یک پیشنهاد ساده
یکی از مدیران مطبوعاتی اطلاعاتی را که از گفتوگوها و تحلیلهای رسمی درباره مسمومیتهای دانشآموزان بود ارائه میکرد که توجه به آن بسیار آموزنده است
یکی از مدیران مطبوعاتی اطلاعاتی را که از گفتوگوها و تحلیلهای رسمی درباره مسمومیتهای دانشآموزان بود ارائه میکرد که توجه به آن بسیار آموزنده است. خلاصه آن چنین است که تاکنون هیچ شواهدی از وجود حملات سازماندهیشده و غیرسازماندهیشده به مدارس وجود ندارد. تاکنون هیچ درمانی برای این دختران، بهجز تجویز آرامبخش و سرم صورت نگرفته است. تاکنون هیچ آزمایشی که وجود گازی خاص را در محیط یا در ریه دانشآموزان ثابت کند، دیده نشده است و تمامی این مسائل محصول بیدرایتیهای مدیران در مدیریت اولین نمونهها هستند که به اینجا رسیده است. به هیچ وجه قصد رد کردن و تخطئه این گزاره را نداریم، البته تایید هم نمیکنیم ولی فرض میکنیم که این ادعا درست باشد، در این صورت تبعات آن حتی بدتر از این است که مسمومیتها واقعی باشد. چرا؟ این وضعیت نشاندهنده سه چیز است؛ اول، بیکفایتی و ناکارآمدی مدیران ذی ربط، دوم، بیاعتمادی مفرط و حتی مطلق به دولت و رسانه رسمی و سوم، فقدان رسانه مستقل که حقیقت را بازتاب دهد و مردم هم آن را بپذیرند. اگر در یک جامعه دروغ رواج پیدا کند و از آن بدتر اینکه بهطور مکرر پذیرفته شود، ناشی از این است که ابزار مناسب برای کشف حقیقت وجود ندارد. کشف حقیقت از طریق نهاد مستقل رسانه و در مرحله نهایی از طریق دادگاه امکانپذیراست. اتفاقا نهاد مستقل رسانه میتواند مدیران را به پاسخگویی بکشاند و آنان را به تحرک وادارد. منظور از نهاد مستقل رسانه، صداوسیمای کنونی نیست، چون صداوسیما حتی اگر گزارش مطابق با واقعیت بدهد، به علت مجموعه عملکردش اثر منفی میگذارد. پس اگر بپذیریم که این ادعا درست است به این معنا است که نظام رسمی رسانهای در ایران دچار سرطان پیشرفته شده و بافت سرطانی به همه اعضایش سرایت کرده و متاستاز داده است. این ساختار مثل بیماری است که دچار نقص ایمنی اکتسابی شده و در برابر هر ویروس یا بیماری حتی ضعیف دچار بحران خواهد شد. تنها راه احیای ایجاد نظام رسانهای کارآمد و مورد اعتماد مردم است. اعتماد کنونی خیلی پایین است.
بنابراین پیشنهاد روشنی در این باره ارائه میشود، نیروی انتظامی رسما از رسانههای معتبر شامل روزنامهها و سایتهای خبری بخواهد که یک خبرنگار معتبر و حرفهای را معرفی کنند و آنان حق داشته باشند که در صورت وقوع هر حادثهای در مدارس، بدون فوت وقت و با آزادی کامل به محل اعزام شوند و ضمن تهیه گزارش و خبر، حق داشته باشند که با دانشآموزان، اولیاء آنان و مدرسه، کادرهای پزشکی و سایر مردم گفتوگو و گزارش خود را منعکس کنند. اگر واقعا هیچ مسئلهای نباشد، این تنها راه مقابله با آن است. متاسفانه خبرنگاران یا میترسند که به محلهای حادثه بروند، یا در آنجا با تهدید مواجه میشوند. پس تنها راهحل برای پایان یافتن بحران (اگر کلا خیالی است) باز بودن راه برای خبرنگاران رسانههای مستقل است. اگر این کار را نکنید، هر ادعایی با شک و تردید پذیرفته میشود.