خشم فرافوتبالی/گفتوگو با امیر حاجرضایی مربی سابق تیم ملی درباره افزایش رفتارهای خشونتآمیز و الفاظ رکیک در ورزشگاهها
ورزشگاههای بیکیفیت، زمینهای خاکی و میزبانی نکردن تیمها در شهر خودشان، باعثشده تا امسال یکی از کمگلترین و درعینحال کمتماشاگرترین فصول فوتبالی را شاهد باشیم.
ورزشگاههای بیکیفیت، زمینهای خاکی و میزبانی نکردن تیمها در شهر خودشان، باعثشده تا امسال یکی از کمگلترین و درعینحال کمتماشاگرترین فصول فوتبالی را شاهد باشیم. در کنار تمام این سیاهوسفیدها اما در بسیاری از مسابقات، تماشاگران تیمها به رکیکترین و زنندهترین شکل ممکن از خجالت یکدیگر درمیآیند. ازطرفی، مربیان و مدیران تیمها که روزگاری فوتبالیست همین مملکت بودند و سکوها برای گلزنی و درخشش آنها به لرزه درمیآمد نیز به گردش این خشونت اجتماعی اضافه شدهاند.
محمود فکری و تیماش بهشکل کمسابقهای به خبرنگاران رسمی کشور حملهور شده و آنها را مورد ضربوشتم قرار میدهند و خداداد عزیزی بیپروا مقابل دوربین و میکروفن رسانههای رسمی با ادبیاتی زننده و زشت، کلماتی را استفاده میکند که انتشار آن در همهجای دنیا منعقانونی دارد. «خشونت کلامی» و رفتاری در فوتبال، این روزها به اوج خودش رسیده و بههمیندلیل در کنار بررسی این رفتار، گفتوگویی با امیر حاجرضایی داشتیم که میگوید آبرویش را از همین فوتبال بهدست آورده اما از صحنه این ورزش کنار رفته، چون فضای این رشته ورزشی به سمتی رفته که میتواند آبروی هر فردی را ببرد.
دروغ گوبلزی که فاش شد
هفته گذشته خبر شوکهکننده حمله محمود فکری به دو خبرنگار ورزشی در رسانهها منتشر شد که طبق انتظار، با تکذیب محمود فکری همراه شد. ماجرا از این قرار است که در این درگیری، همراهان تیم نفت و گاز گچساران به دستور سرمربی این تیم، به خبرنگاران حمله فیزیکی کرده و قصد گرفتن موبایل آنها را داشتند که پس از مقاومت خبرنگاران در تحویل گوشی تلفنهمراه، با ضربوشتم شدید، همچنین تخریب لوگوی میکروفن ورزش سه و البته گمشدن اموال ارزشمند آنها همراه بود. دراینبین اما محمود فکری مدعی شد که هیچ درگیریای نبوده است، اما حالا تصاویر منتشرشده نشان میدهند که او و همراهانش بهشدت خبرنگاران را مورد ضربوشتم قرار میدهند.
البته نکته مهم این است که محل اصلی درگیری، جایی است که هیچ دوربین مداربستهای آن را ثبت نکرده و تصاویر دوربین موبایل خبرنگاران و اعضای حاضر در استادیوم نیز با اعمال فشار، از موبایل آنها پاک شد؛ وگرنه احتمالاً تصاویر دلخراشی از این حمله دستهجمعی به دو خبرنگار منتشر میشد. اما روز گذشته تصویری منتشر شد که تمام زوایای پنهان این درگیری را بهصورت واضح و شفاف نشان داد که اطرافیان محمود فکری با چه وضعیتی به دو خبرنگار حمله و آنها را کتک زدند.
موضوعی که باوجود انتشار تصاویر، بازهم فکری زیر بار آن نرفت و قبول نکرد. فکری از روش دروغ گوبلزی استفاده کرد که هرچه دروغ بزرگتر، در بین مردم باورپذیرتر. امیر حاجرضایی در واکنش به افزایش خشونت و ادبیات تند در فوتبال ایران، ریشه بخش زیادی از این اتفاقات را در مشکلات معیشتی و اجتماعی دانست. او گفت: «نباید انتظار داشت جامعهای که فقر را با پوست، گوشت و استخوانش حس کرده، خشمگین نباشد. مردم این جامعه در تنگنا هستند. مردمِ گرفتار، چطور میتوانند بافرهنگ هم رفتار کنند؟ مغز باید آرامش فکری داشته باشد تا ما توقع یک رفتار نرمال داشته باشیم».
محرومیتهای پیاپی عزیزی بازدارنده است؟
یکی دیگر از چالشهای خبرنگاران و البته مردم پای گیرندههای تلویزیون، شنیدن صحبتهای بسیار منشوری خداداد عزیزی است که در گفتوگو با خبرنگاران، بدون هیچ نگرانی و احترامی از سخیفترین واژههای منشوری استفاده میکند و در کمال شگفتی چندینبار نیز آن را تکرار میکند. خداداد عزیزی این روزها سر تیتر رسانههای ورزشی شده؛ البته نه بهخاطر گلی که به استرالیا در راه صعود به جام جهانی 1998 زد، بلکه بهخاطر بیاحترامیهایی که پشت تریبون میکند، پیاپی با احکام انضباطی با جرائم و محرومیتهایی روبهرو میشود.
