رویایی که سراب بود
روزنامه هممیهن ، منتشر کننده آخرین و بروزترین اخبار داخلی و خارجی.
سقوط شاخص بورس چطور رقم خورد؟
عبور شاخص بورس از دو میلیون واحد، روزهای خوشی بود که کام بسیاری از سهامداران را شیرین کرد، اما این شیرینی دوامی نداشت، زیرا در کمتر از چندماه شاخص بورس به یکمیلیون واحد سقوط کرد تا رویای شیرین سودآوری این بازار، نشان دهد که سرابی بیش نبوده است. بهاعتقاد کارشناسان بازار سرمایه، اعتماد فروریخته سهامداران، موضوع پیچیدهای است که در طول یکسال گذشته بهرغم تلاش دولت سیزدهم خروجی نداشته است. صفهای طولانی مردم برای گرفتن کد بورسی در دفاتر پیشخوان از اواخر سال 1398 تا سهماهه اول 1399 موضوعی نیست که به راحتی از اذهان مردم پاک شود. افرادی که تمام دارایی و سرمایههایشان را برای سرمایهگذاری به بورس آوردند اما به خاک سیاه نشستند. 19مردادماه 1399 در بازار سرمایه تمام نمادها سبز بودند و بیشتر شرکتها مثبت پنجدرصد را بهطور کامل تجربه کردند، اما ناگهان شرایط تغییر کرد، سهام شرکتهای خودرویی در صف فروش قرار گرفت و درنتیجه بازار بعد از مدتها منفی بسته شد. این روند ادامه داشت تا 26مردادماه که رکورد ریزش 89هزار واحد در تاریخ بورس ایران به ثبت رسید. باور کارشناسان اصلاح بازار بود، اما این اصلاح بسیار طولانی شد و اظهاراتی مبنی بر تامین کسری بودجه دولت وقت از طریق بازار سرمایه عنوان شد.
جذب سرمایههای سرگردانی
بازار بورس ایران در یک دوران طلایی توانست پولهای سرگردان که پیش از این در بازار ملک و ارز بود را به خود جذب کند و در بالاترین نقطه قله توانست 120هزار میلیارد تومان پول حقیقی جذب کند. دولت نیز با استفاده از این فرصت از فروش صندوق پالایشی و دارایکم توانست 18هزار میلیارد تومان درآمد کسب کند. اگرچه در حال حاضر سهامداران خریداران دارایکم 26درصد و صندوق پالایشی 10درصد در ضرر هستند، آن هم پس از دوسال خواب سرمایه. در آن روزها درحالیکه تجمعات مالباختگان صندوقهای اعتباری تازه تمام شده بود اینبار سهامداران متضرر مقابل بانک مرکزی و سازمان بورس تجمع کردند. آمارهای متفاوتی از افرادی که به اتکای صحبت مقامات و تضمین آنها وارد بازار سرمایه شدند وجود دارد، اما این اعداد آنقدر بالا بود که تمام کاندیداهای ریاستجمهوری غیر از یکنفر برای گرفتن رای قول دادند که در کوتاهترین زمان وضعیت بورس را مانند قبل کنند که رکورد کمترین زمان متعلق به قاضیزاده هاشمی بود که قول داد در صورت کسب آرا سهروزه وضعیت بورس را سروسامان دهد. انتخابات تمام شد و همه کاندیداها به دفتر کاندیدای پیروز رفتند و با افتخار برنامههای خود را جهت استفاده به رئیسجمهور جدید تقدیم کردند. حالا با گذشت یکسال با وجود ورود مجلس و وعدههای دولت، بازار سرمایه همچنان با مشکلات عدیدهای مواجه است و همچنان شاهد خروج سرمایه حقیقیها هستیم.
