اروپا باید برای جلوگیری از جنگ بزرگ اقدام کند
حملات بیسابقه و گسترده اسرائیل به خاک ایران، دیپلماسی هستهای را عملاً متلاشی کرده و منطقه را در آستانه یک جنگ بزرگ قرار داده است.

حملات بیسابقه و گسترده اسرائیل به خاک ایران، دیپلماسی هستهای را عملاً متلاشی کرده و منطقه را در آستانه یک جنگ بزرگ قرار داده است. در شرایطی که آمریکا برای مدیریت اوضاع با چالش روبهروست، اروپا میتواند و باید نقشی کلیدی در مهار این تنش خطرناک ایفا کند.
صبح روز ۱۳ ژوئن، بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، تأیید کرد که اسرائیل حملات شبانهای را با هدف وارد کردن خسارتی قابل توجه به تأسیسات نظامی ایران انجام داده و آن را فاز اول از یک کارزار نظامی خواند که ممکن است هفتهها به طول انجامد. این تهاجم که با ۲۰۰ جنگنده به ۱۰۰ نقطه مختلف از جمله تأسیسات هستهای صورت گرفت، بزرگترین حمله نظامی به ایران از زمان جنگ با عراق محسوب میشود. در این عملیات، فرماندهان ارشد ارتش و سپاه پاسداران و همچنین دانشمندان هستهای ایران کشته شدند و رسانههای ایرانی از کشته شدن غیرنظامیان نیز خبر دادند. در مقابل، ایران صراحتاً اعلام کرده است که این حمله بیپاسخ نخواهد ماند و تهران آن را به منزله اعلان جنگ تلقی میکند.
این تهاجم درست ۴۸ ساعت پیش از دور جدید مذاکرات هستهای میان ایران و فرستاده ویژه آمریکا انجام شد و عملاً امیدها برای دستیابی به یک توافق دیپلماتیک را نابود کرد. اگرچه دولت ترامپ اعلام کرده که از پیش در جریان حمله بوده اما کوشیده از آن فاصله بگیرد، ایران این اقدام را با چراغ سبز آمریکا میبیند، بهویژه آنکه احتمالاً آمریکا در این حمله نقش حمایتی (مانند سوخترسانی به جنگندهها و اشتراک اطلاعات) داشته است.
واکنش اولیه ترامپ، که خواستار «توافق با ایران» پیش از موج بعدی حملات شد، نشان میدهد که او این دیدگاه تندروها را پذیرفته که فشار نظامی اهرم دیپلماتیک آمریکا را تقویت میکند. با این حال، این حمله باعث شده ایران از ادامه مذاکرات انصراف دهد و موضع خود را سختتر کند. علاوه بر این، حملات اسرائیل تقریباً به طور قطع باعث تقویت حامیان حرکت به سمت ساخت سلاح هستهای در داخل ایران خواهد شد و این کشور را به خروج از معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT) ترغیب میکند؛ تصمیمی که تهران تاکنون در برابر آن مقاومت کرده بود.
رهبری ایران اکنون با فشار شدیدی برای پاسخی قاطع روبهروست. در داخل ایران این بحث جریان داشته که عدم پاسخ قاطع به حملات قبلی اسرائیل یک اشتباه استراتژیک بوده است. این فشار با تضعیف متحدان کلیدی تهران در لبنان و سوریه دوچندان شده و این نگرانی را ایجاد کرده که حمله اخیر، مقدمهای برای بیثباتسازی گستردهتر ایران باشد. منطق حاکم این است که اگر ایران اکنون از قدرت نظامی خود استفاده نکند، ممکن است تمام کارتهای خود را از دست بدهد. ایران احتمالاً در ابتدا از کشاندن مستقیم آمریکا و متحدان عربش، که روابط خود را با آنها بهبود بخشیده، به درگیری خودداری خواهد کرد.
در این شرایط بحرانی، اروپا وظیفهای فوری برای کاهش تنش دارد. نخست آنکه باید این تجاوز نظامی اسرائیل را که تهدیدی برای صلح منطقه است، صراحتاً محکوم کند تا به منزله چراغ سبزی برای تشدید حملات تلقی نشود. همزمان باید برای حفاظت از دیپلماتها و بازرسان اروپایی آژانس بینالمللی انرژی اتمی در ایران و جلوگیری از خطر آلودگی رادیواکتیو ناشی از حملات بیشتر تلاش کند.
مهمتر از همه، اروپا باید با دولت آمریکا و کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس برای جلوگیری از یک درگیری گستردهتر هماهنگ شود. کشورهای اروپایی باید از بازیگران خلیج فارس که نفوذ بیشتری در واشنگتن دارند، بخواهند تا ترامپ را متقاعد کنند که آمریکا از حملات بیشتر اسرائیل حمایت نخواهد کرد. در نهایت، اروپا نباید مسیر دیپلماسی را رها کند. این حمله باید انگیزهای برای تعامل فشردهتر با هدف کاهش فوری بحران و ارائه یک مسیر سیاسی و اقتصادی قابل قبول باشد که شرایط را برای احیای توافق هستهای، یعنی همان موضوعی که ظاهراً در قلب این درگیری قرار دارد، فراهم کند.