کمبودی که خطر امنیت ملی دارد
روزنامه هممیهن ، منتشر کننده آخرین و بروزترین اخبار داخلی و خارجی.
اگر به جامعه ایران نگاهی بیندازیم، مهمترین مشکلی که در آن دیده میشود، کدام است؟ بر حسب پیشینههای فکری و تحلیلی فرد ناظر، این پاسخ متفاوت است، ولی بهطور قطع میتوان گفت جامعه ایران، جامعهای است که مرجعیت رسانهای آن درون مرزهای کشور یا در قالب رسانههای رسمی نیست. این به آن معنا نیست که رسانه اصلی؛ یعنی صداوسیما، بیننده ندارد، دارد، ولی این بینندگان در موضوعات اصلی که نیازمند اعتماد است، اعتمادی به آن رسانه ندارند. بهعلاوه تعداد کسانی که به آن اعتماد دارند، کمتر از نیمی از جامعه و از گروههای منفعل و کماثر اجتماعی هستند. این بزرگترین کمبودی است که جامعه ایران دارد و برای ثبات آن تهدید امنیتی است. مقامات ایران بسیار تاکید دارند که به لحاظ کالاهای استراتژیک کشاورزی خودکفا شوند، ولی ده برابر مهمتر از آن را که خودکفایی در مرجعیت رسانهای است، نادیده میگیرند و هر روز بیش از پیش این مرجعیت را به خارج از مرزهای کشور میفرستند. در همین ماجرای فوت خانم مهسا امینی این وضعیت به خوبی دیده شد که شکافی بزرگ میان رسانههای رسمی با رسانههای غیررسمی و فرامرزی وجود دارد که مقامات امنیتی هم بهشدت از اثرگذاری این رسانهها نگران شدند و پرهزینهترین اقدام که بستن اینترنت است را به اجرا درآوردند. تا کی میتوان به چنین وضعی ادامه داد؟ قطعا ادامه این وضع پرهزینه و غیرممکن است. راهحل چیست؟ راهحل واقعی زنده کردن کارکرد واقعی رسانه در ایران است. رسانه باید استقلال حرفهای داشته باشد. تحت تاثیر نیروهای قدرت نباشد، رکن این حرفهایگری استقلال و آزادی روزنامهنگار است. بدون تردید باید گفت که وزن روزنامهنگاران ایرانی در داخل کشور دهها برابر کسانی است که در رسانههای غیررسمی و فرامرزی در حال فعالیت هستند، پس چرا روزنامهنگاران داخلی قادر به ایجاد مرجعیت خبری و اطلاعرسانی نیستند؟ این امر محصول محدودیتهای حرفهای است. در همین روزها تعدادی از همکاران ما به دلیل فعالیت حرفهای احضار یا بازداشت شدهاند. درحالیکه روزنامهنگاران آن سوی آب و در رسانههای غیررسمی میتوانند بدون محدودیت فعالیت کنند، در نهایت در یک مسابقه نابرابر بازنده میشوند، زیرا مخاطبان بر حسب تولیدات آنان است که از رسانهها استفاده میکنند. صادقانه باید گفت که اگر راه برای انجام فعالیت حرفهای روزنامهنگاری، شامل تولید و انتشار خبر، تحلیل، گزارش و گفتوگو باز باشد، آنگاه خواهیم دید که روزنامهنگاران و رسانههای ایران نهتنها نقاط ضعف جامعه و حکومت را پوشش میدهند، بلکه پوشش نقاط قوت جامعه و توطئههای بیگانگان را نیز وظیفه خود میدانند و این موارد نیز از سوی مردم شنیده خواهد شد، ولی تا هنگامی که قرار است فقط بخشی از اخبار و تحلیلها و گزارشها منتشر شود، چیزی بیش از رسانه کمخاصیت صداوسیما وجود نخواهد داشت که با دهها هزار کارمند و هزاران میلیارد تومان بودجه، دهها شبکه و... به یک نهاد با کارآمدی پایین تبدیل شود که از یک کانال تلگرامی تکنفره نیز عقب میافتد. امیدواریم با آزاد کردن همکاران اولین گام در مسیر بازگشت مرجعیت رسانهای به داخل کشور برداشته شود.