معادلات چندمجهولی جامعه
روزنامه هممیهن ، منتشر کننده آخرین و بروزترین اخبار داخلی و خارجی.
هر پدیده اجتماعی دارای ذاتی است که اگر به آن توجه نشود، عوارض جبرانناپذیری خواهد داشت. البته در کنار آن ویژگیهای حاشیهای یا فرعی هم دارد که بهجای خود مهم است، ولی هیچگاه نباید آن را بهجای ذات اصلی آن قرار داد. برای فهم بهتر مثالی زده میشود. مواد مخدر و اعتیاد در اصل موضوعی اجتماعی و فرهنگی است. ولی بر حسب شرایط، ممکن است سیاسی و سپس امنیتی و حتی نظامی شود.
این پدیده در برخی کشورها به اوج خود رسیده و موضوعی امنیتی شده و نیروهای درگیر در آن مسلح هستند و درگیر انواع شرارتها و فسادها شدهاند و حتی سیاست را دستکاری کرده و درگیری نظامی ایجاد میکنند. برخورد با پدیده اعتیاد و مواد مخدر بر حسب اینکه سطح آن در چه مرحلهای است، فرق میکند. زمانی بود که اعتیاد را امنیتی و جرمانگاری کردند و خیلی زود معلوم شد که این راهحل نیست و باید آن را در حد همان پدیده اجتماعی در نظر گرفت و تمرکز را بر قاچاق و عرضه عمده مواد مخدر گذاشت.
قتل هم در اصل یک پدیده اجتماعی است، ولی در جایی مثل قتل اخیر در زاهدان ظرفیت سیاسی و امنیتی شدن دارد، لذا باید آن را در حد معضل اجتماعی کنترل و حل کرد و اجازه نداد که امنیتی و انتظامی شود.
از این حیث، سطح پدیدهها به ترتیب روانشناسانه فردی، روانشناسی جمعی، جامعهشناسانه و اجتماعی، سیاسی، انتظامی، امنیتی و بالاخره نظامی است. اگر سطح هر پدیده را فراتر از ویژگی اصلی آن بدانیم، طبعا برچسبی فراتر از ماهیت به آن زدهایم و ناخواسته آن را به سطوح بالاتر از مسأله سوق دادهایم، بدون اینکه مطابق ماهیت اولیه آن باشد، در واقع با این کار و ناخواسته سطح مسأله را بالاتر بردهایم. سطوح مذکور مثل معادلات ریاضی است. سطح روانشناسی فردی مثل معادله یکمجهولی است که خیلی راحت حل میشود و یک پاسخ روشن دارد. در سطح روانشناسی جمعی دومجهولی با دو پاسخ خواهد بود و هنگامی که به سطوح امنیتی میرسد، معادلات چندمجهولی با پاسخهای گوناگون خواهد بود.
افراد هوشمند توجه دارند، کاری نشود تا گرهی را که با دست باز میشود، نیازمند دندان گردد. اتفاقات چند هفته گذشته در ایران را میشد در سطوح سیاسی و پایینتر کنترل کرد. گرچه از ابتدا و در عمل وجوه امنیتی و انتظامی هم داشت، ولی برجسته شدن وجوه اخیر موجب تشدید و غلبه این وجوه بر کل اعتراضات شد و آن را پیچیدهتر کرد. این فرایند محصول عادتی است که وجود داشته و هر پدیدهای را در اولین ارزیابیها امنیتی و انتظامی میبینند و در نتیجه نحوه مقابله با آن نیز پیشاپیش تعیین میشود.
بهویژه در مواردی که پدیده فراگیر و گسترده است. توجه کنیم که فراگیری و گستردگی پدیده ربطی به ماهیت آن ندارد. یک بمبگذاری کوچک قطعا پدیدهای امنیتی است، هر چند غیرمهم باشد، ولی ماهیت اصلی اعتراض معلمان حتی اگر سراسری باشد و دهها هزار نفر هم در آن شرکت کنند، لزوما امنیتی نیست، بلکه اجتماعی و نه حتی سیاسی است. تلقی امنیتی از آن کار، گره را پیچیدهتر و حل آن را مشکلتر میکند. فراموش نکنیم که امنیتی کردن چنین پدیدههایی هنگامی که طولانیمدت هم بشود، کل حیات اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی کشور را تحتشعاع قرار میدهد و زیانهای جبرانناپذیری را وارد خواهد کرد. بنابراین در عین توجه به وجوه گوناگون پدیدهها، نباید ماهیت اصلی آنها را نادیده گرفت و قلب واقعیت نمود. افزایش تعداد مجهولات معادلات اجتماعی به سود حل آنها نیست. تکرار این اشتباه در اعتراضات اخیر موجب شد که ماهیت روانشناسانه و اجتماعی و حتی سیاسی اعتراضات تحتالشعاع برجستهشدن وجه امنیتی آن قرار گیرد و دیده نشود و حل این معادله را سختتر کند.