| کد مطلب: ۴۰۷۳۴

بررسی ابعاد حقوقی تجاوز نظامی رژیم اسرائیل به ایران در گفت‏‌وگو با مهدی ذاکریان: شورای امنیت به اسرائیل چراغ سبز داد

رژیم اسرائیل از بامداد جمعه حملات گسترده‌ای را به نقاط مختلف ایران انجام داد و از جمله نقاط غیرنظامی و تاسیسات هسته‌ای ایران را در کنار برخی مناطق نظامی و فرماندهان نظامی ایران هدف قرار داد.

بررسی ابعاد حقوقی تجاوز نظامی رژیم اسرائیل به ایران در گفت‏‌وگو با مهدی ذاکریان: شورای امنیت به اسرائیل چراغ سبز داد

رژیم اسرائیل از بامداد جمعه حملات گسترده‌ای را به نقاط مختلف ایران انجام داد و از جمله نقاط غیرنظامی و تاسیسات هسته‌ای ایران را در کنار برخی مناطق نظامی و فرماندهان نظامی ایران هدف قرار داد. این حملات بدون اینکه هیچ اقدامی از سوی تهران علیه اسرائیل صورت گرفته‌باشد اتفاق افتاد. اسرائیل مدعی است که این تجاوز آشکار نظامی را به عنوان یک عملیات پیش‌دستانه برای پیشگیری از تهدیدهای ایران نسبت به خودش انجام داده‌است. مهدی ذاکریان، استاد روابط بین‌الملل معتقد است که هرچند در آمریکا دکترینی حقوقی در مورد عملیات پیش‌دستانه وجود دارد، اما قاطبه حقوقدانان بین‌الملل چنین دکترینی را نپذیرفته‌اند و حمله بدون محرک و یکجانبه را به بهانه پیشگیری و پیش‌دستی مشروع نمی‌دانند.

ذاکرایان معتقد است که اقدام اسرائیل از جمله در حمله به اماکن غیرنظامی، تاسیسات هسته‌ای فعال و نظامیان ایرانی در مناطق غیرنظامی اقدامی خلاف حقوق بین‌الملل بشردوستانه و خلاف قواعد حاکم بر جنگ‌ها است. ذاکریان با انتقاد از بی‌عملی شورای امنیت سازمان ملل متحد در جلسه اضطراری که به درخواست ایران برگزار شد، سکوت شورای امنیت سازمان ملل متحد را به عنوان بازوی اجرایی سازمان ملل یک چراغ سبز به اسرائیل برای استمرار اقدامات غیرمشروع و تجاوزکارانه‌اش علیه ایران می‌داند. به گفته ذاکریان ادعای اسرائیل مبنی بر اینکه اقداماتش علیه ایران در چارچوب حق دفاع مشروع در چارچوب ماده ۵۱ منشور ملل متحد انجام شده‌است، از لحاظ حقوق بین‌الملل پذیرفته نیست. در ادامه متن کامل گفت‌وگوی «هم‌میهن» را با مهدی ذاکریان، استاد روابط بین‌الملل مطالعه می‌کنید.

‌به لحاظ حقوق بین‌الملل اقدام‌های نظامی اسرائیل علیه ایران، از جمله حمله به اماکن غیرنظامی، تاسیسات هسته‌ای فعال و ترورهای هدفمند چه وضعیتی دارند و ایران چه کاری می‌توانست به لحاظ حقوقی در واکنش به این اقدامات انجام دهد؟

مسئله‌ای که در این سوال مطرح کردید، دقیقاً همان مسئله‌ای است که جمهوری اسلامی ایران در جلسه اضطراری شورای امنیت سازمان ملل متحد مطرح کرد. مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی هم در این جلسه حضور داشت. تمام اقدامات اسرائیل از جمله حمله به اماکن غیرنظامی و تاسیسات هسته‌ای فعال در آن جلسه توسط نماینده ایران مطرح شد اما واقعیت این است که خروجی جلسه شورای امنیت برای ایران دقیقاً «هیچ» بود. بالاترین نهاد اجرایی سازمان ملل متحد که مسئول حفظ صلح و امنیت بین‌الملل است در پاسخ به خواست ایران برای رسیدگی به این موضوع، هیچ جوابی نداشت.

