ضرورت نگاه حقوقی جامع به اعتراضات ۱۴۰۱/ قدرت اندیشه
امروز سومین سالگرد مرگ دلخراش مهسا (ژینا) امینی، دختر ۲۱سالهای است که به دلیل پوشش در بازداشت پلیس امنیت اخلاقی تهران بود.

امروز سومین سالگرد مرگ دلخراش مهسا (ژینا) امینی، دختر 21سالهای است که به دلیل پوشش در بازداشت پلیس امنیت اخلاقی تهران بود. رویدادی که به (قریب) یکصد روز درگیری میان شهروندان، و نیروهای انتظامی و امنیتی در سراسر ایران منتهی شد. هرچند در این زمینه ـ همچون گذشته ـ تمام آمارها غیررسمی هستند، لیکن گفته شده در جریان این اعتراضات بیش از پانصد نفر از شهروندان جان باختند و بیش از ششصد نفر هم به آسیبهای چشمی دائمی دچار شدند. تعداد افراد بازداشتشده در طول یکصد روز اعتراض از بیست هزار نفر فراتر رفت، و سیزده نفر هم به علتی از علل مربوط به اعتراضات اعدام شدند.
بهعلاوه، تجمعات اعتراضی بسیاری در خارج از مرزها برگزار شدند که در دو مورد (برلین و تورنتو) تعداد شرکتکنندگان در آنها بیسابقه بود. تعدادی از ورزشکاران و هنرمندان هم متعاقب این اعتراضات عطای کار در ایران را به لقای آن بخشیدند و دسترسی شهروندان به اینترنت برای روزهای متمادی مشمول محدودیتهای مضاعف شد.
علاوه بر این موارد، دولتها و نهادهای بینالمللی متعدد با صدور بیانیه به کلیت اعتراضات و رویدادهای مربوطه واکنش نشان دادند و تعداد کمشماری ممنوعیت و محدودیت جدید بر سیاهه تحریمهای بینالمللی ایران افزوده شد. در این میان، طیفی از اپوزیسیونِ هم با نادیده گرفتنِ واقعیات جامعه ایران به وجد آمد و با تصور فرا رسیدنِ روز موعود به برگزاری نشست و تدوین اسناد دوران گذار و غیره مبادرت ورزید. هرچند امروزه هیجان اعتراضی پاییز 1401 در پرتو متغیرهای مرور زمان، نتیجه انتخابات ریاستجمهوری 1403 و جنگ دوازده روزه ایران ـ اسرائیل بسیار کمرنگ شده؛ با این وصف، کلیتِ اعتراضات (به دلایل گوناگون) در مقام یک واکنش اجتماعی فراگیر در تاریخ ایران ماندگار خواهد بود.
واکنشی که ـ علیرغم اهمیت ـ از نگاه جامعه دانشگاهی کشور دور ماند و ابعاد گوناگون این اعتراضات، آنگونه که شایسته بود زیر ذرهبین علم قرار نگرفت؛ و قطعاً بخش قابلملاحظهای از بار این کمکاری بر دوش پژوهشگران علم حقوق است. بهطوریکه امروزه هیچ اثر مکتوبِ جامعی با محوریت تحلیل حقوقی اعتراضات1401 در کشور وجود ندارد. حال آنکه این اعتراضاتِ چندوجهی از باب ارتباط با شاخههای مختلف علم حقوق از ظرفیت تدوین یک دایرةالمعارف حقوقی برخوردار است.
موضوعاتی که از دو منظر حقوق داخلی (همچون ابعاد فقهی پوشش زنان، بازنگری در تشریفات رسیدگی کیفری، بررسی ماهیت جرم محاربه، تکالیف رسانههای دولتی در انعکاس رویدادها، جایگاه حقوقی گشت امنیت اخلاقی و حقوق شهروندان در قبال نمایندگان مجلس شورای اسلامی) و حقوق بینالملل (مانند آثار حقوقی بیانیههای دیپلماتیک، حق بر آزادی پوشش، حق برگزاری تجمعات اعتراضی، حق دسترسی به فضای مجازی، رعایت موازین بشردوستانه در آشوبهای داخلی و مشروعیتسنجی تحریمهای حقوقبشری) در پرتو وقایع اعتراضات یکصد روزه قابل رسیدگی هستند. بهویژه که با مرور زمان نگاه امنیتی به موضوع تقلیل یافته و دست حقوقدانان در پرداختن و تحلیل آنچه گذشت، بازتر از قبل است.
علم حقوق، به واسطه پیچیدگیهای مفهومی فراوان و آثار اجتماعی گسترده در ردیف مهمترین علوم انسانی است و نگاه کاسبکارانهای که در پرتو وضعیت اقتصادی اسفناک بر اتمسفر پژوهش حقوقی در کشور مستولی شده به نادیده گرفتنِ درسهای حقوقی وقایعی چون اعتراضات1401 و تکرار تجربیات دردناک مربوطه منتهی خواهد شد. اکنون که امکانی برای نقشآفرینی مردم در سیاست خارجی و رفع تحریمها ـ که عامل اصلی اضمحلال اقتصاد ایران هستند ـ وجود ندارد، اقتضای حب وطن از خودگذشتگی، و ترجیح علم به ثروت است.
آیزایا برلین در رسالهای موسوم به «قدرت اندیشه» مینویسد تغییرات اجتماعی بنیادین ماحصل ایدههایی هستند که در خلوت عالمانه از ذهن اندیشمندان عبور میکنند (نقل به مضمون). اعتراضات1401 واکنش نسلی بود که اعضای آن حداقل تا چهار دهه آینده بازیگران اصلی جامعه ایران خواهند بود. در نتیجه، بازنگری در حقوق موجود با هدف هماهنگسازی منافع این گروه و قواعد حقوقی جاری و پیشبینی تغییرات اجتماعی شایسته، مستلزم پژوهشی جامع با محوریت اعتراصات1401 است که تا کنون این مهم صورت نگرفته است.
به عنوان یک دانشجوی حقوق از تمام پژوهشگران حقوق ایران دعوت میکنم پرداختن به مبانی و ابعاد حقوقی اعتراضات یکصد روزه را نیز در ردیف برنامههای پژوهشی خود قرار دهند؛ بلکه در میانمدت شمای کلی از چارچوب حقوقی اعتراضات1401 به دست آید. تغییرات اجتماعی ماندگار خلقالساعه واقع نمیشوند.