| کد مطلب: ۳۶۹۹۲

تسهیل‌گری به‌جای سنگ‌‏اندازی/انتظارات جامعه موسیقی از مدیر جدید دفتر موسیقی

دفتر موسیقی وزارت فرهنگ، یکی از آخرین جاهایی است که پس از روی کار آمدن دولت جدید تکلیف‌اش مشخص و بالاخره مدیرکل آن منصوب شد.

تسهیل‌گری به‌جای سنگ‌‏اندازی/انتظارات جامعه موسیقی از مدیر جدید دفتر موسیقی

دفتر موسیقی وزارت فرهنگ، یکی از آخرین جاهایی است که پس از روی کار آمدن دولت جدید تکلیف‌اش مشخص و بالاخره مدیرکل آن منصوب شد. همین چندروز پیش بود که دوره‌ی حدود پنج‌ماهه سرپرستی دکتر احمد صدری تمدید نشد و حکم بابک رضایی به‌عنوان مدیرکل دفتر موسیقی از سوی وزیر صادر شد. بابک رضایی که چندسال در دو دولت احمدی‌نژاد مدیرعامل انجمن موسیقی بود و پس از اتمام کارش هیچ خبری از او در دنیای موسیقی نبود تا این‌که سال ۱۴۰۰ به‌عنوان گزینه‌ی نهایی از سوی منتقدان خانه موسیقی به‌عنوان کاندیدای مدیرعاملی این نهاد معرفی شد، اما همان‌طور که انتظار می‌رفت این خانه به گزینه‌ی منتقدانش رأی نداد.

اما حضور دوباره او در وزارت فرهنگ و ارشاد و این‌بار در کسوت مدیرکل دفتر موسیقی در یک دولت اصلاح‌طلب، توجه اهالی موسیقی را به خود جلب کرده. آیا قرار است نگاه وزارت فرهنگ به موسیقی واپس‌گرایانه باشد یا این‌که این وزارتخانه می‌خواهد از تجربه‌ی مدیرکل جدید در راستای اجرایی‌شدن بیشتر این دفتر و بیرون آمدن از یک حالت تشریفاتی و دستگاه امضاء و مجوز استفاده کند؟ 

این انتصاب تنها می‌تواند با هدف بهبود و تغییر وضعیت جدی دفتر موسیقی صورت گرفته باشد در غیر این‌صورت، عدم تمدید مسئولیت چهره‌ی موجه سرپرست سابق دفترموسیقی هیچ توجیه دیگری ندارد. دفتر موسیقی در سال‌های اخیر تبدیل به یک سیستم صدور مجوز شده بود، کمااین‌که هیچ حمایتی از سوی این دفتر در تولید صدها یا هزاران آلبوم تولیدی در سال‌های گذشته صورت نگرفته بود و نمی‌گیرد؛ این نهاد که می‌تواند بسیار اجرایی و تاثیرگذار باشد، تبدیل به دستگاه امضاء شده است.

مجوز کنسرت و آلبوم یک چرخه‌ی فرسایشی

انتظارات اهالی موسیقی شاید در وهله‌ی اول از دفتر موسیقی از بین بردن چرخه‌ی فرسایشی صدور مجوز آلبوم و کنسرت باشد، چرخه‌ای که طی سال‌ها پیچیده‌تر شده و حتی با راه‌اندازی سامانه‌ی مربوطه، بر این پیچیدگی افزوده شد. باتوجه به تسهیل انتشار آثار موسیقی با چند کلیک در پلتفرم‌های خارجی و حتی پلتفرم‌های داخلی، شاید لازم باشد تجدیدنظری اساسی در صدور مجوز آلبوم از طریق دفتر موسیقی صورت گیرد و شیوه‌های نخ‌نما و بوروکراسی بیهوده‌ی اداری از این فرآیند که می‌تواند با چابکی صورت بگیرد، حذف شود. 

