| کد مطلب: ۴۵۰۹۱

جنایت ناتمام/مروری بر پرونده قتل داریوش مهرجویی و همسرش

پس از حدود یک‌سال و ۹ ماه، حکم نهایی پرونده قتل داریوش مهرجویی و همسرش وحیده محمدی‌فر صادر شد؛ پرونده‌ای که گرچه قرار است به‌زودی بسته شود اما پر است از ابهامات، سرنخ‌‌ها و سوال‌های بی‌پاسخ. درست مثل یک فیلم سینمایی جنایی و معمایی.

جنایت ناتمام/مروری بر پرونده قتل داریوش مهرجویی و همسرش

پس از حدود یک‌سال و 9 ماه، حکم نهایی پرونده قتل داریوش مهرجویی و همسرش وحیده محمدی‌فر صادر شد؛ پرونده‌ای که گرچه قرار است به‌زودی بسته شود اما پر است از ابهامات، سرنخ‌‌ها و سوال‌های بی‌پاسخ. درست مثل یک فیلم سینمایی جنایی و معمایی. دادگاه حکم قصاص داده اما فرزندان و خانواده، راضی به قصاص نیستند و تاکید دارند متهمان به‌جای اعدام به شدیدترین مجازات جایگزین محکوم شوند و سوال‌ها و ابهام‌هایشان درباره پرونده به‌درستی پاسخ داده شود. دیروز مونا مهرجویی، دختر این زوج هنرمند، پیامی در شبکه‌های اجتماعی نوشت که خانواده‌اش درخواست اجرای حکم قصاص ندارند.

او نوشت: «نخواستن قصاص به‌معنای نادیده گرفتن، رضایت به آزادی قاتل و گذشت کردن از آن نیست. کاش یکسری‌ها تفاوت این‌ها را متوجه شوند.» این اولین واکنش پس از اعلام پایان رسیدگی قضایی به پرونده چهار متهم پرونده مهرجویی و محمدی‌فر بود.  متهم ردیف اول پرونده قتل مهرجویی و همسرش، فردی به نام کریم است که باغبان و سرایدار سابق ویلای آنها بوده و مطابق رأی دادگاه کیفری استان البرز که دادگاه عالی کشور نیز آن را تایید کرده، باید قصاص شود.

سه متهم دیگر نیز به حبس‌های طولانی و شلاق محکوم شده‌اند. بااین‌حال آقای فشندی به روزنامه اعتماد گفته، اولیای‌دم با تصمیم مشترک و آگاهانه از حق قصاص صرف‌نظر کرده‌اند و خواهان اجرای کامل مجازات‌های جایگزین باتوجه به جنبه عمومی جرم شده‌اند. داریوش مهرجویی و وحیده محمدی‌فر، ۲۲ مهرماه ۱۴۰۲ در ویلای شخصی‌شان در زیبادشت کرج به قتل رسیدند. از آن‌زمان تا همین الان که حکم متهمان صادر شده، ابهام‌ها و نقاط تاریک پرونده، سوال‌برانگیز بوده است. 

ابهام اصلی درباره انگیزه‌های قتل است. وکلای پرونده می‌گویند، قانع‌ نشده‌اند و انگیزه‌‌های شخصی قاتل یا قاتلان چنان بالا نبوده که دست به چنین جنایت بی‌رحمانه‌ و هولناکی زده باشند. از آن‌سو نیز ابهام‌ها درباره تلفن‌های همراه متهمان و مقتولان زیاد است. اسفندماه سال گذشته مانوش منوچهری، وکیل خانواده مهرجویی گفته بود که بسیاری از تماس‌ها و برنامه‌ها از گوشی‌های متهمان و مقتولان پاک شده‌ و احتمال داده بود، پای یک آمر در میان است. منوچهری گفته بود، ریز تماس‌های گوشی‌های مقتولان در روز آخر و همین‌طور اپلیکیشن‌های واتس‌آپ، تلگرام و اینستاگرام از گوشی مقتولان و متهمان پاک شده بود.

