سیاستمداران
اصلاح خشونتپرهیز گفتوگو نکنیم کار به دعوا میکشد

اصلاح خشونتپرهیز
سیدمحمد خاتمی روز گذشته پیامی به کنگره حزب مردمسالاری ارسال کرد که در بخشی از آن آمده است: «سخن از اصلاحات گفتن، چنانکه از انقلاب و جمهوری اسلامی در فضای نفسگیر دوقطبی حاکم، بسی دشوار است. در این فضا، یک قطب آنچه را هست و جاری است، خوب و دلخواه و حتی مقدس مینمایاند و قطب دیگر راهی را جز براندازی نمیبیند. و آنچه پیش و بیش از همه آسیب میبیند، اولا، مردمی هستند که لحظه به لحظه عرصه زندگی بر آنان تنگتر و رنجآورتر و امیدشان به آیندهی بهتر، کمتر و ناخشنودیشان بیشتر میشود. ثانیا، ایران عزیز با آنهمه سرمایه و توان و استعداد شگرف تاریخی، انسانی، فنی و راهبردی بیشتر در معرض خطر و خدای ناخواسته فروپاشی قرار میگیرد. مردم ناراضی و بهخصوص جوانان عزیز که در این برهه از زمان حضور اعتراضآمیز خود را بیش از پیش نشان دادهاند، بزرگترین قربانی دوقطبی هستند. قطبی که اصلا آنها را نمیبیند و اگر ببیند آنها را آشوبگر و اغتشاشگر میداند و قطب دیگر که میکوشد از این ناخشنودی و اعتراض برای به زیرکشیدن رقیب (قطب دیگر) سوءاستفاده و بهرهگیری ابزاری کند. و «جمهوری اسلامی» مظلوم بزرگی که پس از تولد به محاق رفت و اینک در غربت و عزلت ابهامآلود خود بهسر میبرد. آنچه در این میان تحتالشعاع قرار میگیرد، ندای خیرخواهانه اصلاحگری و اصلاحطلبی به معنی واقعی کلمه است و بر این باورم که اگر طوفان هیجانها و احساسات فروکش کند آنچه جامعه رشید و رنجدیده در عمق وجدان خود خواهند یافت، اصلاح خشونتپرهیز امور بهعنوان کمهزینهترین و پرفایدهترین راه خواهد بود.»
گفتوگو نکنیم کار به دعوا میکشد
سیدحسن خمینی در دیدار دبیرکل و اعضای شورای مرکزی حزب مردمسالاری در حسینیه جماران، با اشاره به اختلافنظر در مسائل عادی کشور، تصریح کرد: «نمیتوانیم بگوییم همه کسانی که این اختلافنظرها را دارند میدانند که ناحق میگویند و عمدا بر ناحقشان پافشاری میکنند. ممکن است بگوییم تو منفعت داری و یا از سوی دیگر بگوییم تو دستت به گوشت نمیرسد و اگر میرسید فلان سخن را نمیگفتی. ولی نمیتوان گفت همه کسانی که با یکدیگر متفاوت حرف میزنند حق را میشناسند و عامدانه بر باطل ایستادگی میکنند تا حق را از بین ببرند. اینجا بحث تضارب افکار پیش میآید؛ یعنی طبیعی است که من یک طور فکر میکنم و شما یک طور دیگری فکر میکنید، من به یک چیز باور دارم و شما به یک چیز دیگر.»
سیدحسن خمینی در بخش دیگر سخنانش تصریح کرد: «اینکه من از حق شما در آزادی بیان دفاع میکنم معنایش این نیست که از نظر من آنچه میگویی درست است؛ تو حق داری حرفت را بزنی، ولی ممکن است حرف تو اشتباه باشد. بعضی وقتها گفته میشود چون تو حق داری حرف بزنی، پس هرچه میگویی درست است؛ این سخن باطلی است. بلکه سخن صحیح این است که تو حق داری حرف بزنی، ولی حرف تو از دید من غلط است. یک جریان سیاسی باید این جمله را با آب طلا بر سر در فعالیتهای خود نصب کند که «برای من بسیار مهم است که شما من را دوست داشته باشید، ولی نه به اندازه عقیدهام». یعنی اگر قرار باشد من را بدون عقیدهام دوست داشته باشید، دیگر من نیستم.»
سیدحسن خمینی گفت: «جامعه ما جامعهای نیست که در آن یک طرف صددرصد و طرف دیگر صفر درصد باشد؛ بلکه جامعهای با کلونیها و مجامع فکری مختلف است. من در بیانیهای که در اوایل حوادث اخیر نوشته بودم گفتم که اگر گفتوگو نکنیم کار به دعوا میکشد و با وجود دعوا کشور صد سال عقب میافتد. اینطور هم نیست که از دل دعوا یک طرف پیروز بیرون بیاید. باید حجم کینه را در جامعه پایین بیاوریم؛ این کار را صاحبان تجربه میتوانند انجام دهند، یعنی کسانی که یک پیراهن بیشتر پاره کردهاند.»