تو کجا، ما کجا/درباره توئیت خبرنگار فلسطینی ساکن غزه
اینها را نوشتم که بگویم شاید ذرهای از حرفی که درباره سکوت نوشتهای را خبرنگارهای سراسر عالم هم تجربه کرده باشند، اما حرف و تجربه تو کجا و ما کجا.
اینها را نوشتم که بگویم شاید ذرهای از حرفی که درباره سکوت نوشتهای را خبرنگارهای سراسر عالم هم تجربه کرده باشند، اما حرف و تجربه تو کجا و ما کجا.
سوال اینجاست اولاً چرا بعد از این همه سال مکانی در شأن خبرنگاران و عکاسان در این حیاط ساخته نمیشود. اصلاً بیخیال مکان، چرا چهار تا صندلی در این حیاط گذاشته نمیشود که خبرنگار مجبور به نشستن روی زمین به این شکل نباشد.
حالا ایستادی و عکس هم گرفتی لااقل آن شست لعنتی را غلاف کن. ناسلامتی بچه پایین این شهری مشتی.
دفتر به قاعده کوره آجرپزی داغ است. نفس از گرمگاه سینهام بیرون نمیآید. رد دادهام. باید که طاقتم را زیاد کنم. میخواهم شتر نشوم. میخواهم شتر شوم و سه هفته در بیایان راه بروم و آخرش تن به آب بزنم و خودم را غرق کنم.
دنیای گاوبازی دنیای عجیبی است. دنیایی که یک طرفش انسان و طرف دیگرش حیوان قرار دارد. در این مبارزه نابرابر اما همه راوی ماتادورها هستند کمتر کسی پیدا میشود که از زبان این زبانبسته حرف بزند.
واقعیت اینکه اگر رقیبان و مخالفان اندیشه سیاسی رئیسجمهور بخواهند اظهارات پزشکیان در مصاحبه را به چالش بکشند قابل فهم است اما اینکه هر کس از راه میرسد درباره طریقه نشستن و فیلمبرداری و صحنه حرف میزند عجیب است.
ما از کوچههای شهرهایمان خاطره داریم؛ خاطرههایی که برای ما مقدس است. ما توی پسکوچههای همین شهرها هم زدیم و هم خوردیم. ما برای دوست داشتن شهرهایمان هزار هزار دلیل داریم. ما بار دیگر فهمیدیم که این شهرهای زشت و زیبایمان را بیچون و چرا دوست میداریم.
دارو آدم را قسطی خوب میکند. این اولین جملهای است که بامداد به زبان میآورد. ۱۵ سال است که دکترها اختلال هذیانی را در وجودش تشخیص دادهاند. قسطی خوبشدن را بابت تزریق هر چهارهفته یکبار «فلوفنازین دکانوآت»، داروی ضداسکیزوفرنی، میگوید.
یک لحظه به عکس نگاه کنید به رد هزاران هزار دستی که روی گوشی افتاده. به عکس نگاه کنید و به این فکر کنید که اگر این گوشیها حافظه داشتند، چه دلتنگیها و چه حرفها و چه خاطرهها که برای زدن نداشتند.
میگویند خون بیگناه تاوان دارد. کاری از دستم بر نمیآید، به بیگناهان توی عکس نگاه میکنم و خدا را به خون پاکشان قسم میدهم و به آهی گنبد خضرا میسوزانم.