مسعود سپهر فعال سیاسی اصلاحطلب در شیراز:خطرِ واپسگرایان استاندار را تهدید میکند
مسعود سپهر، استاد دانشگاه آزاد شیراز و فعال سیاسی اصلاحطلب در گفتوگو با هممیهن با اشاره اینکه در استان فارس پیچیدگیهایی وجود دارد که امکان برداشتن گامهای مهم توسط استاندار را محدود کرده، معتقد است فشار نمایندگان فعالیت استاندار را محدود خواهد کرد و همین باعث شده است کارها تا حدود زیادی قفل شود.

مسعود سپهر، استاد دانشگاه آزاد شیراز و فعال سیاسی اصلاحطلب در گفتوگو با هممیهن با اشاره اینکه در استان فارس پیچیدگیهایی وجود دارد که امکان برداشتن گامهای مهم توسط استاندار را محدود کرده، معتقد است فشار نمایندگان فعالیت استاندار را محدود خواهد کرد و همین باعث شده است کارها تا حدود زیادی قفل شود.
نسبت به بیعملی سیاسی استاندار فارس گلایههایی در استان مطرح است. آیا ایشان دچار بیعملی هستند و یا اینکه تحت فشارهای سیاسی قرار دارند؟
آقای دکتر امیری قبلاً در اداره کل دادگستری فارس حضور داشتند و در آن دوره خاطرات خوبی از اقدامات ایشان و رویکرد بیطرفانهای که داشتند داریم که منجر به ایجاد ارتباط متقابل مناسبی شد که بهرغم آنکه در قوه قضائیه جهتگیریهای سیاسی به نفع جریان خاصی وجود داشت اما ایشان تا حدود زیادی بیطرفیای که لازم است را در فارس ایجاد کرد. از همین نظر استاندار شدن ایشان مورد حمایت افراد بود.
هرچند که نظر عدهای این بود که نیروی بومی انتخاب شود اما ایشان در پستهای ملی فعالیت داشتند و کارنامه خوبی داشتند و احساس شخصی من و بسیاری از دوستان این بود که گزینه مناسبی هستند؛ با توجه به اینکه خیلی از افراد نیز نتوانستند از فلیترهای مختلف عبور کنند و یا نخواستند که عبور کنند. به طور کلی ایشان مورد قبول و استقبال بوده و هست و با توجه به سابقه ملی هم که دارند، امید بود که بتوانند گامهای سریع و موثری برای مشکلات بردارند اما پیچیدگیهایی وجود دارد که امکان برداشتن گامهای مهم چندان فراهم نیست. برای نمونه ایشان همان روزی که بهعنوان استاندار در هیئت وزیران معرفی شدند گفتند که اولین اقدامم دنبال کردن تغییر رئیس دانشگاه شیراز است و هنوز این اتفاق رخ نداده است.
البته در بسیاری از دانشگاههای دیگر نیز رخ نداده و انتصاب رئیس دانشگاه دچار چنان مشکلاتی شده است که کل مملکت را به قهقرا میبرد. متاسفانه در کشور ما آنچنان دخالت نهادهای غیرعلمی و غیرمسئول و همهکاره زیاد است که ایشان هنوز موفق به تحقق اولین وعده خود نیز نشده است. طبیعی است که یک ناظر منصف اینها را از چشم ایشان نمیبیند و پیچیدگیهایی است که در سالیان گذشته در کشور ایجاد شده است و طبیعتاً همه کارها به صورت تعلیق باقی میماند و باقی مانده است.
در استان فارس گلایههایی وجود دارد؛ در رویکرد استاندار نسبت به انتصابات، بهویژه در زمینه دخالت نمایندگان. آیا فشار در این استان به حدی زیاد است که ایشان نمیتوانند رویکرد مورد نظر خود را پیش بگیرند؟
آنچه که من در صحبت با بقیه دوستان در استانهای دیگر شنیدهام، با کمی تفاوت، تقریباً در همه جا وضعیت به همین صورت است. ایشان در روز معارفه خود با ذکر خاطرهای از زمان معاونت امور مجلس گفتند که باید از قانون اساسی دفاع کنیم و اشاره کردند در این قانون مطابق با اصل تفکیک قوا نمایندگان نباید بههیچوجه دخالت کنند و در آن دوره زمانی که نمایندهای در امر انتصابات دخالت کرد به صورت جدی با او برخورد کردم و با یادآوری این اصل بههیچوجه این مسئله را انجام ندادم.