رویکرد دولت سیزدهم اشتباه است
امیر سیدی، کارشناس بازار سرمایه درباره تفاوت بازار کنونی با دوسال گذشته، به هممیهن گفت: «در سال 99 در مدتکوتاهی شاهد رشد سنگین حضور حقیقیها در بازار سرمایه بودیم که باعث شد بازار بیش از ارزش ذاتی رشد کند و حالا امروز این حباب دیگر وجود ندارد، این پولها خارج شده و بازار سرمایه به لحاظ قیمتی بسیار جذاب شده است. شرکتها سود خوبی تقسیم میکنند و امروز قیمت سهام شرکتها یکپنجم دوسال پیش شده است هرچند همچنان خریداری وجود ندارد.» او درخصوص اقدامات دولت در یکسال اخیر برای تقویت بازار سرمایه اظهار داشت: «ما ثباتی در سیاستگذاریها نداریم و رویکرد دولت هم اشتباه است، اقتصاد ما به اشتباه به بازار پول اهمیت میدهد و بازار هم به اشتباه به وثایق ملکی اتکا میکند که نتیجه آن تولید سودهای غیرمولد میشود و درنتیجه چیزی که امروز شاهد آن هستیم افزایش غیرمنطقی قیمت ملک است. درواقع تورم و افزایش قیمتی که امروز در بازار مسکن شاهد آن هستیم، نتیجه همان سیاستگذاری اشتباه و رویکرد بازار پول است. درصورتیکه بازار سرمایه کشش و ظرفیت این را دارد که این پولهای سرگردان را جذب و سود مولد تولید کند.» این درحالیاست که سهامداران و سرمایهداران دیگر به صحبتهای سیاستگذاران و دولتیها اعتماد ندارند کمااینکه بسیاری از افراد حقیقی و تازهوارد به اتکا و تضمین صحبت مقامات بود که مجددا وارد بازار سرمایه شده و درنهایت نیز خارج شدند. براساس آمارهای موجود در طول یکسال فعالیت دولت سیزدهم (از ۱۲مردادماه ۱۴۰۰ تا ۱۲ مردادماه ۱۴۰۱) و در ۲۴۱روز کاری، رقمی به ارزش ۶۳هزار و ۲۳۸میلیارد تومان پول حقیقی از بورس تهران خارج شده است. همچنین از ابتدای سال جاری تاکنون 20 هزار میلیارد تومان سرمایه حقیقی از این بازار خارج شد، هرچند با اعمال سیاستهای اشتباه و مسکنوار بانک مرکزی، روند خروج سرمایه حقیقیها از بورس متوقف شده است اما این رویه کماکان ادامه دارد.
قدم اول اعتمادسازی؛ عدم دخالت دولت
بدون تردید آن چیزی که موجب رونق بازار سرمایه میشود، اعتماد مجدد سهامداران حقیقی به این بازار است. مجید حدادی با تاکید بر لزوم بازسازی دیوار اعتماد بین بازار و دولت به هممیهن، گفت: «مشکل اصلی اعتمادسازی این است که با توجه به اتفاقات رخداده در این دو سال، خیلی سخت میتوان این اعتماد را ایجاد کرد. مطابق مطالعاتی که در سایر کشورها صورت گرفته بازار دیر اتفاقات را فراموش میکند و اگر خواهان اعتماد دوباره بازار هستیم، باید زمان زیادی منتظر بمانیم. البته سیاستگذار میتواند با انجام برخی کارها این زمان را کوتاهتر کند؛ کارهایی که دولت ما تا به امروز از انجام آن سر باز زده است.» او معتقد است:«قدم اول برای اعتمادسازی، عدم دخالت دولت در قیمتگذاری کالاهای بورسی است؛ کالاهایی مانند فولاد، قطعات خودرو، لوازم خانگی و... که شرکتهای آن در بورس فعال هستند و باید از قیمتگذاری دستوری خارج شوند تا بازار برای آن تصمیم بگیرد. این امر چنان حیاتی و لازم است که قانونگذار تصویب کرده چنانچه دولت قیمت کالایی را معین کرد و براساس قیمت مشخصشده، شرکت تولیدی متضرر شد، دولت موظف است ضرر و زیان شرکت را بپردازد، همچنان که امروز در خودروسازی ما شاهد این اتفاق هستیم. اما در عمل دولت ضرر و زیانی که نمیدهد هیچ، بلکه همچنان بر قیمتگذاری دستوری خود اصرار دارد و امروز سهامداران خودروسازها تاوان این اصرار دولت را میپردازند.» موضوع دیگر اثرگذاری نرخ سود بانکی بر بازار سرمایه است که این موضوع موافق و مخالفان خود را دارد. این تحلیلگر بورس در اینباره نیز گفت: «از سال گذشته تا به امروز وزارت اقتصاد دوبار اعلام کرده که نرخ سود باید کاهش پیدا کند، اما بانک مرکزی به آن توجهی نکرده است. امروز ما شاهد هستیم که بانکها بدون آنکه در شورای اقتصاد افزایش نرخ سود مصوب شده باشد چهار تا پنج درصد بیش از مصوبه قانونی سپردهگیری میکنند. در نهایت اگر این موارد رعایت شود چند سال باید صبر کرد تا بازار دوباره اعتماد کند.»