از سوی‌دیگر، کنسرت‌ها نیز از موسیقی‌های پرمخاطب گرفته تا موسیقی‌های جدی و دارای مخاطب خاص، همواره با مشکلات عدیده‌ی روند اخذ مجوز روبه‌رو بوده‌اند. استعلام‌های هرباره برای افرادی که بارها روی صحنه رفته‌اند، قوانین دست‌وپاگیر اعم از شیوه‌ی برگزاری چندشب کنسرت و لزوم اخذ مجوز دوباره برای کنسرت‌های بیشتر از دو شب، دشواری جایگزین کردن اعضای گروه‌ها و ارکستر و نیاز به استعلام و اخذ مجوز دوباره، تنها گوشه‌ای از روند بی‌منطقی است که برطرف‌شدن آن می‌تواند به تسریع امور برگزاری کنسرت‌ها به‌عنوان نیروی محرک موسیقی، کمک کند.

حمایت از ارکسترهای خصوصی، یک وظیفه ذاتی

ارکسترهای خصوصی که همواره در حوزه موسیقی جدیِ برآمده از محیط آکادمیک متولد شده‌اند، در سال‌های اخیر و شاید بگوییم در هیچ برهه‌ای حمایتی از سوی دولت نداشته‌اند. برخی ارکسترها از درون فعالیت‌های آموزشگاهی، تشکیل و متولد می‌شوند که به‌دلیل دارا بودن یک چرخه‌ی اقتصادی، حیات تضمین‌شده‌تری دارند. اما ارکسترهایی که تنها با هدف برگزاری کنسرت و اجرای رپرتوارهایی مشخص و برنامه‌ریزی‌شده تشکیل شده‌اند، نه‌تنها با برگزاری کنسرت - با حداکثر تعداد مخاطب- توجیه مالی ندارند بلکه شیوه‌هایی مانند اخذ حق عضویت از اعضاء نیز نمی‌تواند هزینه‌های گزاف آن‌ها را پوشش دهد.

از این‌رو نیاز است دفتر موسیقی به‌عنوان متولی اصلی موسیقی در کشور قدمی جدی برای ارکستر‌های خصوصی بردارد؛ ازجمله تخفیف‌های قابل‌توجه برای اجاره‌ی محل کنسرت، تامین محل تمرین رایگان برای آن‌ها و تسهیل صدور مجوز و کمک به تبلیغ‌شان، می‌تواند اقدامات اثربخشی برای رفع مشکلات عدیده‌ی این ارکسترها باشد تا خیل عظیم هنرمندانِ جوانِ مشغول‌به‌کار در این ارکسترها از فعالیت دلسرد نشوند. 

 سامان دادن به وضعیت اجرای قانون کپی‌رایت

حوزه نشر موسیقی نیز یکی از حوزه‌هایی است که باید موردتوجه جدی‌تر قرار گیرد. این حوزه در 10 سال گذشته با تحول شگرفی همراه بود، حذف نشر فیزیکی آثار و ظهور نشر دیجیتال در همه دنیا با سازوکار سفت‌وسختِ کپی‌رایت امری خوشایند بوده است. اما در ایران باتوجه به عدم‌رعایت کپی‌رایت، نشر دیجیتال معضلی بر مشکلات عدیده‌ی نشر افزوده است. انتشار بدون ضابطه‌ی آثار تولیدشده‌ی موسیقی در سایت‌هایی که در ظاهر غیرقانونی هستند، اما حتی اعمال فیلتر هم نمی‌شوند، در سال‌های اخیر ضربه‌ مهلکی به پیکر نشر آثار موسیقی وارد کرده است. 

صداوسیما که خود باید حامی هنرمندان موسیقی باشد، بخش اعظمی از تولیدات موسیقی را از شبکه‌های مختلف خود پخش می‌کند که تبدیل به بزرگ‌ترین ناقض حقوق هنرمندان موسیقی شده و به‌جز چند مورد که با پیگیری شخصی هنرمندان صاحبنام همراه بود هیچ حق و حقوقی به صاحبان اثر (ناشر یا هنرمند) پرداخت نمی‌کند. 