باید دقت کرد که این موضوع در جلسه‌ای مطرح شد که دست‌کم چهار کشور مسلمان که سه تا از آنها از قدرت‌های موثر جهان اسلام هستند، در جلسه به عنوان عضو غیردائم شورای امنیت سازمان ملل متحد حضور داشتند. پاکستان، مصر و الجزایر از اعضای غیردائم شورای امنیت هستند. این امکان برای این کشورهای مسلمان وجود داشت که دست‌کم پیش‌نویس یک قطعنامه را در محکومیت این اقدام، با همکاری کشورهای غیرمتخاصم، مانند روسیه و چین به عنوان اعضای دائم و کشورهای دیگر مانند سیرالئون و سومالی، به جلسه شورای امنیت ارائه دهند. کشورهای اروپایی مانند فرانسه و انگلیس به عنوان عضو دائم و دانمارک، اسلوونی و یونان به عنوان اعضای غیردائم ممکن بود در حمایت از اسرائیل با مشارکت در تدوین پیش‌نویس چنین قطعنامه‌ای موافقت نکنند.

اینکه هم ایران و هم آژانس تایید کرده‌اند حمله بی‌سابقه به تاسیسات هسته‌ای فعال و خطر انتشار تشعشعات رادیواکتیو بر اثر حمله اسرائیل رخ داده‌است، زمینه مناسبی برای تهیه پیش‌نویس قطعنامه بود. در عین حال این اعضای شورای امنیت می‌توانستند به عنوان مجریان مسئول این نهاد برای حفظ صلح و امنیت بین‌المللی، در پیش‌نویس قطعنامه دست‌کم خواستار آتش‌بس (نه صلح دائمی) شوند. اما چه اتفاقی افتاد؟ هیچ پیش‌نویسی برای یک قطعنامه در این جلسه ارائه نشد. اقدام بعدی و ضعیف‌تر این بود که اعضا از رئیس شورای امنیت بخواهند که بیانیه‌ای در این مورد صادر کند. اما این اتفاق هم رخ نداد و رئیس شورای امنیت در پایان جلسه اضطراری شورا در مورد حمله اسرائیل به ایران، بیانیه‌ای صادر نکرد. حتی یک امکان دیگر هم وجود داشت که کشورهای دوست ایران، به صورت مشترک بیانیه‌ای را صادر کنند و به عنوان نظر اقلیت در چارچوب جلسه شورای امنیت به عنوان سند رسمی سازمان ملل متحد ثبت کنند اما کشورهایی مانند پاکستان و الجزایر، همین کار را هم نکردند.

در واقع می‌توان گفت که شورای امنیت در جلسه اضطراری خود عملاً به اسرائیل چراغ سبز نشان داد که به عملیات خودش، یعنی تجاوز به تمامیت ارضی و توسل به زور علیه ایران ادامه دهد. دوستان و کشورهای غیرمتخاصم، حتی حاضر نشدند به خودشان زحمت بدهند که یک پیش‌نویس قطعنامه تهیه کنند، گیریم که این پیش‌نویس رای نمی‌آورد یا وتو می‌شد.

بگذریم که حتی اگر لحن پیش‌نویس به گونه‌ای تامین می‌شد که نظر کشورهای اروپایی را هم جلب کند و خواستار کاهش تنش و آتش‌بس از هر دو طرف شود، از آنجا که اروپایی‌ها اساساً نسبت به توسل به زور در روابط بین‌الملل دیدگاه منفی دارند، نهایتاً حتی ممکن بود که چنین پیش‌نویسی رای کافی به دست بیاورد و آمریکا مجبور به وتوی آن شود. چنین پیش‌نویسی دست‌کم ۷ رای داشت، پاکستان، الجزایر، مصر، سیرالئون، سومالی، روسیه و چین می‌توانستند به چنین پیش‌نویسی رای مثبت دهند. اما کسی زحمت ارائه این پیش‌نویس را به خود نداد. اما این اتفاق نیفتاد و شورای امنیت به اسرائیل عملاً چراغ سبز داد.

‌شما فرمودید که شورای امنیت به عنوان بازوی اجرایی سازمان ملل متحد مسئول حفظ صلح و امنیت جهانی است. چرا این مسئولیت را انجام نداد و هیچ اقدامی در مقابل تجاوز اسرائیل انجام نداد؟

نخست باید بگویم که تا حدی این به ضعف دیپلماتیک ما بر می‌گردد، که نتوانستیم کشورهای دوست، نسبتاً همسو و غیرمتخاصم را برای همراهی با خودمان بسیج کنیم و یک اقدام جمعی علیه اسرائیل در جلسه شورای امنیت انجام دهیم. اما یک مسئله مهم‌تر هم وجود دارد. مسئله‌ای که جمهوری اسلامی ایران در مقابل اسرائیل با آن مواجه است و اسرائیل با بهانه کردن و تکرار آن، کشورهای جهان را متقاعد می‌کنند که برای توسل به زور در قبال ایران محق هستند. قطعاً آنچه توسط اسرائیلی‌ها بیان می‌شود به لحاظ حقوقی مبنایی ندارد، اما تبلیغات آنها توانسته‌است کشورهای غربی را به نفع این رژیم بسیج کند.

