| کد مطلب: ۱۸۴۲۶

چموش، بی‌زین و‌ لگام

دو گزارش اصلی صفحات اجتماعی و اقتصادی شماره امروز «هم‌میهن» درباره نسل «زد» و میراث دولت سیزدهم و رد ادعای «اسب زین‌کرده» کیهان است. کیهان با فراربه‌جلو مدعی شده که میراث آقای رئیسی یک اسب زین‌کرده و قبراق و آماده یراقی است که فقط یک سوارکار ماهر کم دارد تا کشور را چهارنعل به سوی پیشرفت و ترقی بتازاند. چرا کسی نبود تا از نویسنده محترم این گزاره بپرسد، اگر چنین است پس چرا مردم شریف ایران سه گروه شدند و اکثریت نیامدند رای بدهند تا تعیین سوارکاری ماهر را بر این سمند زردرنگ بنشانند؟ 

آنان هم که آمدند، اکثریت‌شان اجازه ندادند که این اسب کهر وارد پیست سیاست شود. آنان که این اسب را سرحال و زین‌کرده تحویل دادند، چرا خود قدری سوار نشدند تا مردم از سوارکاری آنان لذت ببرند؟ ماجرا به‌گونه دیگری است. این اسب نه‌تنها بی زین و‌ لگام است، بلکه چموش هم هست. گزارش نسل «زد» نشان از شکست فرهنگی و اجتماعی مدیریت سه سال گذشته و حتی پیش از آن است؛ نسلی که بسیاری از آنان دیگر تصویری از خود را در آینه ایران نمی‌بینند؛ نسلی که در جریان انتخابات اخیر نشان داد قهر نکرده؛ بلکه با قهر و‌ قهراً به دنیا آمده است.

تولید رسانه‌ای نباید مخدر و توهم‌زا باشد و تحلیل بی‌پایه دهد. ساختار سیاسی ایران این بار به این نظرات تخدیرگر وقعی ننهاد و مسیر درست را به اجرا درآورد. حتی در همین حد هم موفقیت مورد انتظار حاصل نشده است. شاید بهتر است بگوییم آنچه که می‌بینیم حتی کره اسب چموش هم نیست؛ یک اسب چوبی توخالی است که برای جابه‌جایی باید آن را هُل داد.

این انتخابات بزرگترین نعمتی بود که نصیب ساختار سیاسی شد. بدون تردید فرصت دوباره‌ای به دست نمی‌آمد که واقعیت جامعه ایران تا این اندازه آشکار و عریان خود را به صاحبان قدرت نشان دهد. اولین بازمانده از دولت پیش نسلی است که نه‌تنها فراموش شده  بلکه اصلاً وجود آن انکار می‌شود. نسلی که وجودش مطلقاً به رسمیت شناخته نشده است و تاکنون نیز در هیچ‌یک از مناسک رسمی و رسانه ظاهراً ملی، حضور نداشته است.

چنین نسلی را چگونه می‌توان مهار و اعتماد آنان را جلب کرد؟ نسلی که آینده از آن اوست ولی هم‌اکنون نادیده گرفته می‌شود. نسلی که گوشه‌ای از حضورش را در ۱۴۰۱ دیدید؛ ولی وقعی ننهادید. این نسل فراموش‌شده نیست نادیده گرفته و به رسمیت نشناخته شده است. گویی وجودش مشروعیت ندارد. ولی این نسلی است که دیر یا زود حضور خودش را تحمیل خواهد کرد؛ در آن روز همه پشیمان خواهند شد.

وجه دیگر این توصیف، شاخص‌های اقتصادی است. کسانی که وعده تک‌رقمی کردن تورم را داده بودند به شهادت گزارش بانک مرکزی در روز یکم اردیبهشت جاری نرخ تورم سالانه سال ۱۴۰۲ برابر ۵۲/۳ درصد اعلام شد که نشان می‌دهد بالاترین نرخ تورم سالانه ایران از ۸۰سال قبل تاکنون در این سال ثبت شده است.

این یکی از شاخص‌های این اسب زین‌کرده است. ناترازی بانک‌ها و تشدید ناترازی صندوق‌های بازنشستگی، تشدید ناترازی در بخش انرژی اعم از گاز و برق و بنزین، وضعیت بسیار بغرنج چندنرخی ارزی و شکاف بزرگ میان نرخ بازار و نرخ رسمی، عدم حل برجام و باقی ماندن مشکل سیاست خارجی که با آمدن ترامپ تشدید خواهد شد.

وعده ساخت ۴میلیون واحد مسکونی و به همین اندازه تولید شغل نیز همه روی زمین مانده و تعهدات آن به دولت جدید منتقل شده است. این اسب چوبین غذا هم نخورده است و از گرسنگی نای رفتن خود را هم ندارد؛ چه رسد به این که ملتی هم بخواهند سوار آن شوند. ‌شاید بهتر بود که کیهان این پرونده را باز نمی‌کرد؛ ولی اطمینان داشته باشید که یک‌بار برای همیشه در ابتدای دولت باید گزارشی از وضعیت اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی داخلی و خارجی تهیه کرد و به اطلاع مردم رساند تا فردای روزگار کسی جر نزند و نخواهد گنجشک رنگ‌کرده را جای قناری غالب کند.

اخبار مرتبط
دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی