کار پر کرده کی بود دشوار/درباره محمدعلی ابطحی سیاستمداری که عکاسی میکند
یکی دو روز پیش روز جهانی عکاس بود. به همین مناسبت عکس نوشت امروز را خیلی بی ربط تقدیم میکنم به یکی از پیشکسوتان عرصه سیاست و عکاسی.
یکی دو روز پیش روز جهانی عکاس بود. به همین مناسبت عکس نوشت امروز را خیلی بی ربط تقدیم میکنم به یکی از پیشکسوتان عرصه سیاست و عکاسی.
در فضای سیاسی امروز، نقش اسکرینشات پررنگتر از چیزی شده که استحقاقش را داشته باشد. کاربران فضای مجازی با اسکرینشات گرفتن از توئیتها، پستها یا پیامهای مسئولان مملکتی و... در بزنگاهی، بسیاری از تناقضها، تغییر مواضع یا حتی اشتباهات را آشکار میکنند.
فارغ از نسبت فامیلی این دو بزرگوار چه چیزی باعث شده است که حکم مشاور رسانهای برای ایشان زده شود؟ اصلاً مگر فیزیک چه ایرادی دارد؟
دنیای عکاسی بیرحمتر از آن است که به برنامهریزی کودکانه یک رئیسجمهور اهمیت بدهد.
ماه کامل وسط آسمان افتاده است. یاد مادرش میافتد. یادش داده بود که وقتی ماه را در چنین موقعیتی دید، به نوک دماغش نگاه کند و از عمق جان آروز کند و آرزو را به دست باد بسپارد که به آسمان ببرد.
اگر وصیت «انس جمالالشریف» ۲۸ ساله را بخوانی، مو بر تنات راست میشود. اگر وصیت این پسر را بخوانی، اشک آرام آرام چارهای ندارد جز اینکه راه خروجش را از گوشه چشم پیدا کند.
تصویری که مشاهده میکنید و در نگاه اول با دیدنش شوکه میشوید در حقیقت عکسی از کارمند سابق سیرک، آقای «کریستیان کاولیس» است که در شهر «اِلمِنهوست» آلمان در استخر روبازی همراه با «خانم مایر» که یک تمساح آمریکایی است مشغول شنا کردن است.
اگر قرار بر تبریک روز خبرنگار است چرا باید سرزده این اتفاق بیفتد و چرا اساساً ایرنا؟ بعد هم این چه سرزدهای است که خبرنگار صداوسیما در ساختمان خبرگزاری جمهوری اسلامی با رئیسجمهور مصاحبه میکند؟ واقعاً بازدید سرزده یعنی چه؟
میخواهم فارغ از فِسنالههای مرسوم در روز خبرنگار، گوشه صفحه سه روزنامه بنشینم و برایتان بگویم در ساختمان شماره ۱۸ کوچه دوازدهم خیابان پاکستان تهران چه میگذرد.
جادهها را اینطور نبینید. یعنی به چشم آسفالت و خاکی و گاردریل نگاهشان نکنید. جادهها عجیب دل بزرگی دارند. عجیب معرفت سرشان میشود. خیلی وقتها پشت رفیقشان که همین رانندههای سنگین باشند تمامقد ایستادهاند.