مقابله با خودرایی در نگاه مصدق
یاد شادروان محمد مصدق را بهمناسبت سالگرد وفاتش بزرگ میداریم. زیرا این فرد وارسته ملی در اوج آزادمنشی و پاکپنداری پیشگام و بانی تحولات بسیاری در منطقه شد

ضیاء مصباح
عضو شورای مرکزی جبهه ملی ایران
یاد شادروان محمد مصدق را بهمناسبت سالگرد وفاتش بزرگ میداریم. زیرا این فرد وارسته ملی در اوج آزادمنشی و پاکپنداری پیشگام و بانی تحولات بسیاری در منطقه شد و طی مدت کوتاه زمامداری خود توانست دموکراسی کامل را در کشور برقرار کند. اعلامیه جهانی حقوق بشر را ارج نهاد. همه رسانهها و مخالفان در نقد اوضاع آزاد بودند. دولت با مفهوم واقعی از پشتیبانی کامل ملت برخوردار بود. پیوسته ایرانی میاندیشید و ایرانی رفتار میکرد.
در این دوران اقلیتهای قومی و مذهبی جذب هیچ گروهی برای ناتوان کردن حکومت نشدند زیرا دموکراسی، آزادی و غرور ملی، خردمندی و عدالتگستری را در آنان تقویت کرده بود. در ناسیونالیسم ایرانی موردتوجه او احساس برتریجویی نژادی یا عقیدتی، سلطهطلبی سیاسی یا گسترش مرزها وجود نداشت. او با فرهنگ، خرد و دانش خود و با دوستی، همکاری و گرامیداشت ارزشهای فرهنگی و آیینی همه ایرانیان، ارزشهای درست را انتقال داد. حاکمیت ملی را به معنای راستین و اصولی برقرار و همه ملتهای منطقه را نسبت به حقوق طبیعی و سیاسی خود آشنا کرد.
پیوسته معتقد بود: دولت باید بر پایه شایستهسالاری و درستکاری استوار باشد. سیاستگذاریها باید پیش از اجرا «در راستای منافع کشور و امکانات» کارشناسی شود و روشهایی که در رابطه با جامعه جهانی تعریف میشود باید با «مطالعه شرایط بینالمللی، خردورزی و رعایت حقوق دیگران» انجام شود. بینش رهبران بر این مبنا باید استوار باشد که مدیریت کلان جای «خودرائی» نبوده و کشور ایران «جزیرهای» جدا نیست و توجه به ارتباطات بینالمللی لازمه توسعه است.
در برخوردهای بینالمللی برای احقاق حقوق کشور و ملت، میتوان با دانش، خردمندی و برنامهریزی هوشمندانه، آگاهی از قانونهای بینالمللی و ارزیابی و توجه لازم به قدرت و توان «طرفهای رویارو» پیروز میدان شد. در صحنه بینالمللی، مبارزه باید توأم با آگاهی، هوشمندی و شعور باشد نه شعار. باید فرصتها را یافت و از آنها سود جست و اگر فرصتی وجود نداشت، آن را بهوجود آورد.
حاکمیت ملی را بهمعنای راستین و جهانپسند در ایران برقرار کرد و همه ملتهای منطقه را نسبت به حقوق طبیعی و سیاسی خود آشنا کرد. راه و روشی را که «کوروش کبیر» با بیانیه «حقوق بشر» شناساند و عمل کرد «مبنای حکومت» خود قرار داد.
ملیگرایی ایرانی از دید مصدق یعنی تبعیت از خواست مردم و بیتوجهی به امیال فردی یا ایدئولوژی خاص و ابرقدرتها. مصدق در طول فعالیت سیاسیاش رهایی اقتصاد کشور از وابستگی و درمان روحیه سرخورده ملت از استیلای سرطانگونه ابرقدرتهای زمان را، سرلوحه برنامههای خود قرار داد. یکبار شعار نداد، ستیزهگری، پنهانکاری و خشونتگرایی نکرد.
با بستن رسانهها جلوی آگاهی مردم را نگرفت، مخالفان را به بند نکشید، به مردم و به جامعه جهانی دروغ نگفت. مهمتر از همه، در مبارزهای که با ابرقدرت زمان برای خلعید و احقاق حقوق ملت ایران درگرفت، با خردمندی و رعایت قوانین بینالمللی در عرصه جهانی - با کاربرد بهینه افکار عمومی در جهان، دشمن را در زمین خودش شکست داد.
از دید مصدق، بازگشت اعتمادبهنفس و استقلال فکری مردمان کشور که زیر نفوذ، خشونت بیگانگان و فساد و خیانت فرمانروایان از بین رفته بود، بهمراتب مهمتر از درآمدی بود که از فروش ذخایر طبیعی کشور حاصل میشد.
او معتقد بود نخست باید خودباوری ملت بازگردانده شود تا بدون اتکا به درآمد «نفت» بتواند با پشتوانه اندیشه، نوآوری، کار و تولید خود زندگی کند. معتقد بود اعتمادبهنفس ملی پیشزمینه استقلال فکری و در نتیجه استقلال اقتصادی و سیاسی کشور بهشمار میرود. ما را در آن زمان از سرخوردگی، ازخودبیگانگی، فقر و فساد اقتصادی، وابستگی سیاسی و ناامیدی اجتماعی نجات داد و کشورمان را به اوج شناسایی و احترام جهانی رساند. بالاخره اینکه این احیاء حقوق و آزادیهای فردی و گروهی در قالب احزاب و سندیکاها که نادیده گرفته شدهبود، اثبات حقانیت ملت در ماجرای نفت و برنامهریزی برای اعتبار بخشیدن به فرهنگ وطنمان «ناسیونالیسم ایرانی» را با تعریف اصولی حیاتی دوباره بخشید.