چرا هیچ اتفاقی رخ نمیدهد
موضوع دیگر بستههای حمایتی است که متاسفانه سازمانها و وزارتخانهها به دستورالعملهای این بستههای تدوینشده عمل نمیکنند تا این بستهها کارایی خود را از دست بدهند. سهشنبه عصر جلسه ماهانه ستاد اقتصادی دولت برگزار شد و محور این جلسه بررسی پیشنهاد دستگاههای مختلف برای بازار سرمایه و همچنین پیگیری مصوبات جلسات قبل بود. در این جلسه سیدابراهیم رئیسی گفت: «وزارت اقتصاد و سایر دستگاههای مسئول در حوزه بازار سرمایه باید به گونهای عمل کنند که این بازار برای فعالان آن پیشبینیپذیر و باثبات باشد. همچنین مقررات این بازار باید کاملا شفاف باشد و در عین حال از تغییرات مکرر در مقررات به طور جدی پرهیز شود.» سیدی در خصوص اظهارات رئیسجمهور گفت: «مخاطب این اظهارات وزارت صمت و بانک مرکزی است. این صحبتها بارها مطرح شده و دیگر تکرار مکررات است، اما سوال اینجاست که چرا هیچ اتفاقی رخ نمیدهد؟» این کارشناس بازار سرمایه در خصوص اینکه آیا دولت میتوانست در این یکسال شرایط را بهبود ببخشد، گفت: «به نظر من این امکان وجود داشت. اگر دولت و سیاستگذاران نسبت به بازار شناخت داشتند و از ظرفیتهای آن مطلع بودند، میشد وضعیت خیلی بهتر از امروز باشد. ما در این یکسال چندین اتفاق داشتیم که میتوانست به بازار شوک وارد کند. یکی از آنها نرخ بهره بود. در این مدت دو بار نرخ بهره صعودی شد. نکته دیگر قیمتگذاری دستوری بود. با اینکه بارها اعلام شد دولت دیگر در بازار خودرو دخالت نمیکند و یا خودرو در بازار بورس عرضه میشود، اما عملا هیچ اتفاقی رخ نداد. هر چند در روزهای اخیر صحبتهایی مبنی بر عرضه چند مدل محدود در بورس کالا مطرح شده است.» او معتقد است: «قرار بود با حذف ارز 4200 تومانی، قیمت خیلی از کالاها آزاد شود و دولت دیگر در قیمتگذاری دخالت نکند اما این اتفاق رخ نداد.» یکی از مهمترین دلایلی که دولت نتوانست از بازار خارج شود شرایط سیاسی و فشارهای اقتصادی ناشی از تحریمها بود، کما اینکه به باور برخی کارشناسان پس از حذف ارز4200 تومانی اگر دولت در بازار دخالت نمیکرد تورم کالاهای اساسی اکنون سهرقمی بود. به نظر میرسد برجام به ایستگاه آخر خود رسیده و گفته میشود که در چند روز آینده نتیجه دور جدید مذاکرات مشخص خواهد شد. سیدی درباره احیای برجام و آثار آن بر بازار سرمایه، چنین نظری دارد: «به طور کلی هر چقدر به سمت تنشزدایی سیاسی حرکت کنیم برای اقتصاد کشور خوب است. همکاری با قدرتهای بزرگ اقتصادی برای کشور آورده خواهد داشت، حالا فرقی ندارد این قدرت چین و روسیه باشد یا آمریکا و اروپا، مهم این است که منافع کشور و مردم تامین شود و بهترین شرایط برای اقتصاد کشور رقم بخورد. برای نمونه در پروژههای معدنی، چین و روسیه، آورده بیشتری برای کشور دارند و باید با آنها کار کرد یا اگر در حوزه خودروسازی و هواپیما منافع کشور و مردم در همکاری با کمپانیهای اروپایی و آمریکایی است، باید به سمت آنها حرکت کرد. کما اینکه امروز در منطقه شاهد هستیم که کشورهای همسایه بدون تعصب و فارغ از ایدئولوژی در جهت رفاه مردم حرکت میکنند. ما امروز اگر در سیاست خارجی تخاصم را کنار بگذاریم و همزمان در داخل دولت نرخ ارز را در همین محدوده تثبیت کنیم، به طور طبیعی شاهد کاهش نرخ سود خواهیم بود و آنوقت میبینیم که سرمایهگذاری مولد و صنعتی بیشتر خواهد شد و چرخ اقتصاد به حرکت درخواهد آمد.»