برخی از حرفهایی که درباره فرهنگ، هنر، سینما و رسانه در این مناظره بیان شد، حرفهای قشنگی است. اینکه ما به امنیت فرهنگی نیاز داریم نه فرهنگ امنیتی، اینکه دولت فرهنگی کارگشاست نه فرهنگ دولتی و مدیریت سینما باید به اصناف خانه سینما محول شود و حرفهایی از این دست که زیباست اما لازمه آن استقلال حوزه فرهنگ و هنر از ساحت سیاست بهمعنای کاهش تولیت دولت بر نهادها و مراکز فرهنگی و هنری است.
یکی از ابرچالشهای سینمای ایران که همواره با آن درگیر بودهایم، مسئله سانسور و ممیزی است. ممیزی در سینمای ایران دارای خطوط قرمزی است که بسته به زمان، مکان، اشخاص، حدود و ثغورش دستخوش تغییرات محسوسی است. برخی فیلمسازان همواره کارت بلانش دارند و تقریباً سراغ هر سوژهای بروند، میتوانند اثرشان را بسازند اما گروهی دیگر حتی توان تأییدیه گرفتن برای نام مطلوب فیلمشان را هم ندارند. این ممیزی دردسرساز و بیقاعده قطعاً یکی از دردسرهای بزرگ سینمای ایران است که باید برایش فکری کرد.
مفاهیم فلسفی تنها ترمینولوژی تخصصی رشتههای فلسفی نیست، جهان علوم انسانی و اجتماعی و پارادایمهای گوناگون دانش در این قلمرو وسیع به تکیه بر این مفاهیم برساخته و صورتبندی میشوند و یافتهها و دادههای خود را فهمپذیر میسازند. ازاینرو همه آنهایی که در رشتههای مختلف علوم انسانی و اجتماعی کار میکنند یا به این حوزه علاقهمندند، نیازمند فهم مفاهیم فلسفی هستند تا به درک دقیق و عمیقی از متونی که میخوانند برسند.
دکتر آرش حیدری در این گفتوگو به جزئیات بیشتری از این زیست اخلاقی و ابعاد جامعهشناختی آن میپردازد تا در وهله نهایی از زندگی و میل به زندگی دفاع کرده و تاکید کند که هر آنچه بخواهد در برابر زندگی بایستد، شکست میخورد.
سالهاست چه در محافل روشنفکری و چه در افکار عمومی، شاهد روایتی از زوال جامعه ایرانی هستیم. بسیاری از فروپاشی اخلاق در جامعه میگویند و آسیبها و بحرانهای اجتماعی را به نشانه زوال میگیرند. دکتر آرش حیدری، جامعهشناس اما این نشانهها را بخشی از فرآیند تاریخی ما در نسبت قدرت و مقاومت میداند و معتقد است حیات اجتماعی ما در درون بحرانها همچنان زنده و پویاست و میل به زندگی دارد. او از حیات اجتماعی در جامعه ایرانی دفاع میکند و به امکان زیست اخلاقی در آن معتقد است. دلایل این امید را در گفتوگو با او بخوانید:
انتخابات و سازوکارها و مکانیسمهایش در کنار حاشیههایی که همیشه داشته و نسبت مستقیمی که با مردم و سرنوشت جمعیشان داشته، فقط یک رخداد استراتژیک در سیاست نیست بلکه موقعیتی دراماتیک برای سینما هم هست و آن را میتوان یکی از مهمترین نقاط وصل سینما و سیاست دانست.