| کد مطلب: ۲۹۵۹۶

امیررضا جباری عضو شورای مرکزی بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی شریف:

فضای سیاسی دانشگاه‏‌ها پایین‌‏تر از دهه‌‏های ۷۰ و ۸۰ است

برای اینکه شعار وفاق در دانشگاه‌ها عملیاتی شود، ابتدا خود دانشجوها باید این شعار را قبول کنند.

فضای سیاسی دانشگاه‏‌ها پایین‌‏تر از دهه‌‏های 70 و 80 است

هفدهم آذرماه، یک روز پس از برگزاری مراسم روز دانشجو، دانشگاه صنعتی شریف میزبان مسعود پزشکیان بود. امیررضا جباری، عضو بسیج دانشجویی دانشگاه شریف که مسئولیت رسانه‌ای این تشکل را هم برعهده دارد، در گفت‌وگویی که با هم‌میهن داشت، ضمن انتقاد به مراسم برگزارشده در این دانشگاه، معتقد است که فضای سیاسی این روزهای دانشگاه به مراتب پایین‌تر از فضای سیاسی است که در دهه‌های قبل وجود داشته است.

این فعال دانشجویی می‌گوید برای اینکه شعار وفاق در دانشگاه‌ها عملیاتی شود، ابتدا خود دانشجوها باید این شعار را قبول کنند. او معتقد است: «باید یک مقدار شعار وفاق رئیس‌جمهور را خود فعالان دانشجویی هم قبول کنند و بعد به این فکر کنند که چطور می‌توانیم این انسجام را بین خودمان پیش ببریم.» 

‌به‌عنوان اولین سوال، ارزیابی‌تان از فضای سیاسی دانشگاه‌ها در نیمه دوم سال 1403 چگونه است؟ فضای این روزهای دانشگاه را از نظر سیاسی چطور می‌بینید؟ 

با توجه به تجربه‌هایی که از دهه‌های پیش داریم، فضای سیاسی دانشگاه‌ها پایین‌تر است، یعنی ما خیلی آن جو سیاسی که قبلاً وجود داشت را دیگر در دانشگاه‌ها نمی‌بینیم. اما این چند روز اخیر به لطف 16آذر هم که شد، این جو سیاسی یک مقدار در دانشگاه به وجود آمد. یک مقدار هم جو سیاسی در حوزه بحث مقاومت و فلسطین وجود دارد و تجمعاتی را می‌بینیم اما همانطور که گفتم، جو سیاسی فعلی در مقایسه با جو سیاسی‌ای که در دهه‌های 70 و 80 بر دانشگاه حاکم بود، کمتر است. 

‌دانشگاه شریف به مناسبت روز دانشجو میزبان رئیس‌جمهور بود؛ برگزاری این مراسم و حضور مسعود پزشکیان چطور بود؟ آیا رضایت تشکل‌ها و گروه‌ها از حضور رئیس‌جمهور جلب شد؟  

به شکلی که نهاد ریاست‌جمهوری و وزارت علوم برنامه را چیده بودند، خیلی برنامه دانشجویی و شریفی نبود یعنی درصد دانشجوهای شریفی که آنجا بودند، تقریباً در سالنی که 400 الی 500 نفر گنجایش دارد، 100 الی 150 نفر از دانشجوهای شریف حضور داشتند. از طرف دیگر 40 درصد از انتهای سالن هم خالی شد و از جاهای دیگر آن را پر کردند. یعنی در نهایت تلاش کردند تا فضای سالن و سخنران‌ها مهندسی شود.

از آن‌طرف، سخنران‌ها هم از روی گرایش سیاسی انتخاب شده بودند. آنهایی را که نماینده تشکل‌ها و اتحادیه‌ها بودند را که نمی‌شد مهندسی کرد اما نماینده انجمن‌های علمی، شوراهای صنفی و یا نشریات، افرادی را برای حرف زدن انتخاب کردند که گرایش سیاسی‌اش را می‌پسندیدند. 

‌تقریباً 5 ماه از روی کار آمدن دولت مسعود پزشکیان گذشته است، طی این مدت عملکرد دولت را در بحث دانشگاهی و تشکل‌های دانشجویی چطور ارزیابی می‌کنید؟ 

باید به دولت فرصت بیشتری داد تا زمان سپری شود ولی در همین زمان هم ما خیلی فعالیت خاصی ندیده‌ایم و به نظر می‌آید فقط در حد تغییر برخی از ریاست‌های دانشگاه بوده که این انتخاب‌ها هم سیاسی و از جناح خودی بوده است ولی اینکه بگوییم اتفاق ویژه‌ای برای تشکل‌ها افتاده، حداقل من ندیده‌ام.

‌دولت چهاردهم شعار «وفاق ملی» را به عنوان شعار خود انتخاب کرده است. نظر شما درباره این شعار چیست؟ 

ابتدا بگویم شعار انسجام و وفاق ملی که دکتر پزشکیان انتخاب کرده است، شعار خیلی خوبی است و نیازِ امروز کشور به شمار می‌رود و اصولاً امروز ما به این انسجام و وفاق ملی نیاز داریم ولی باید مرزبندی‌های این وفاق مشخص شود. مثلاً وفاق باید بر سر چه چیزی باشد و یک چارچوبی مشخص شود که به طور مثال ما داخل این چارچوب می‌خواهیم وفاق کنیم؛ چون که اگر این اتفاق نیفتد، آن سمت این شعار وفاق منجر به این خواهد شد که افراد مختلفی از تفکرات مختلف که نمی‌توانند با هم کار کنند، تبدیل به کارگزاران دولت می‌شوند و یا افرادی کارگزار دولت می‌شوند که نظام جمهوری اسلامی را قبول ندارند و حالا در همان نظام، کارگزار دولت می‌شوند.

