اروپا برای اوکراین مهمتر از آمریکاست
از زمانی که ترامپ به کاخ سفید بازگشته، توجه او بر جنگ اوکراین متمرکز شده است. روسیه نیز به نوبه خود تمام تلاشش را کرده تا با رئیسجمهور آمریکا به گرمی صحبت کند، با این حساب که او بالاخره تسلیم میشود و به مسکو اجازه میدهد با آنچه مقامات روسی یک «دولت دستنشانده یاغی» میبینند، برخورد کند.

وقتی بالاخره صدای غرش توپها خاموش شود، چه اتفاقی برای اوکراین خواهد افتاد؟ بسیاری بر این باورند که این موضوع به دو نفر بستگی دارد: دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا و ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه. اگرچه این دیدگاه تا حدی درست است، اما نکته اصلی را نادیده میگیرد. آینده همچنین به رابطهای که اوکراین و اروپا با یکدیگر برقرار میکنند، بستگی خواهد داشت.
از زمانی که ترامپ به کاخ سفید بازگشته، توجه او بر جنگ اوکراین متمرکز شده است. روسیه نیز به نوبه خود تمام تلاشش را کرده تا با رئیسجمهور آمریکا به گرمی صحبت کند، با این حساب که او بالاخره تسلیم میشود و به مسکو اجازه میدهد با آنچه مقامات روسی یک «دولت دستنشانده یاغی» میبینند، برخورد کند. درخواست غیرمنتظره پوتین برای مذاکرات مستقیم با اوکراین در اوایل ماه مه ۲۰۲۵ دقیقاً به همین هدف خدمت میکند؛ این اقدام نوعی اهمیت دادن به تلاشهای میانجیگرانه ترامپ محسوب میشود، درحالیکه هدف اصلی آن پیشبرد اهداف روسیه در میدان نبرد است.
اروپاییها، به رهبری فرانسه و بریتانیا، با صلحسازی ترامپ همراهی میکنند به این امید که جنگ را با شرایط مطلوب برای اوکراین متوقف کنند. این به معنای حفظ اوکراین به عنوان یک کشور پایدار است که بتواند مسیر موردپسند غرب را در امور داخلی و خارجی دنبال کند. سفر امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه، کییر استارمر، نخستوزیر بریتانیا، فریدریش مرتس، صدراعظم آلمان، و دونالد توسک، نخستوزیر لهستان به کییف، هم نشانهای از وحدت بود و هم تأییدی بر نقش ترامپ. همیشه دشوار است که بفهمیم باد از کدام سمت میوزد، آن هم با رهبری به بیثباتی ترامپ. به احتمال زیاد، نوسان در واشنگتن ادامه خواهد داشت و جناحهای مختلف در دولت آمریکا در جهتهای متفاوتی حرکت خواهند کرد.
خروج کامل آمریکا از اوکراین بعید به نظر میرسد، آن هم به لطف پایداری ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین و تلاشهای مکرون و استارمر برای مشارکت دادن ترامپ. اما ۱۰۰ روز اول ریاستجمهوری ترامپ نشان میدهد که حداقل، دیگر نمیتوان کمک آمریکا را حتمی دانست. بدون ایالات متحده، اروپاییها در تنگنا قرار خواهند گرفت. همانطور که تحلیلگران دفاعی اشاره کردهاند، یک نیروی حافظ صلح به رهبری فرانسه و بریتانیا بدون واشنگتن نمیتواند مستقر شود. از اطلاعات گرفته تا دفاع هوایی، کمک آمریکا بسیار حیاتی خواهد بود.
با این حال، کاستیها دلیل کافی برای نادیده گرفتن اروپا نیست. برای اوکراین الحاق به اتحادیه اروپایی اهمیت بیشتری از همکاریها با آمریکا دارد. حفظ حاکمیت اوکراین به طور ناگسستنی با تلاش اروپا برای ارتقاء نقش ژئوپلیتیکی خود مرتبط خواهد بود. راستش را بخواهید، عضویت در ناتو برای کییف گزینه ارجحتری بود. اما با روی کار آمدن ترامپ، شانس گسترش ناتو نزدیک به صفر است.
بنابراین، اتحادیه اروپا تنها گزینه موجود است. از زمان گسترش سال ۲۰۰۴ که اتحادیه اروپا را به مرز لهستان-اوکراین رساند، روابط اقتصادی و اجتماعی میان کشورهای اروپایی عمیقتر شده است. دلیل اصلی حمله روسیه به اوکراین در سال ۲۰۱۴ محاصره توسط ناتو نبود (فرضیهای که پوتین غالباً تکرار میکند) بلکه یک توافقنامه همکاری اقتصادی بود که اوکراین در شرف امضای آن با اتحادیه اروپا بود. با این حال، موانعی وجود دارد. یکی از آنها ناتوانی مزمن اتحادیه اروپا در برآورده کردن انتظارات است.
این ژوئن یک سال از آغاز مذاکرات عضویت اوکراین میگذرد، و هنوز مشخص نیست که آیا الحاق واقعاً امکانپذیر است یا خیر. مجموعهای از عوامل نیز علیه عضویت اوکراین دسیسه میکنند: افزایش احزاب پوپولیست در کشورهایی مانند آلمان و فرانسه، بندهای قانون اساسی که نیازمند رفراندوم برای ورود به اتحادیه اروپا هستند، و مخالفت کشورهایی مانند مجارستان. موضوع عضویت اوکراین ممکن است در کشمکشها بر سر سیاستگذاریهای داخلی اتحادیه اروپا، از جمله یارانههای کشاورزان، گرفتار شود. در نهایت، ایده پذیرش کشوری که بخشی از قلمرو خود را کنترل نمیکند، مطمئناً بحثبرانگیز خواهد بود.
در مجموع، شانس اوکراین برای تبدیل شدن سریع به بخشی از اتحادیه اروپا چندان زیاد نیست. مذاکرات طولانیمدت الحاق ممکن است باعث تغییر در افکار عمومی اوکراین نیز بشود. بدبینی به اروپا (نوعی احساس که اغلب در بالکان غربی و ترکیه مشاهده میشود) ممکن است افزایش یابد. این بدان معنا نیست که اکثریت اوکراینیها علیه اروپا خواهند شد: به هر حال، میلیونها اوکراینی در نتیجه مهاجرت کاری و تهاجم تمامعیار در حال حاضر در اتحادیه اروپا ساکن هستند. اما سرخوردگی اوکراینیها هدیهای برای پوپولیستها خواهد بود.