  خانواده قربانیان، وکلای آنها و حتی وکلای متهم ردیف اول می‌گویند که در نحوه رسیدگی به پرونده و رأی نهایی صادرشده، هیچ‌یک از ابهام‌های پرونده پاسخ داده نشده‌ است. آنها هشدار می‌دهند که اجرای حکم قصاص به‌قیمت خاموش‌شدن بخشی از حقیقت عیان‌نشده تمام می‌شود. وکلا و خانواده مهرجویی معتقدند، در پس این جنایت اراده‌هایی فراتر از مباشران مستقیم وجود داشته و حکم دادگاه مبنی بر مجازات اقدام‌کننده به قتل بدون شناسایی، معرفی و مجازات آمر و مسبب، ناقص و گمراه‌‌کننده است. 

برخی وکلا ازجمله وکیل متهم اصلی، به اعترافات و اظهارات ضدونقیض متهم ردیف اول پرونده در دادسرا و دادگاه، درباره حضورش در صحنه جرم استناد می‌کنند و می‌گویند که پیچیدگی‌های پرونده زیاد است و ممکن است با این رویه هیچ‌گاه علل واقعی جنایت روشن نشود. امیر موسی‌خانی، وکیل متهم در گفت‌و‌گو با اعتماد گفته، موکل‌اش از ابتدا منکر ارتکاب قتل بوده و اعترافات او ناشی از فشار بازجویی بوده است. او بر ایراداتی چون نبود مترجم برای متهمان غیرفارسی‌زبان و نادیده گرفتن فایل صوتی بازجویی‌ها تأکید کرده است.

موسی‌خانی هم مانند فشندی به فقدان انگیزه قوی درباره قتل‌ها اشاره کرده و این سؤال را پرسیده که چرا متهمان یک‌بار از انجام قتل منصرف شده و یک‌هفته بعد، همان نقشه را اجرا کرده‌اند. در همین باره نحوه ورود متهمان به خانه، چگونگی استفاده از چاقوها و سایر آلات قتاله، نحوه مشارکت و معاونت در قتل و آثار به‌جا‌مانده از جرم در فضای خانه و بدن مقتولان نیز، به‌گفته وکلای پرونده نامعلوم است.  با گذشت نزدیک به دو سال از جنایت و با وجود صدور حکم قطعی از سوی دادگاه، پرونده قتل داریوش مهرجویی و وحیده محمدی‌فر در وجدان عمومی و حافظه تاریخی ایران هرگز بسته نخواهد شد.

گرچه حکم قضایی، نقطه پایانی بر فرآیند دادرسی گذاشته، اما همین حکم به‌دلیل ابهامات حل‌نشده، خود به سرآغاز پرسش‌هایی بزرگ‌تر و ماندگارتر تبدیل شده است. احترام افکار عمومی، هنرمندان و نخبگان فرهنگی به تصمیم خانواده مهرجویی درباره قصاص نکردن، یک‌سوی ماجراست، اما در سوی‌دیگر انتظاری برآورده‌نشده و سرخوردگی عمیق دیده می‌شود. واقعیت این است که داریوش مهرجویی یک نماد فرهنگی و یکی از پایه‌گذاران موج نوی سینمای ایران، فیلسوف، مترجم و صدایی بود که بخشی از هویت فکری و فرهنگی ایران را شکل داده بود. 

قتل مهرجویی، تنها جنایت علیه یک فرد نبود، بلکه جنایت علیه فرهنگ و اندیشه بود. به همین دلیل، انتظار حداقلی این بود که پرونده با حساسیتی ویژه و متناسب با جایگاه واقعی‌اش، رسیدگی و مدیریت شود تا هیچ نقطه‌ ابهام و تاریکی باقی نماند. اما آنچه در عمل رخ داد، روندی بود که به‌نظر می‌رسد به‌دنبال یافتن سریع‌ترین و ساده‌ترین پاسخ ممکن است؛ نه لزوماً دقیق‌ترین و کامل‌ترین آن.

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

دیدگاه

ویژه فرهنگ
آخرین اخبار