نماینده اسرائیل در جلسه شورای امنیت ادعا می‌کند که ایران قصد خود را برای نابودی اسرائیل اعلام کرده‌است و اسرائیل در دفاع از خود به صورت پیش‌دستانه دست به چنین اقدامی زده‌است. متاسفانه مقام‌های کشور ما نتوانسته‌اند این بهانه رژیم اسرائیل را بی‌اثر کنند و اجازه ندهند که رژیم با استفاده از این کلیدواژه در مقابل جامعه جهانی مظلوم‌نمایی کند. در واقع در شرایطی که اسرائیل متجاوز است و در حال اقدام‌هایی کاملاً خلاف حقوق بین‌المللی و قواعد بین‌المللی حاکم در درگیری‌های نظامی است، نماینده این رژیم توانست با تکیه بر ادعاهای خود، جلوی اقدام شورای امنیت را بگیرد.

بند ۴ ماده منشور ملل متحد می‌گوید که کلیه اعضا در روابط بین‌المللی خود از تهدید به استفاده از زور یا استفاده از آن علیه تمامیت ارضی یا استقلال سیاسی هر کشوری یا از هر روش دیگر که با مقاصد سازمان ملل متحد مباینت داشته‌باشد، خودداری خواهند کرد. اسرائیل با تکیه به این بند منشور ملل متحد، مدعی شده‌است که ایران تهدیدی علیه موجودیت اسرائیل است و بر همین اساس ما مطابق ماده ۵۱ منشور ملل متحد دست به دفاع مشروع زدیم، هرچند که به گفته اسرائیل دفاع مشروع، دفاع پیش‌دستانه است. تردیدی وجود ندارد که اظهارات و ادعاهای نماینده رژیم اسرائیل مبنای حقوقی ندارد، ولی مسئله اینجاست که این رژیم توانسته‌است با تبلیغات و بازی‌های رسانه‌ای این مسئله را در بخش میان بخش بزرگی از حامیان جا بیاندازد که تهدیدی معتبر از سوی ایران نسبت به این رژیم در جریان است.

‌در چارچوب حقوق بین‌الملل، حمله پیش‌دستانه اصلاً تعریفی دارد؟ آیا چنین چیزی در اسناد و کنوانسیون‌های بین‌المللی حاکم بر نظام جاری حقوق بین‌الملل عمومی به رسمیت شناخته‌شده‌است؟

حمله پیش‌دستانه در حال حاضر در حد یک دکترین حقوقی است، اما یک اصل حقوقی نیست. حمله پیش‌دستانه یک دکترین حقوقی است که آمریکایی‌ها ارائه کرده‌اند و اسرائیلی‌ها هم از آن حمایت می‌کنند اما این دکترین حقوقی در خود آمریکا هم توسط حقوقدانان بین‌المللی زیادی به چالش کشیده شده ‌است. اکثریت حقوق‌دانان آمریکایی با این دکترین مخالف هستند.

شمار زیادی از دانشمندان حقوق و روابط بین‌الملل در آمریکا نقدهای جدی به این دکترین وارد کرده‌اند و اعتبار آن را رد کرده‌اند. آیا عملیات پیش‌دستانه، یعنی حمله یک طرف به طرف دیگر با بهانه پیش‌گیری از وقوع یک تهدید معتبر قریب‌الوقوع، از سوی سازمان ملل متحد مورد تایید قرار گرفته‌است؟ پاسخ به این سوال هم منفی است. نه شورای امنیت و نه مجمع عمومی سازمان ملل متحد هیچ‌گاه دستور عملیات پیش‌دستانه نداده‌اند و عملیات پیش‌دستانه را به عنوان یک اقدام پذیرفته‌شده، قبول نکرده‌اند. سوال بعدی این است که در روابط بین‌الملل و در سیاست بین‌الملل کشورها تاکنون از عملیات پیش‌دستانه استفاده کرده‌اند؟ جواب به این سوال مثبت است. اسرائیل در حمله به نیروگاه اتمی عراق، نیروگاه اتمی سوریه، جنگ ۲۰۰۳ آمریکا علیه عراق، روسیه در جنگ کریمه ۲۰۱۴ از همین قاعده حمله پیش‌دستانه استفاده کرده‌اند.