اما غزال تیزپایی که روزگاری در زمین قابل مهار نبود، اینبار خارج از زمین فوتبال غیرقابل مهار شده و با محرومیتها و جریمههایی که از سوی کمیته انضباطی روبهرو میشود، متوقف نمیشود. چندی پیش خداداد عزیزی با یحیی گلمحمدی نیز درگیری فیزیکی پیدا کرد که باعث شد این دو رفیق قدیمی بهشدت از یکدیگر کدورت به دل بگیرند.
اینبار ورزشگاه یادگار امام تبریز که شاهد صحنههای باورنکردنی فحاشی به کریم باقری و افشین پیروانی بود نیز تیتر یک رسانهها شد که چطور ممکن است فوتبال بهسمتی رفته باشد که به یکی از آرامترین و البته بااخلاقترین فوتبالیستهای کشور ـ یعنی کریم باقری ـ فحاشی رکیک سازمانیافته میشود؟
حاجرضایی از جامعه فوتبال، بهویژه چهرههای سرشناس و مورد اعتماد مردم، خواست تا در مسیر تخریب فوتبال حرکت نکنند و گفت: «این ادبیات رایج از تریبونهای مختلف زیانبار است. مردم دلشان به همین فوتبال خوش است؛ باتوجه به شرایط اقتصادی و اجتماعی کشور، وظیفه جامعه ورزشی است که نگذارد فوتبال کمرنگ شود.» چنین ادبیاتی بهطورمثال در لیگ برتر انگلیس، جریمه سنگین 3000 یورویی برای مربیان خاطیای دارد که در نشستهای خبری از الفاظ نامناسب استفاده کنند، اما در فوتبال ایران خداداد عزیزی فقط 51 میلیون تومان جریمه میشود.
ورزشگاههای مخرب
یکی از اتفاقات نادر در فصل جاری، برگزاری شهرآورد تهران در شهر اراک با حضور فقط هفتهزار نفر بود. فصل گذشته هم البته این اتفاق رخ داد اما حضور فقط هفتهزار نفر باعث شد تا حتی صدای بازیکنان دو تیم نیز دراینزمینه بلند شود. روزگاری دربی تهران جزو 10 مسابقه پرتماشاگر دنیا محسوب میشد اما حالا در تهران با جمعیت 15 میلیون نفر، حتی یک ورزشگاه مناسب برای برگزاری یک مسابقه فوتبال وجود ندارد.
تیم ملی ایران باید برای برگزاری اردوهای مناسب در راه جام جهانی خارج از کشور حضور پیدا کند و تیمهای تهرانی نیز یا باید در ورزشگاه قدیمی و بیکیفیت شهدای شهر قدس یا ورزشگاه در آستانه تخریب تختی، مسابقات را پیش ببرد. همین موضوع باعث شده تا انگیزه تماشاگران و علاقه مندان به فوتبال بیش از پیش کاهش یابد.
امیر حاجرضایی که روزگاری مربی تیم ملی فوتبال ایران بود با تأکید بر نقش فوتبال بهعنوان پناهگاه مردم افزود: «فوتبال برای خیلیها محل تخلیه فشارها و دغدغههاست؛ نوعی فوتبالتراپی. در چنین شرایطی باید مراقب باشیم با ادبیات مخرب و رفتارهای نادرست، به این پناهگاه آسیب نزنیم. در بسیاری از کشورهای جهان سوم، فوتبال محلی است تا افراد برای فراموشی مشکلاتشان به ورزشگاه میآیند تا دو ساعت فوتبال زیبا تماشا کنند. متاسفانه این روزها فوتبال هم زیبایی و جذابیت گذشته را ندارد تا تماشاگران بتوانند با حال خوب وارد ورزشگاه شده و با حال خوب از ورزشگاه خارج شوند.»
مربی تیم ملی فوتبال ایران در دهه 90 میلادی در پایان با اشاره به کاهش جذابیت ورزشگاهها خاطرنشان کرد: «چطور از ورزشگاه صدهزار نفری آزادی به ورزشگاههای هشتهزار نفری رسیدهایم؟ این یعنی از جذابیت فوتبال کم کردهایم؛ درحالیکه باید از آن محافظت کنیم.
ما باید شرایطی برای مردم غمزده فراهم کنیم که اگر هزار مشکل در زندگی خود دارند، فوتبال روح و روانشان را بههمنریزد. این خشمی که این روزها در تمام ورزشگاهها میبینیم، ناشی از اتفاقات جامعه است که مردم را عصبانی کرده است. فوتبال، ورزشی است که قبلاً نشاط را به جامعه تزریق میکرد، مردم با دیدن تکنیک و رفتار بازیکنان و ستارهها درون زمین بهوجد میآمدند و تا یکهفته حالشان خوب بود اما حالا نه ورزشگاهی وجود دارد، نه ستارهای که با اقبال عمومی همراه شود». باید دید آیا دستاندرکاران فوتبال میتوانند شرایطی را فراهم کنند تا در کنار مشکلات حلناشدنی اقتصادی، مردم برای دقایقی هم که شده فارغ از استرسهای موجود، از دیدن یک مسابقه فوتبال لذت ببرند یا خیر.