داود دشتبانی

داود دشتبانی

خبرنگار گروه دیپلماسی

مقالات

  • دیپلماسی انقلابی

    اگر مهدی بازرگان و ابوالحسن بنی‌صدر را که از ساختار سیاسی جمهوری اسلامی حذف شدند نادیده بگیریم، محمدعلی رجایی نخستین رئیس دولت در طراز جمهوری اسلامی شناخته شد که با وجود آنکه بیشتر از چند ماه سکان اداره کشور را در اختیار نداشت اما به‌عنوان الگوی دولت‌های جمهوری اسلامی ماندگار شد و هفته دولت نیز با شهادت رجایی و باهنر نامگذاری شد. اما رجایی در سیاست خارجی چه دیدگاهی داشت و کارنامه دولت کوتاه او در سیاست خارجی چیست؟

  • در سایه رئیس‌جمهور

    دوران وزارت کمال خرازی تحت‌‏الشعاع شخصیت بین‏‌المللی سیدمحمد خاتمی قرار داشت و خاتمی با حضورهای پرسروصدا در سازمان ملل که انعکاس گسترده‌‏ای پیدا می‏‌کرد و پیشنهاد «گفت‌وگوی تمدن‌ها» که مورد تصویب مجمع عمومی سازمان ملل قرار گرفت کمتر فرصتی را برای وزیرش فراهم می‏‌کرد تا دیده شود. خاتمی در گفت‌‏وگو با رسانه‌‏های بین‌‏المللی چون سی‏‌ان‏‌ان نیز فعال بود و این‏‌چنین بود که از میزان فعالیت وزیرش ناراضی شد.

  • وزارت به جای صدارت

    علی‌‏اکبر ولایتی به ریاست دستگاه سیاست خارجی ایران برگزیده شد تا بتواند در کنار بیژن نامدارزنگنه، طولانی‌‏ترین وزارت مستمر در تاریخ ایران را رقم بزند. امیرعباس هویدا با ۱۲ سال و شش ماه نخست‌‏وزیری رکورددار ریاست دولت در تاریخ ایران است اما این علی‌‏اکبر ولایتی است که با ۱۶ سال وزارت در یک وزارتخانه گوی سبقت را از هویدا در تکیه بر یک صندلی می‌‏رباید. ولایتی فرصت آن را داشت که در ۱۶ سال وزارت مستمر، ساختار دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران را به‏‌گونه‌‏ای پایه‏‌گذاری کند که تا اکنون سکاندار پشت پرده و حقیقی این ساختار خودش باشد و اکثر وزیران امورخارجه پس از خودش از کارمندان و معتمدان او باشند. اما آیا او وزیر امور خارجه موفقی بود؟ کارنامه‏‌ای که ولایتی برای خود ترسیم می‏کند این است: «کسی که در سیاست خارجی کار کرده و مقداری هم در کار فرهنگی و تاریخی بوده و ریشه‌‏دار‏ترین قسمت شخصیت بنده این است که پزشک هستم؛ پزشکی که در سیاست کار کرده و به فرهنگ و تاریخ هم علاقه دارد.».

  • انقلابیِ ناتمام

    اگرچه تعداد قابل توجهی از مسافران پرواز انقلاب از قطار انقلاب پیاده شدند اما داستان صادق قطب‌زاده از همه تراژیک‌تر بود. صادق قطب‌زاده که حدود دو دهه از زندگی‌اش را به شکل فراری و پناهنده گذرانده بود و با جنبش‌های مبارز در لبنان و فلسطین و لیبی و سوریه و همین‌طور مجامع حقوق بشری اروپا و آمریکا در ارتباط بود، در سبک زندگی‌اش کمترین شباهت را به دولتمردان انقلاب اسلامی داشت اما در سیاست دشمنی با شاه با آنان هم‌مسلک بود و به همین دلیل دوستی‌اش با انقلابیون تنها تا زمانی که شاه را از میان برداشتند ادامه پیدا کرد و پس از آن به دشمنی گرایید و قطب‌زاده بر سر این قمار جان خود را باخت.

  • وزیر روزهای طوفانی

    هرچند ابراهیم یزدی نخستین وزیر امور خارجه پس از انقلاب اسلامی نبود و دو ماه پس از پیروزی انقلاب به این سمت منصوب شد اما توانست با اثرگذاری بر این دستگاه در تاریخ دیپلماسی جمهوری اسلامی ماندگار شود؛ این اثر تاکنون نیز پابرجاست چراکه او علاوه بر پایه‌گذاری سیاست خارجی جمهوری اسلامی بر پایه دفاع از فلسطین و نفی رابطه با آمریکا، حتی با افزودن افرادی به وزارت خارجه تاکنون اثرگذار بوده است.