اما آیا این به معنای مشروعیت این اقدامات است؟ آیا جامعه بین‌المللی هرگز چنین حقی را به رسمیت شناخته‌است؟ پاسخ به این دو سوال منفی است. جامعه بین‌المللی چنین حقی را برای کشورها قائل نیست و از لحاظ حقوق بین‌الملل این اقدامات مشروعیت ندارند. قاطبه جامعه بین‌المللی و حقوق‌دانان چنین حقی را به رسمیت نمی‌شناسند و برخلاف حقوق بین‌الملل می‌دانند. در نتیجه اقدامات اسرائیل علیه ایران به هر بهانه‌ای که باشد، صرف اینکه اقدام پیش‌دستانه است، از لحاظ حقوقی مشروع نیست و در چارچوب حق دفاع مشروع جای نمی‌گیرد.

اینجا تذکر یک نکته ضروری است که ایران هم در دام استفاده از چنین اقدامی افتاده‌است و ما مشاهده کرده‌ایم که سال گذشته ایران در حمله به خاک عراق در اقلیم کردستان عراق و پاکستان برای هدف قرار دادن پایگاه‌های گروه‌های شبه‌نظامی، مسئله اقدام پیش‌دستانه را مطرح کرده‌است. کشورهای مختلف از چنین اقداماتی بهره برده‌اند، اما از نظر جامعه بین‌المللی هیچ‌گاه چنین اقدامی مشروعیت نداشته‌است.

‌ایران تاکید می‌کند که زیرساخت‌های غیرنظامی هدف قرار گرفته‌است، در اقدامی کم‌سابقه به تاسیسات هسته‌ای فعال و داری مواد شکافت‌پذیر حمله شده‌است. حتی اگر فرض محال را این موضوع قرار دهیم که جنگ مشروع است، اساساً چنین اقداماتی از لحاظ حقوقی چه وضعیتی دارند؟

حمله به اماکن غیرنظامی نقض حقوق بین‌الملل بشردوستانه و نقض قواعد حقوق جنگ است. اصل تفکیک در مورد اماکن غیرنظامی باید رعایت شود. در مورد اماکن یا تاسیسات هسته‌ای اگر این تاسیسات هسته‌ای صلح‌آمیز باشد، مانند هر نوع صنعت دیگری نقض اصل تفکیک و نقض حقوق بین‌الملل بشردوستانه و قواعد حاکم بر جنگ است. تنها جایی که می‌تواند مورد حمله قرار بگیرد، اماکن و تاسیسات نظامی است.

‌اگر طرفی به یک فرد نظامی در شرایطی که در حال انجام وظیفه نیست یا در محل غیرنظامی است، مثلاً در خانه‌اش حمله کند، وضعیت حقوقی این حمله چیست؟

چنین اقدامی نقض حقوق بین‌الملل بشردوستانه است. حتی در شرایط جنگی اگر فرد نظامی سلاح در اختیار نداشته‌باشد، طرف مقابل حق حمله به او را ندارد. فرد نظامی را فقط هنگام عملیات نظامی می‌توان هدف قرار داد. اگر فرد نظامی در جای غیرنظامی حضور داشته‌باشد و در حال طراحی و برنامه‌ریزی نظامی نباشد، نمی‌تواند مورد حمله قرار گیرد. اسرائیلی‌ها به عملیات خودشان عبارت قتل هدفمند یا Targeted Killing می‌گویند. ادعای آنها این است که ما فردی را هدف قرار می‌دهیم که قبلاً شناسایی کرده‌ایم و خطری برای ما محسوب می‌شد. 

بنابراین، اسرائیلی‌ها در عملیات ترور هم همان قاعده عملیات پیش‌دستانه را در پیش می‌گیرند؛ دقیقاً همان کاری که دونالد ترامپ کرد و سردار قاسم سلیمانی را به شهادت رساند. آمریکا هم در آن زمان از حمله قتل هدفمند پیش‌دستانه استفاده کرد. جایی که سردار سلیمانی شهید شد، سلاح در اختیار نداشت و در حال جنگ نبود. اقداماتی هم که اسرائیل در روزهای اخیر انجام داده‌است، دقیقاً استمرار استفاده از قتل هدفمند پیش‌دستانه است که مانند همان عملیات نظامی پیش‌دستانه مشروعیت حقوقی ندارد و خلاف حقوق بین‌الملل بشردوستانه است، اما آنقدر تکرار شده‌است که جامعه جهانی واکنش چندانی به آن نشان نمی‌دهد. اما صرف تکیه به حقوق بین‌الملل نشان می‌دهد که چنین اقدام‌هایی غیرمشروع و خلاف قواعد و قوانین حاکم بر درگیری‌های نظامی است.