عدم‌رعایت قانون حمایت از مؤلف و مصنف در حوزه‌ی موسیقی سبب‌شده در سال‌های اخیر بسیاری از هنرمندان آثار خود را با رایزنی‌های شخصی به پلتفرم‌های خارجی بسپارند‌ تا هم از گزند کپی غیرمجاز خلاص شوند، هم این‌که درآمد هرچند اندک غیرریالی نصیب‌شان شود. گویی موسیقی نیز در سایه بسیاری از بی‌تدبیری‌ها قرار است از چرخه‌ی اقتصاد ریالی داخل کشور، خارج شود. یکی از راهکارهای جلوگیری از این امر، تقویت پلتفرم‌های داخلی و جلوگیری سریع و قاطع از فعالیت سایت‌های پخش و دانلود غیرقانونی موسیقی است تا هم هنرمندان به انتشار اثر در داخل ایران دلگرم شوند، هم عرصه‌ی نشر جان تازه‌ای بگیرد.

حذف نگاه حراستی و امنیتی به هنرمندان موسیقی

شاید یکی از مهم‌ترین خواسته‌های اهالی موسیقی، برداشتن نگاه امنیتی و حراستی از هنرمندان است. در سال‌های اخیر شاهد بودیم که همزمان با تحولات اجتماعی، اظهارنظر شخصی هنرمندان که جنبه‌های احساسی و شخصی داشت، زیر ذره‌بین نهادهای حراستی قرار گرفت و موجب ممنوعیت فعالیت مقطعی برای برخی هنرمندان شد. گاهی هم انتشار عکس یا فیلم از برنامه‌ها و کنسرت‌های خارجی، این موجبات را فراهم کرد. هنرمندان باید آزادی‌عمل در تفکر، گفتار، اظهارنظر و ارائه‌ی آثار داشته باشند و دفتر موسیقی و نهادهای نظارتی باید به این موضوع توجه کنند که اخذ مجوز برگزاری کنسرت یا آلبوم از سوی یک هنرمند تنها برای آن اجراست و نباید برای این مجوزها تمام شئون زندگی شخصی و کاری یک هنرمند مورد بررسی قرار گیرد.

برای نمونه چندی پیش وحید تاج، خواننده خوشنام موسیقی ایرانی به‌دلیل یک اجرا در خارج کشور، از اجرای کنسرت منع شد و امید است تلاش‌های نهادهای متولی موسیقی برای رفع این ممنوعیت، کارگر بیفتد و امید بیشتر به این‌که مدیرکل جدید دفتر موسیقی اقدامات جدی در راستای شروع فعالیت هنرمندان دارای محدودیت کند و به‌طورکلی کلماتی مانند ممنوع‌الفعالیت و ممنوع‌الکار از قاموس دفتر موسیقی حذف شود. 

حمایت و هدایت جشنواره‌های خصوصی 

همان‌طور که شاهدیم در سال‌های اخیر جشنواره‌های متعددی در حوزه‌های مختلف ازجمله آهنگسازی، موسیقی نواحی، استعدادیابی (رقابتی نوجوانان و کودکان) و... در کشور توسط بخش خصوصی یا نیمه‌دولتی شکل گرفته است. این جشنواره‌ها همان‌قدر که می‌توانند تاثیرات مفید در جهت رشد و اعتلای موسیقی داشته باشند، به همان اندازه اگر از کادر فنی و متخصصان موسیقی برخوردار نباشند، می‌توانند آسیب‌زننده باشند.

به‌خصوص در بخش جشنواره‌های استعدادیابی یا رقابتی کودک و نوجوان که یک اشتباه کوچک در داوری یا بازبینی آثار، ممکن است آینده‌ی هنری فردی بااستعداد را خدشه‌دار کند.  دفتر موسیقی در این بخش نیز باید با نگاه کارشناسانه - نه محدودکننده - به این جشنواره‌ها بنگرد، در جهت حمایت و ساماندهی محتوایی وارد شود و البته کمک‌هایی در جهت بهتر برگزارشدن آن‌ها داشته باشد. 

به‌نظر می‌رسد به‌دلیل انتظارات فراوان اهالی موسیقی، دوران سختی برای مدیرکل جدید دفترموسیقی آغاز شده است. باید منتظر ماند و دید او تا چه‌ اندازه مصمم است تا نگرش خود را از تیم مشاوران محدودش گسترش دهد، درصدد رفع مشکلات هنر موسیقی قدم بردارد و تا چه اندازه دفتر موسیقی در این دوران متحول می‌شود. 

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

دیدگاه

ویژه بیست‌و‌چهار ساعت
سرمقاله
پربازدیدترین
آخرین اخبار