دویدن عین آزادی است؟/درباره عکسی از ماراتن کره شمالی
اگر دویدن عین آزادی است که برگزاری این مسابقه در زندانی مثل کره شمالی چه معنی میتواند داشته باشد؟
اگر دویدن عین آزادی است که برگزاری این مسابقه در زندانی مثل کره شمالی چه معنی میتواند داشته باشد؟
حدود نود درصد ناوگان یک شرکت امدادی نهتنها جهت امداد غیرقانونی پرواز میکنند که اجاره هم داده میشوند و... فقط ایکاش موقع اجاره دادن، شأن هلیکوپتر امداد را در حد یک سشوار پایین نیاورند.
خواننده محترم ستون عکسنوشت بیا و فارغ از دعواهای سیاسی برای یک لحظه خودت را جای معاون پارلمانی بگذار که قرار است با کشتی کروز به قطب جنوب سفر کنی، انصاف بدهید که هر کدام از ما هم اگر جای آقای دبیری بودیم وقتی ثابتی و کوچکینژاد و... نطق میکردند چشم بر هم میگذاشتیم و به تصویر حیرت انگیز پنگوئنها روی کوهی از یخ فکر میکردیم.
مرحوم داریوش مهرجویی سال ۱۳۹۰ فیلمی به اسم نارنجیپوش ساخت. فیلم داستان زندگی عکاس مطبوعاتی شوریدهحالی است که تصمیم میگیرد رفتگر شود و شهر را از پلشتی و کثیفی پاک کند.
من در همه این سالها به سنت نیکانم با دیدن این مرد سیهروی قرمزپوش دنبال همان نور در تاریکی گشتهام. سیاهی که از جهان مردگان بیاید و جان دوباره به زندگان دهد.
چند روز مانده به نوروز ۱۴۰۴ ساعت ۹ صبح؛ در ترافیک اتوبان همت ایستادهام. شب عید است و چنان در بدبختیهایم غرق شدهام که بعید است به این سادگیها از لاکم دربیایم. اما نه روزگار عجیبتر از تصور ماست. تصادف کردم. سرم چنان به فرمان ماشین میخورد که از لاکم درنمیآیم. لاکم میشکند. از اینجا به بعد ماجرا گفتوگویم با بهرام صافکار رفیق قدیمیام را برایتان مینویسم.
مطابق استانداردهای جهانی به ازای هر ۱۰۰۰ نفر جمعیت، یک سرویس بهداشتی عمومی توصیه شده است. بنابراین تهران با جمعیتی حدود ۹ میلیون نفر از این حیث لااقل در آمار چیزی کم ندارد. اما واقعیت این است که اولاً توزیع این سرویسها در مناطق مختلف شهر به شکل واضحی نابرابر است. ثانیاً همان چشمههای فعال به قدری کثیف، متعفن و حال به هم زنند که بهتر است روی تابلوهایشان نوشته شود سرویس غیربهداشتی.
فارغ از تخصص حرف دیگری دارم. انگار حکایت مدیران مملکتی شده است حکایت دور چون با عاشقان(خدمتگزاران) افتد تسلسل بایدش.
چه شد که اینقدر بیوفا شدم؟ چه شد که وقتی بوی نو آمد، کهنه «غازی» دلآزارم شد؟ چه شد که «غازی» راهی قبرستان شد؟
عکسهای سد کرج که حدوداً آب شرب پنج میلیون تهرانی را تامین میکند میبینم لرزه بر اندامم میافتد.