‌ایران برای رسیدگی به این خلاف‌ها و نقض قوانین باید به کجا شکایت ببرد؟

محل رسیدگی به این شکایات، همان شورای امنیت سازمان ملل متحد است.

‌جای دیگری برای شکایت بردن نیست؟

دیوان بین‌المللی دادگستری بازوی حقوق سازمان ملل متحد است، مانند شورای امنیت که بازوی اجرایی این سازمان است. هرچند حوزه صلاحیت دیوان معمولاً محدودتر است و دو طرف باید برای رسیدگی در دیوان بین‌المللی دادگستری با یکدیگر توافق کنند، مگر آنکه در کنوانسیون‌ها و پیمان‌های بین‌المللی صلاحیت رسیدگی یکجانبه به دیوان داده‌شده‌باشد. همانگونه که آفریقای جنوبی به صورت یکجانبه از اسرائیل به دیوان شکایت برد و به این دلیل که صلاحیت دیوان به عنوان مرجع رسیدگی به اتهام نسل‌کشی در کنوانسیون پیشگیری و مجازات جنایت کشتار گروهی (۱۹۴۸) به رسمیت شناخته‌شده‌است و اسرائیل هم عضو این کنوانسیون است، در نتیجه به شکایت آفریقای جنوبی رسیدگی شد. در موارد دیگر اما شورای امنیت به عنوان حافظ صلح و امنیت بین‌المللی مرجع رسیدگی به این مسائل تلقی می‌شود.

‌اینکه جمهوری اسلامی ایران مشروعیت رژیم اسرائیل را به رسمیت نمی‌شناسد تاثیری در شکایت‌های ایران دارد؟

اینها منافاتی با هم ندارند. یک طرف می‌تواند مشروعیت طرف مقابل را قبول نداشته‌باشد، هیچ روابط دیپلماتیک و سیاسی نداشته‌باشد، اما از طرف مقابل به عنوان یک واحد بین‌المللی به مراجع ذی‌صلاح شکایت ببرد. اما به رسمیت نشناختن دولت یا کشور باعث نمی‌شود که حق طرف مقابل برای شکایت کردن از نقض قواعدی که طرف دیگر به آن قواعد پیوسته است، از بین برود. اسرائیل عضویت سازمان ملل را پذیرفته‌است و ایران می‌تواند از اسرائیل به اتهام نقض قواعد منشور ملل متحد، یا کنوانسیون‌های جنگی که اسرائیل عضو آنها است شکایت کند. اسرائیل وقتی این عضویت‌ها را پذیرفته‌است، موظف به رعایت مفاد این کنوانسیون‌ها و نهادهای بین‌المللی است و داشتن یا نداشتن رابطه با ایران تغییری در مسئولیت‌های بین‌المللی‌اش ایجاد نمی‌کند. 

همانگونه که عرض کردم، آفریقای جنوبی هم همین کار را کرد و با استناد به عضویت اسرائیل در کنوانسیون منع نسل‌کشی و نقض قواعد آن، از اسرائیل به دیوان بین‌المللی دادگستری شکایت کرد. تعداد زیادی از کشورها از قاره‌های اروپا، آسیا، آمریکا و آفریقا هم به این شکایت پیوسته‌اند و از آن حمایت کرده‌اند.

عده‌ای ناآگاه در ایران هستند که فکر می‌کنند در صورت شکایت از اسرائیل، ایران موجودیت واحد حقوقی اسرائیل را به عنوان یک کشور پذیرفته‌است، در حالی که این مسائل ارتباط مشخصی به هم ندارند و بیان شکایت در نهادهای بین‌المللی به معنای پذیرفتن موجودیت یا مشروعیت نیست. البته نهایتاً ما شکایت خود را به شورای امنیت بردیم، اما چیزی به دست نیاوردیم و حتی به صورت غیرمستقیم با سکوت شورای امنیت، چراغ سبزی به اسرائیل برای ادامه اقداماتش بود؛ اینکه نه قطعنامه و نه بیانیه‌ای صادر شد به صورت غیرمستقیم یک چراغ سبز به اسرائیل است.

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

دیدگاه

ویژه دیپلماسی
پربازدیدترین
آخرین اخبار