  • کلیسا رویاروی دولت

    هفته‌های گذشته ارمنستان شاهد اعتراضات گسترده به دولت غربگرای نیکول پاشینیان بود. این اعتراضات که در میدان جمهوری ایروان پایتخت ارمنستان متمرکز است با نافرمانی مدنی و بستن جاده‌های اصلی مواصلاتی به ایران و گرجستان و تلاش برای به تعطیلی کشاندن دانشگاه‌ها و مشاغل و ادارات همراه است. معترضان با هدایت اسقف اعظم باگرات گالستانیان که جنبش «تاووش برای میهن» را رهبری می‌کند، امیدوار هستند با از کارکرد انداختن دولت، نخست‌وزیر نیکول پاشینیان را وادار به استعفا کنند و یا تعداد رای لازم در مجلس را برای استیضاح دولت او به دست بیاورند. هرچند دولت پاشینیان پیش از این نیز با اعتراضات گسترده روبه‌رو شده است اما اعتراضات اخیر تفاوت‌هایی با اعتراضات پیشین دارد.

  • رئیس دفتر روابط خارجی شاه

    عباسعلی خلعتبری که از سال ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۷ عهده‌دار وزارت امور خارجه بود، همانگونه که خود در دادگاه پس از وقوع انقلاب اسلامی گفت، وزیر امور خارجه «در حقیقت کار یک رئیس‌دفتر روابط خارجی» بوده و «نه‌تنها من، بلکه پیش از من و بعد از من وظایفی به عهده آن‌ها گذاشته شده بود؛ به دربار می‌رفت و کسب تکلیف می‌کرد و شاه در این مورد تصمیم‌گیرنده همه کارها و برنامه‌ها بود و قدم به قدم سیاست را خود دنبال می‌کرد». خلعتبری به‌عنوان کسی که طولانی‌ترین دوران وزارت امور خارجه را در عصر پهلوی داشت، به نماد سیاست خارجی شاه در سال‌های پایانی بدل شد و از سوی ایران قرارداد الجزایر را امضا کرد و در رابطه با آمریکایی‌ها قرار گرفت و سال‌ها دبیرکل پیمان سنتو را برعهده داشت و در این مقام نیز در ارتباط با انگلیسی‌ها و آمریکایی‌ها نقش مهمی ایفا کرد.

  • آخرین سفیر

    اردشیر زاهدی داماد سابق و محبوب شاه که همچنان مورد علاقه او بود، به‌عنوان وزیر امور خارجه برگزیده شد. اردشیر زاهدی که پدرش در ارتش قزاق از یاران رضاشاه در کودتای ۱۲۹۹ بود و در دوران او نیز از فرماندهان مهم ارتش شد، توانست در کودتای ۲۸ مرداد تاج و تخت محمدرضاشاه را هم نجات دهد و این‌چنین وفاداری خود را به خاندان پهلوی به اثبات برساند.

  • وزیرِ خودِ شـاه

    یدالله عضدی معروف به امیراعظم یکی از نوادگان فتحعلیشاه قاجار بود که با ثروت افسانه‌ای که رانت‌های دوره پهلوی نیز به افزایش آن کمک می‌کرد، از نخستین مروجان مُد و تجملات برند نیز در ایران شد و البته دخترش پرنسس هاموش به‌طور تخصصی عرصه مُد را پیگیری کرد و به یکی از چهره‌های جهانی صنعت مُد بدل شد.عضدی که از هفده‌سالگی میراث‌دار املاک پدرش در تهران و شاهرود بود، در دوران رضاشاه با حمایت عبدالحسین تیمورتاش وارد دستگاه وزارت خارجه شد و پس از آن ماموریت‌های دیپلماتیک او از آلمان، آمریکا، برزیل، آرژانتین و عراق آغاز شد.

  • مطیع‌ترین وزیر خارجه شاه

    غلامعباس آرام، نخستین وزیر امورخارجه دوران محمدرضاشاه پهلوی بود که دوران وزارتش کوتاه نشد و توانست چند سالی بر کرسی خود تکیه کند؛ پس از او بود که دوران باثبات دولت‌ها و به تبع آن وزیران آغاز شد. از او به‌عنوان مطیع‌ترین وزیر امور خارجه محمدرضاشاه پهلوی یاد می‌شود کسی که شهرت دارد در حد منشی شاه در امور سیاست خارجی نقش ایفا می‌کرد در عین حال به ارتباط با انگلیسی‌ها شهره بود؛ به‌گونه‌ای‌که این شهرت در اسناد ساواک نیز منعکس شده است.