برای اینکه بتوان این وفاق را حفظ کرد، لازم است تا یک چارچوبی شکل بگیرد و هم اینکه این وفاق باید یک امر اجتماعی باشد نه اینکه امری سیاسی شود. آن افرادی که در دولت می‌خواهند با هم کار کنند، باید زبان هم را بفهمند، یعنی لزوم سهمیه‌بندی به گروه‌ها و جریان‌ها نمی‌تواند یک اتفاق خوبی را ذیل وفاق رقم بزند و این شائبه پیش می‌آید که دولت در حال توزیع رانت و حامی‌پروری است. انتهایش هم این می‌شود که تیمی که می‌خواهد کار را پیش ببرد، به علت عدم هماهنگی موفق نخواهد شد. در عرصه سیاسی اگر وفاق اینطور باشد موفق نمی‌شود اما برای موفقیت باید وفاق را به عرصه اجتماع آورد.

‌این نکاتی که اشاره کردید در مباحث کلان بود، چطور می‌توان در سطح دانشگاه‌ها به وفاق رسید؟

در دانشگاه‌ها هم ایجاد این وفاق به خود فعالان دانشجویی برمی‌گردد. مثلاً ما در بسیج دانشجویی طی این سال‌ها خیلی به انجمن اسلامی پیشنهاد دادیم که با هم گفت‌وگو کنیم اما قبول نکردند. باید یک مقدار شعار وفاق رئیس‌جمهور را خود فعالان دانشجویی هم قبول کنند و بعد به این فکر کنند که چطور می‌توانیم این انسجام را بین خودمان پیش ببریم. موضوع بعد هم تسهیل‌گری است. یعنی اینکه شاید ایده این است که وزارت علوم بخواهد به صورت فعالانه برنامه‌ای برای ایجاد وفاق بین تشکل‌ها داشته باشد. 

‌یکی از مواردی که در دولت چهاردهم درباره دانشگاه‌ها وجود دارد، ماجرای بازگشت دانشجوها و اساتید تعلیقی و اخراجی به دانشگاه‌هاست. ارزیابی‌تان از این تصمیم و عملکرد دولت مسعود پزشکیان چیست؟ 

یک عنصر خیلی مهمی که وجود دارد و می‌تواند وفاق را به هم بزند، این است که بخواهیم از قانون تخطی کنیم. ما در تاریخ توسعه سیاسی ایران هم می‌بینیم که قانون نقش اساسی داشته است. این بازگشت تعلیق‌شده‌ها و اخراجی‌ها اگر بر مبنای قانونی باشد خیلی خوب است و اشکالی ندارد. اگر از اول اینها غیرقانونی تعلیق شده‌اند، بازگشت‌شان خوب است اما اگر براساس یک اصل قانونی و خطای انضباطی تعلیق شده‌اند، بازگشت این افراد اصل وفاقی که باید بر حول یک محور به نام قانون باشد را از زیر سوال می‌برد.

اینکه در خود دانشگاه‌هاست، در دولت و سایر نقاط هم باید همین باشد. اولین اصل برای ایجاد وفاق این است که باید به قانون احترام گذاشت، احتمالاً خود دکتر پزشکیان هم این موضوع را تایید می‌کند اما در عمل بعضاً رفتارهای دیگری می‌بینیم. 

‌به‌عنوان یک فعال دانشجویی، چه انتظاری را از دولت چهاردهم دارید؟ 

باید به دانشگاه از لایه بالاتری نگاه کرد و آن نگاه این است که اصلاً نهاد دانشگاه برای چه به وجود آمده و قرار است چه نیازی را در کشور پاسخ دهد و اصولاً آن نیازی که نهاد دانشگاه براساس آن ایجاد شده، الان هم آن نیاز وجود دارد و قرار است الان هم دانشگاه به همان نیاز پاسخ دهد؟ اگر که جواب این است که خیر، باید پاسخ داده شود که در ایران، دانشگاه باید چطور باشد و به چه دانشگاهی می‌توان دانشگاه مطلوب گفت. دانشگاه نسل‌های مختلفی دارد، چنانچه مثلاً الان دانشگاه‌های آمریکا نسل چهار هستند. 

‌چرا این نسل‌های متفاوت در دانشگاه‌ها به وجود آمده‌اند؟ وضعیت در دانشگاه‌های ایران چطور است؟ 

دلیل این است که نیازهای مختلفی در هر زمان برای این نهاد دانشگاه وجود داشته است و در هر زمان آمده‌اند این نهاد دانشگاه را تغییر داده‌اند که سوال و نیازی که وجود داشته را جواب دهد. ولی ما در ایران این موضوع را نداریم، یعنی الان دانشگاه‌ها خیلی پیرو نیاز کشور نیستند، یعنی دانشگاه یک خطی را می‌رود اما صنعت و نیازهای کشور یک سمت دیگر را می‌روند.

باید به این فکر کرد که اصولاً به صورت نهادی دانشگاه را چطور باید تغییر داد که به نیازهای امروز کشور پاسخ دهد، حالا این نیازها چه علمی و صنعتی و چه نیازهای سیاسی و اجتماعی باشد. دانشگاه به این شکل نمی‌تواند پاسخگوی مسائل سیاسی و اجتماعی کشور باشد.   

دیدگاه

ویژه سیاست
پربازدیدترین
آخرین اخبار