اغتشاش سیاست رسانهای
روزنامه هممیهن ، منتشر کننده آخرین و بروزترین اخبار داخلی و خارجی.
اگر گفته شود که پاشنه آشیل سـاختار موجـود نه اقتصــاد و نه سیاست خارجی، بلکه رسانههای آن است، قطعا حرف گزافی نیست. تردیدی نیست که بیشترین انحصار نهادی در ایران، در حوزه رسانههای رسمی است، هرچند این انحصار به وسیله رسانههای غیررسمی در فضای مجازی و ماهواره شکسته شده است. ناکارآمدی این نهاد در ایران، ناشی از رویکرد و تصور نادرستی است که نسبت به رسانه وجود دارد. تصور و تحلیل رسمی بر این پایه است که؛ واقعیت همان برساخته رسانه است. رسانه هرگونه روایت کند، همان واقعیت است. این رویکرد خلاف ذات رسانه است. اگر به تبریکهای مقامات سیاسی دو روز اخیر به مناسبت روز خبرنگار توجه کنیم، متوجه این رویکرد میشویم. عدهای در برج عاج سیاست نشستهاند و برای روزنامهنگاران دستورالعمل رفتاری تعیین و ابلاغ میکنند و از موضع بالا تبریکی هم میگویند. غافل از اینکه در جامعه جدید، رسانه و خبرنگار ناظر رفتارهای این افراد است و نه برعکس. یکی از مواردی که این ضعف نظام رسانهای بسیار آشکار شده است، سیاست رسانهای در زمینه مذاکرات هستهای است. در مذاکرات اول سالهای ۹۲ تا ۹۴، ظریف و عراقچی به شکل متمرکز و هماهنگ حدی از اطلاعرسانی را انجام میدادند و رئیسجمهور و معاون اول وی نیز این قالب را رعایت میکردند. این حد از اطلاعرسانی گرچه نفی محرمانگی گفتوگو نبود ولی رؤوس و محورهای کلی مذاکرات را بازتاب میداد و همین کار آنان، مانع از شکلگیری یک بازی رسانهای از جانب غربیها میشد. ولی در دور جدید گفتوگوها شاهد انسداد کامل اطلاعرسانی هستیم و به جای آن با یک بازی رسانهای سطحی مواجهیم که افرادی بیارتباط با موضوع نظر میدهند و یا خبررسانی میکنند و عمده کار هم به دوش سایبریهای جریان تندرو است. یک بار علیه مذاکرات مینویسند، بلافاصله نتایج آن را درخشان توصیف میکنند، گاه از وجود متن نهایی و نقاط برجسته آن خبر میدهند، پس از آن مدعی میشوند که متنی وجود ندارد. یک وزیر که ربطی به ماجرا ندارد، بیمقدمه وارد موضوع میشود بعد به دنبال رفع و رجوع خطای رخ داده بر میآید. از طریق ارشاد راهنماییهای مستمر صورت میگیرد. خلاصه بلبشوی اطلاعرسانی و خنثیکننده یکدیگر رواج دارد، به نحوی که موجب میشود، دست طرف غربی در سیاست رسانهای باز باشد و طرف ایرانی را بیجهت به انفعال رسانهای و تبلیغی بکشاند. این وضعیت محصول اغتشاش در نگاه رسانه به مثابه تبلیغ محض و ابزاری برای «روایت» فراتر از واقعیت است.