الان اما ظاهراً اینگونه نیست و در اظهارات خود ایشان نیز مشخص است که به شدت تحت فشار هستند و این امر به ریاستجمهوری هم بازمیگردد. تحلیل شخصی من این است که چون جناب آقای دکتر پزشکیان از مجلس به ریاستجمهوری رسیدند و چند دوره متوالی نماینده مجلس بودند، با خیلی از نمایندگان روابط شخصی دارند و به نظرم حتی خود ایشان نیز به صورت شخصی و ظاهراً به حالت رفاقتی بسیار تحت فشار نمایندگان هستند.
تعبیر نمایندگان مجلس از وفاق این است که ما هرچه گفتیم قبول کنید که شما با ما وفاق کنید. یعتی وفاق با رفیقبازی و تصور اینکه سیاست عرصه رفاقت از نوع رفیقبازی است را اشتباه گرفتهاند. چون در کشور ساختار و نهادهای شفاف حزبی و رسانهای وجود ندارد و از طرفی نیز نمایندگان با همین مسیر به نمایندگی رسیدهاند این شرایط ادامه دارد و تا حدود زیادی کارها را قفل کرده است.
آیا این مسئله در استان فارس شدیدتر است؟ با توجه به اینکه یک سابقه قدیمی از نمایندگان درباره استعفای دستهجمعی به دلیل انتخاب آقای افشانی به سمت استانداری داده بوده است...
در استان فارس فکر نمیکنم با استانهای دیگر تفاوت ماهوی وجود داشته باشد، اما نکته اساسی این است که چون یک ساختار سیاسی منسجم وجود ندارد و مقرراتی وجود دارد که به صورت قانونی بر این انتصابات حاکم است. یکی اینکه خود استاندار از یک پایگاه سیاسی و حزبی مشخص نیامده است که شبکه محکمی داشته باشد و افراد زیادی را بشناسد.
بنابراین ایشان برای شناسایی افراد دچار مشکل هستند. دومین مسئله این است که استاندار باید هرکسی را که انتخاب میکند استخدام دولت باشد و نمیتواند یک نفر را از بیرون از ساختار دولت بیاورد. کسانی هم که در ساختار دولت هستند، محصول گزینشهای سی سال اخیر هستند. همه کسانی که از عصر اصلاحات باقی ماندهاند بازنشسته شدند و امکان به کارگیری آنها نیست که البته درست هم نیست.
سومین و مهمترین مسئله قانون به کارگیری مشاغل خاص است که نهادهای تغیینکننده صلاحیت را با این معیار که فرد تعیینشده آیا از ما حرفشنوی دارد یا خیر، نامه تاییدیه را میفرستند و بههیچوجه کسی که فرد مستقل و دارای شهامت اخلاقی باشد از فیلتر نهادهای تعیینکننده صلاحیت و مراجع استعلام عبور نمیکند. بنابراین تقریباً پیدا کردن اشخاص مناسب در این شرایط سخت است و افراد شجاعی که بتوانند ریسک کنند و کارهای مدیریتی را به انجام برسانند و در عین حال با حقوق ناچیز دستگاههای دولتی و با پاکدامنی در خدمت مردم باشند تقریباً ماموریت غیرممکن است.
اینکه اشاره کردید ایشان به صورت سازمانی عضو گروهی سیاسی نیستند، خودشان نیز اعلام کردند که وابسته به جریان سیاسی نیستند، اما بسیاری به این مسئله اعتراض دارند که یک فرد اصولگرا استاندار فارس شده است. آیا واقعاً وابستگی سازمانی ندارند و یا در دستهبندی جریان سیاسی اصولگرا قرار میگیرند؟
ایشان را نمیشود در طیف اصولگرایان طبقهبندی کرد و البته هیچگاه هم در هیچیک از تشکیلات اصلاحطلب عضو نبودند، اما الان آنچه که در مملکت و در چارچوب دولت وفاق باید به آن فکر کنیم، این است که افرادی که کار میکنند دو گروه هستند؛ یا توسعهگرا یا واپسگرا.
من آقای امیری را در گروه توسعهگرایان طبقهبندی میکنم و اگر در فضای مناسب و دست ایشان باز باشد، میتوانند در خدمت توسعه استان باشند، اما آن خطری که ایشان را تهدید میکند، واپسگرایانی هستند که هیچ نوع حرکت رو به جلو را بر نمیتابند و تنها به قبیله خود فکر میکنند و از طرفی نیز با شعارهای به ظاهر انقلابی و مسلماننمایانه چوب لای چرخ هر حرکت رو به جلویی میگذارند.