احزاب و تشکلها بهترین طرف گفتوگو
روزنامه هممیهن ، منتشر کننده آخرین و بروزترین اخبار داخلی و خارجی.
بسیاری از مقامات و طرفداران آنان تعجب میکنند که چرا باید در خیابان مواجه با کسانی باشند که زبان یکدیگر را متوجه نمیشوند و اصولا گفتوگویی شکل نمیگیرد. سخنان آقای اژهای به عنوان رئیس قوه قضائیه درباره گفتوگو، فارغ از هر داوری، میتواند استقبال شود، ولی با چه کسی باید یا میتوان گفتوگو کرد؟ آیا با ۸۰ میلیون نفر میتوان گفتوگو کرد؟ حتی همزمان با صد نفر هم نمیشود گفتوگو کرد، چه رسد به میلیونها نفر. لازمه گفتوگو، اذعان به تشکلیابی مردم بر حسب حرفه، منافع و علایق و آرمانهای آنان است. این افراد در نهادهای مدنی متشکل میشوند و میان خودشان تفاهم میکنند و نمایندگانی را برای گفتوگو با سایر گروهها و نیز دولتها تعیین میکنند. جامعهای که نهادهای مدنی آن تضعیف و نابود شود بدون تردید روی خوش نخواهد دید. منظور از نهادهای مدنی، تشکیلاتی است که از دل مردم و ذینفعان با خواست و اراده آنان شکل گرفته باشد و اگر این نهادها دستساخته قدرت باشند، به پشیزی نمیارزند.
نهادهای مدنی مهم، انجمنها و کانونها و سندیکاهای کارگری و کارفرمایی، وکلا، پزشکان، روزنامهنگاران، احزاب و... هستند که متاسفانه از سال ۱۳۸۴ و با روی کار آمدن دولت اول اصولگرایان اقدام به تضعیف آنان شد، درحالیکه مطالعات نشان داده است که وجود این نهاد ها شرط لازم بهبود امور در هر زمینهای است. ساختار قدرت در ایران چندان علاقهای به قدرتمندی آنها ندارد. از این رو با این نهادها همراهی کافی نمیکند.
بهعنوان نمونه، در هفتههای گذشته و در پی اعتراضات اخیر، تعدادی از احزاب اصلاحطلب درخواست برگزاری تجمعاتی طبق اصل ۲۷ قانون اساسی و قانون احزاب را دادهاند؛ اما با گذشت چندین هفته، نهتنها پاسخ مناسبی دریافت نکردهاند، بلکه از سوی سخنگویان کمیسیون ماده ۱۰ احزاب با اخطارها و هشدارهایی مواجه شدهاند. اکنون این احزاب درخواست قانونی خود را برای ریاستجمهوری فرستادهاند که باید دید با چه پاسخی مواجه خواهد شد؟
در نمونهای دیگر، کانون وکلا بهعنوان یکی از قدیمیترین این نهادها و ضمنا منضبطترین آنها در اقدامی مدنی و حقوقی اقدام به یک تجمع عادی نمود که متاسفانه با برخورد مواجه شد. چنین رفتاری با وکلای کشور که بیش از همه اقشار، متعهد به قانون و حقوق هستند، معنای خوبی ندارد. آنان دقیقا میدانند که چه کاری قانونی و چه کاری غیرقانونی است. چنین تجمعاتی امری قانونی است و نیازمند هیچ مجوزی نیست، حتی اگر مجوزی هم بخواهد میتوان به راحتی مسیر و شرایط اخذ آن را اعلام عمومی کرد. البته وکلا یا حرفههای مشابه آمادگی تکرار این اتفاقات را در زمان و مکان دیگر ندارند، ولی هستند کسانی که به نیابت از آنان چنین کنند و در نتیجه ی تعطیل ماندن یک حق مسلم و طبیعی، عرصه عمومی دچار آشوب شود. وکلا و کانون وکلا ابزار اصلی حکومتها برای آشنا کردن مردم به حقوقشان هستند. همانگونه که احزاب اصلیترین نهاد واسط بین جامعه و حکومت و متشکل از نخبگان و چهرههایی است که عموما از تحلیل و دانش لازم درباره الزامات و محدودیتهای حکمرانی برخوردارند و طبعا، بیش از گروههای نامشخص و تودههای پراکنده و بینماینده، توان تعامل و گفتوگو با مسئولان را خواهند داشت. فراهم کردن بستر فعالیت نهادهای مدنی و احزاب ابزار و امکانی است که هیچگاه نباید آن را از دست داد. اگر ارادهای برای گفتوگو وجود دارد میتوان با آنان گفتوگو کرد که بیش از همه به زبان حقوق و سیاست آشنا هستند.