چالشها و فرصتهای پزشکیان
پیروزی پزشکیان و داینامیکهای رقابتهای انتخاباتی تحلیلهای مهمی از چشمانداز سیاسی ایران و مسیر احتمالی کشور ارائه میدهد.
مسعود پزشکیان، یک نماینده ناشناخته اصلاحطلب اهل تبریز و یک جراح قلب، در انتخابات زودهنگام با شکست پنج رقیب محافظهکار و تبدیل شدن به نهمین رئیسجمهور ایران، همه احتمالات را بر هم زد. او جانشین ابراهیم رئیسی، رئیسجمهور محافظهکاری است که در ۱۹ مه در سانحه سقوط بالگرد جان خود را از دست داد.
پیروزی پزشکیان و داینامیکهای رقابتهای انتخاباتی تحلیلهای مهمی از چشمانداز سیاسی ایران و مسیر احتمالی کشور ارائه میدهد. اولاً، گسست بین دولت و جامعه ایران هیچوقت بالاتر از این نبوده است. در دور اول انتخابات، تنها ۳۹ درصد از واجدین شرایط رای خود را به صندوق انداختند که پایینترین رقم برای انتخابات ریاستجمهوری جمهوری اسلامی است.
در دور دوم که تنها پزشکیان و سعید جلیلی رادیکال در رقابت باقی ماندند، حدود ۴۹/۸درصد شرکت کردند که همچنان یکی از کمترین میزان مشارکت در انتخابات ریاستجمهوری ایران است. کمپین پزشکیان در دور دوم به دنبال متقاعد کردن جوانان و ناامیدانی بود که دور اول را تحریم کرده بودند، اما نتایج نشاندهنده میزان بیتفاوتی و نارضایتی زیاد مردم است.
نکته دوم این است که به نظر میرسد این انتخابات دیگر شکاف معمول بین اصلاحطلبان و اصولگرایان نبود بلکه، مشخصه این دور انتخابات، رقابت شدید درون اردوگاه محافظهکاران بین جلیلی و محمدباقر قالیباف بود. بهرغم فشار از بالا برای اینکه این اردوگاه تحت یک نامزد واحد متحد شود تا از تقسیم آرا جلوگیری شود، هیچکدام موافقت نکردند.
قالیباف پس از ناکامی در راهیابی به دور دوم، از جلیلی حمایت کرد، اما همه حامیان او از قالیباف پیروی نکردند. نتایج حاکی از آن است که حداقل بخشی از آرای قالیباف به سمت پزشکیان تغییر کرده و به پیروزی او کمک کرده است. ثالثاً، کسانی که طرفدار برخی تغییرات بودند، توانستند بر کسانی که وضعیت موجود را تأیید میکردند، غلبه کنند.
این پیروزی بهرغم بیتفاوتی گسترده در میان مردم، برای اصلاحطلبان بهدست آمد. بنابراین، تقاضا برای اصلاحات، حتی در حاشیه، از داخل ایران هنوز یک واقعیت است که باید روی آن حساب کرد. سوابق و اظهارات پزشکیان در جریان مبارزات انتخاباتی حاکی از آن است که در عین حال که او تغییر مسیر را هدف قرار خواهد داد، اما تلاشی برای تکان دادن شدید قایق نخواهد داشت. بنابراین او از سوی سیستم بهعنوان یک تهدید تلقی نمیشود.
احتمالاً به همین دلیل است که او در وهله اول مورد تأیید شورای نگهبان قرار گرفت و تنها کاندیدای اصلاحطلب مجاز برای شرکت در رقابتها و اولین رئیسجمهور اصلاحطلب پس از خروج محمد خاتمی در سال ۲۰۰۵ بود. پزشکیان با شعار «برای ایران» وعده داد که صدای بیصداها باشد، علیه سرکوب معترضان سخن بگوید و از آزادی زنان در خصوص حجاب حمایت کند.
او احتمالاً در طول دوران ریاستجمهوری خود تلاش خواهد کرد تا جمعیت عمدتاً سرخوردهای را که قبلاً شاهد حکومت اصلاحطلبان و اعتدالگرایان بودهاند، اما تغییر ملموس زیادی در زندگی روزمره خود ندیدند، جلب کند. در سیاست خارجی، کمپین پزشکیان بر لزوم تعامل با غرب از جمله در موضوع هستهای، رفع تحریمها و بهبود شرایط اقتصادی کشور و همچنین دور شدن از آستانه جنگ منطقهای متمرکز بود.
چالش فوری او انتخاب اعضای کابینهای خواهد بود که میتوانند اجرای دستور کار سیاسی او را تضمین کنند، که این امر نیاز به تصویب پارلمان تحت سلطه محافظهکاران دارد. سیگنالها حاکی از آن است که اردوگاه اصلاحطلبان چنین لیستی آماده نداشته است، زیرا نتایج انتخابات غیرمنتظره بوده و انتظارات قبل از تصادف رئیسی این بود که نیروهای محافظهکار حداقل پنج سال دیگر در قدرت باشند.
پس از تعیین کابینه، چالش اصلی پزشکیان نیروهای محافظهکار خواهد شد. آنها احتمالاً در ماههای آینده ذیل ایده تهدید مشترک اصلاحطلبان در قدرت متحد میشوند. آنها احتمالاً از تمام نهادهای منتخب و منتخب تحت کنترل خود برای تضعیف اقدامات پزشکیان استفاده خواهند کرد، بهویژه زمانی که آنها بهعنوان تهدیدکننده قدرت یا منافع محافظهکاران تلقی شوند.