مردم به خوبی دریافته‌اند که ورزش، به‌ویژه فوتبال، به‌طرز فزاینده‌ای از ماهیت اعتراضی تهی شده و بیش از پیش در خدمت حکومت‌های استبدادی و اقتدارگرا قرار گرفته است. شاید بخش مهمی از نارضایتی‌های کنونی از میزبانی قطر، به همین تحول اشاره دارد.

دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی