| کد مطلب: ۱۷۸۵۲

ساکنان حاشیه تالاب انزلی و پژوهشگران می‌گویند وضعیت تالاب روزبه‌روز وخیم‌تر می‌شود

در انتظار مرگ خانه ماهی‌ها

گفته‌های شاهدان عینی افول تالاب انزلی را تایید می‌کنند؛ تالابی که تا امروز بارها مورد آزمایش طرح‌های احیاء قرار گرفته، اما نجات پیدا نکرده است. این تالاب سال‌هاست به‌عنوان یکی از منحصربه‌فردترین پهنه‌های آبی ایران مورد هجوم فاضلاب، رسوبات و تهدید کاهش سطح آب دریای خزر قرار گرفته و برخی پژوهش‌ها پیش‌بینی می‌کنند که تا پایان قرن جاری، دیگر تالابی وجود ندارد.

در انتظار مرگ خانه ماهی‌ها

«ما دیگر در کل تالاب عمقی به اندازه دو متر نداریم. اگر به‌سرعت دستور لایروبی را صادر نکنند، تالاب از بین می‌رود و مردم حاشیه آن را درگیر می‌کند؛ چون ریزگردهایی که بعد به‌دلیل خشکی تالاب ایجاد می‌شود درنهایت باعث کوچ آنها می‌شود.» این را یکی از قایقرانان انزلی می‌گوید که حالا با موجی از ترک کار همکارانش و از بین رفتن امکان صیادی در تالاب انزلی روبه‌رو شده.

صیادان تالاب می‌گویند، دیگر ماهی چندانی باقی نمانده و حالا باید کم‌کم از آن خداحافظی کنند؛ چون سطح باقی‌مانده برای صیادی آنقدر کم و حجم آلودگی و ورود رسوبات آنقدر بالاست که دیگر جایی برای آنها باقی نمانده است.

گفته‌های شاهدان عینی افول تالاب انزلی را هم تایید می‌کنند؛ تالابی که تا امروز بارها مورد آزمایش طرح‌های احیاء قرار گرفته، اما نجات پیدا نکرده است. این تالاب سال‌هاست به‌عنوان یکی از منحصربه‌فردترین پهنه‌های آبی ایران مورد هجوم فاضلاب، رسوبات و تهدید کاهش سطح آب دریای خزر قرار گرفته و برخی پژوهش‌ها پیش‌بینی می‌کنند که تا پایان قرن جاری، دیگر تالابی وجود ندارد.

یکی از این پژوهش‌ها که توسط پژوهشگران دانشگاه تهران و علم و صنعت ایران انجام و در سال 2024 میلادی منتشر شده، نشان می‌دهد سرنوشتی مشابه دریاچه ارومیه در انتظار این تالاب است. این محققان  با بررسی تصاویر ماهواره‌ای و مدل‌های هیدرولوژی نشان دادند که از دهه ۱۹۳۰ به‌بعد حدود ۸۰ درصد مساحت این تالاب از بین رفته و ممکن است این  تالاب تا سال ۲۰۶۰ کاملاً خشک شده یا در بهترین حالت نهایتاً به یک تالاب فصلی تبدیل شود. حالا ساکنان حاشیه این تالاب که زندگی‌شان به حیات آن وابسته است، در انتظار روزهایی تلخ‌ترند.

تالاب را لایروبی کنید

حمیدرضا فتح‌شیرین، قایقران و مدیرعامل اتحادیه قایقرانان شهرستان انزلی است. او تعریف می‌کند که در ساختارهای مدیریتی، بدون تجربه تصمیمات نادرستی می‌گیرند و تمام فاضلاب را بدون مدیریت وارد تالاب انزلی می‌کنند: «قرار بود پل‌هایی در مسیر کمربندی انزلی در عرض سه‌سال ساخته شود، اما خبری از آن نیست. سفره قشر بزرگی از قایقرانان و کسانی که صیادی و شکار می‌کنند و از این تالاب روزی می‌گیرند، خالی شده است.»

او می‌گوید، تمام فاضلاب استان راهی تالاب شده است و بخش زیادی از مشکلات آن مربوط به تصمیماتی است که در سطح استان گرفته می‌شود و برای حل آن از مردم محلی کمک نمی‌گیرند: «بعضی از مسئولان عالی‌رتبه استانی در روزهای اول کاری تصمیم به کمک می‌گیرند، اما واقعیت را از زبان مردم نمی‌شنوند. همین رویه باعث کندشدن روند احیای تالاب شده است. درخواست ما این است که اجازه دهند خود مردم و ذی‌نفعان تالاب انزلی، آن را احیا کنند. ما همین زباله‌ها و گل‌ولای را برمی‌داریم، فقط آنها دخالتی نکنند؛ چون ورودشان به این موضوع باعث شده محیط‌زیست، آبزیان، ماهیان و پرندگان تالاب از بین برود و کسب‌و‌کار محلی‌های اطراف تالاب آسیب ببیند.»

درحال‌حاضر تالاب انزلی از 99 مجرا شاهد ورود فاضلاب است و با رسوبات لایروبی‌نشده هم تهدید می‌شود. این تالاب بیش از 24 هزار هکتار مساحت دارد که قسمتی از آن به پیربازار و زرجوب می‌خورد و بخشی از فاضلاب آن از مرکز استان وارد آن می‌شود.

فتح‌شیرین می‌گوید، این قسمت آلوده است و ماهی و جاندار دیگری در آن وجود ندارد و هر زمانی که باران می‌بارد، فاضلاب به سمت دریا حرکت می‌کند: «کشاورزان از همین آب که فاضلاب وارد آن شده، برای آبیاری محصولات‌شان استفاده می‌کنند و همین محصول توسط مردم مصرف می‌شود. نتیجه آن را در بیمارستان‌ها می‌بینید که سرطان‌ها روزبه‌روز بیشتر می‌شود. فاضلاب به بخش دیگری از تالاب کمتر وارد می‌شود، اما مشکل دیگر سازه‌های مهندسی‌نشده است که باعث شده رسوبات بالادست که از کوه‌ها می‌آیند، به تالاب برمی‌گردد و حالا عمق آن به یک تا یک‌ونیم متر رسیده است.»

میزان ماهی موجود در تالاب انزلی به پنج تا 10 درصد رسیده است و باتوجه به کاهش شدید عمق آن، صیادان تالاب برای ماهیگیری به سمت دریا می‌روند. ازطرف‌دیگر بسیاری از آنها تغییر شغل داده‌ و از شغل اجدادی خود صرف‌نظر کرده‌اند. مدیرعامل اتحادیه قایقرانان شهرستان انزلی می‌گوید، دستورات زیادی بابت لایروبی از سمت اداره بنادر و نماینده شهر صادر شده است: «همه فاضلاب شهرهای اطراف به این تالاب وارد می‌شود و نمایندگان استان باید بودجه خوبی برای حل این معضل درخواست کنند. ازطرف‌دیگر باید تله‌های رسوب‌گیر در بالادست تالاب نصب شود، اگر این اقدامات انجام شود تا دو، سه سال آینده می‌توان روند بهبودی این تالاب را دید.»

بحران کاهش ماهیان تالاب

تالاب انزلی با قرار گرفتن در بین دو اکوسیستم خشکی و دریا، محدوده منحصربه‌‌فردی از جوامع گیاهی و جانوری را به وجود آورده و تغییرات اکوسیستمی هم در عرصه خشکی، هم در دریای کاسپین بر این تالاب تاثیرگذار است. با گذشت زمان و توسعه شهرها و نواحی مسکونی، توسعه واحدهای صنعتی و اراضی کشاورزی حوضه آبخیز تالاب انزلی، تخریب جنگل‌ها و مراتع حوزه آن سبب شده تا تالاب انزلی در مسیر نابودی سریع قرار گیرد. این تالاب از یک‌سمت فقط پذیرای رسوبات، پساب‌ها و پسماندهای اراضی حوضه آبخیز خود بوده و ازسوی‌دیگر نوسانات آب دریای خزر بر گستره و عمق آن تاثیرگذار بوده است.

علیرضا میرزاجانی، عضو پژوهشکده آبزی‌پروری آب‌های داخلی کشور درباره آخرین وضعیت اکوسیستم تالاب انزلی به هم‌میهن می‌گوید:«درحال‌حاضر بخش زیادی از دگرگونی‌های منفی مشاهده شده در تالاب انزلی با کاهش گستره آبی آن مرتبط است که درنهایت کارکردهای مورد انتظار از مناطق تالابی را تحت‌الشعاع خود قرار داده است. جدای از نامشخص بودن حقابه تالاب، گستره تالاب انزلی بیشتر تحت‌تاثیر نوسانات تراز آبی دریای کاسپین قرار دارد. کاهش وسعت آبی تالاب و عمق آن بر اثر کاهش مداوم سطح آب دریای کاسپین از سال 1308  تا سال 1356 مشهود بوده است. تراز آب دریا در این دوره حدود سه‌متر پایین رفت و وسعت آبی تالاب از حدود 400 کیلومترمربع به کمتر از 100 کیلومترمربع و عمق آن از حدود 8 تا 11 متر به میزان دو متر کاهش یافت.» او به افزایش سطح آب دریای خزر بعد از سال 1357 هم اشاره می‌کند: «از سال 1357 تا 1374 تراز آب دریای کاسپین افزایش یافت و وسعت آبی تالاب در حدود 150 کیلومترمربع قرار گرفت، اما از سال 1374 کاهش تدریجی سطح آب دریای کاسپین مجدداً شروع شد.»

ازسوی‌دیگر دو عامل رسوب‌گذاری شدید و افزایش آلودگی‌های واردشده و رشد سریع گیاهان، باعث روند سریع توالی و خشک‌شدن تالاب شده است. برآورد بار رسوبی وارده به تالاب در دهه 60 شمسی حدود 0/6 میلیون تن در سال بوده که امروز بیش از این مقدار برآورد شده است. با ترسیب 430 هزار تن خاک در سال، حجم آبی معادل آن از پیکره آبی تالاب کاسته شده است. ضعف عملیات آبخیزداری، تخریب بیش از حد پوشش گیاهی، جنگل‌تراشی و پر شدن تالاب در اثر انباشت رسوبات حاصله، ظرفیت نگه‌داشت آب در تالاب را به حداقل رسانده و درحال‌حاضر تنها بخش غربی تالاب از اندک ظرفیت نگهداشت آب برخوردار است.»

او می‌گوید درحال‌حاضر اکثر بخش‌های تالاب انزلی شامل بخش شرقی، مرکزی و سیاه‌کشیم خشک‌شده و تنها بخش غربی تالاب دارای گستره آبی حدود 3700 هکتار است که در بیشتر روزهای سال کمتر از یک‌متر عمق دارد: «این بخش از تالاب در فصول گرم دارای پوشش انبوهی از گیاهان بومی و غیربومی است که تردد در آن با مشکلات متعددی همراه است. خشک‌شدن  تالاب، تغییر کاربری اراضی و تصرفات عدوانی متعددی را در مناطق مختلف تالاب سبب شده است.»

پهنه‌های آبی از بین رفت

ورود مواد رسوبی و برخی اقدامات دیگر سبب شده تا بسیاری از پهنه‌های آبی تالابی از بین برود و به شکل رودخانه تبدیل شود که تنها در مواقع بارندگی و سیلابی برای مدت کوتاهی قلمرو آبی تالاب مشخص می‌شود. حالا برآورد صید ماهیان در تالاب کمتر از 100 تن است و این مقدار بیشتر مربوط به اردک‌ماهی، کپور، ماهی غیراقتصادی و هرز کاراس بوده است. میزان تولید ماهی در تالاب انزلی در حد 14 کیلوگرم در هکتار برآورد شده که بسیار کمتر از توان عرصه‌های آبی در تولید طبیعی ماهی به‌شمار می‌رود.

میرزاجانی می‌گوید که این تغییرات بنیادین اکوسیستمی، تنوع جانوران آبزی تالاب انزلی را به‌شدت تحت‌تاثیر قرار داده است: «تنوع جانوری آبزیان از تمام گروه‌ها در بخش‌های شرقی، مرکزی و سیاه‌کشیم به‌شدت کاهش یافته و تنها در حوضچه غربی طیفی از تنوع جانوری مشاهده می‌شود. فراوانی فیتوپلانکتون، زئوپلانکتون نسبت به گذشته کاهش چشمگیری داشته و تعداد آنها حتی پایین‌تر از حدی قرار گرفته و تالاب انزلی در بدترین شرایط خود در 30 سال گذاشته قرار دارد. به دنبال این تغییرات تولیدات اولیه و ثانویه تالاب شامل کلروفیل «آ»، درشت بی‌مهرگان و ماهیان هم با کاهش شدیدی روبه‌رو شده‌اند. تعداد جنس‌های مشاهده‌شده در دهه 70 شمسی برای فیتوپلانکتون در حد 150 جنس و برای زئوپلانکتون در حد  134بود؛ درحالی‌که در بررسی سال 1402 این تعداد به‌ترتیب در حد 68 و 58 جنس قرار گرفته است. فراوانی فیتوپلانکتون هم  از 66 میلیون در لیتر به هشت‌میلیون سلول در لیتر و زئو پلانکتون از 2500  به 302 عدد در لیتر کاهش یافته است. میزان کلروفیل «‌آ» که شاخص تولیدات غذایی محیط‌های آبی است، از 50 میکروگرم در لیتر، طی سالیان گذشته به حداکثر 11 میکروگرم در لیتر کاهش یافته است.»

او می‌گوید در بررسی سال 1402، تنها 32 گونه ماهی یعنی نیمی از 71 گونه شناسایی شده در گذشته یافت شدند و فراوانی بسیاری از این گونه‌ها  در حد بسیار کمی قرار داشته است: «به‌واسطه کم‌آبی و مسدودشدن بسیاری از رودخانه‌های وارده به تالاب و موفق نشدن مهاجرت بسیاری از ماهیان به مکان‌های مناسب تخم‌ریزی، تکثیر ماهیان مهاجر و بومی با چالش‌های متعددی روبه‌رو بوده که درنهایت کاهش تولیدات شیلاتی تالاب انزلی و حتی دریای کاسپین را به‌همراه آورده است. درواقع نسل بسیاری از ماهیان تالاب به‌شدت کاهش یافته و در طبقه ماهیان تهدید شده؛ یعنی آسیب‌پذیر، در معرض خطر انقراض و شدیداً در خطر انقراض قرار گرفته‌اند.»

کاهش سطح تراز آب دریای خزر ادامه دارد

دریای خزر یک حوضه آبریز دارد و شامل تمام رودخانه‌هایی است که به این دریا می‌ریزند. بخش عمده این حوضه آبریز به رودخانه ولگا برمی‌گردد که رودخانه بزرگی است و بالای 80 تا 85 درصد آب ورودی به دریای خزر را تامین می‌کند.

بهزاد لایقی، معاون توسعه پیش‌بینی و بحران مخاطرات جوی سازمان هواشناسی است و توضیح می‌دهد که از سال 1374 تغییرات سطح آب دریای خزر توسط کمیته‌ای به‌نام هماهنگی آب و هواشناسی دریای خزر رصد می‌شود: «روند تراز سطح آب دریای خزر طی چندسال پیش از سال 74 افزایش داشته است، اما از این سال به‌بعد شاهد روند کاهشی این تراز هستیم. از سال 74 تا امسال به‌طور متوسط سالیانه نزدیک به 10 تا 12 سانتی‌متر کاهش تراز سطح آب دریای خزر رخ داده است، برای مثال سال گذشته حدود 30 سانتی‌متر نسبت به سال گذشته کاهش تراز داشته و روند کاهشی آن شدت پیدا کرده است. بررسی‌های ما نشان می‌دهد این موضوع به ورودی آب دریای خزر برمی‌گردد که عمده این آب از طریق رودخانه ولگا می‌آید.»

او می‌گوید مقدار بارش در حوضه آبریز دریای خزر در 30 سال گذشته کاهش و میزان تبخیر هم افزایش پیدا کرده است: « براساس سناریوهای آی.سی.سی.پی و بررسی کشور قزاقستان و سناریوهای روند بارش و دما و تبخیر که مقدار ورودی آب رودخانه‌ها و مقدار تبخیر را بررسی و تراز آب را پیش‌بینی کرده، تراز آب دریای خزر بین چهار تا هشت متر در 50 سال آینده کاهش پیدا می‌کند.»

اولین تاثیر کاهش تراز دریای خزر این است که تالاب‌های متصل به دریای خزر تحت‌تاثیر قرار گیرند و در این میان تالاب‌های بزرگ انزلی، گمیشان و خلیج گرگان کاملاً تحت‌تاثیر این شرایط قرار گرفته و رو به خشکی می‌روند.

لایقی می‌گوید: «در این شرایط فعالیت‌های بندری هم تحت‌تاثیر قرار می‌گیرد. درحال‌حاضر اسکله‌های فعال در این محدوده - چه صیادی، چه تجاری- مجبور می‌شوند لایروبی بیشتری انجام دهند تا عمق تالاب را افزایش دهند و کشتی بتواند پهلو بگیرد، اما این روش هم تا حد مشخصی امکان دارد و بیشتر از آن دیواره اسکله به لایروبی جواب نمی‌دهد و ممکن است این اسکله کاربری خود را از دست بدهد.»

کاهش عمق تالاب به 2 متر

عمق این تالاب تا پیش از انقلاب حدود هفت تا هشت متر بود، اما حالا به کمتر از یک‌متر رسیده و دیگر چیزی از آن باقی نمانده است. حجم رسوبات وارد به این تالاب آنقدر بالاست که به‌مرور زمان آن را پر کرده‌اند و اگر همین روند ادامه داشته باشد، بعید نیست که از سال 2050 به‌بعد دیگر فقط نامی از آن باقی بماند.

پژوهشی که از سوی محققان ایرانی دانشگاه‌های تهران و علم‌وصنعت درباره آینده این تالاب انجام شده و وضعیت آن را در سال‌های آینده با دو سناریوی خوش‌بینانه و بدبینانه بررسی کرده است. یکی از این سناریوها، ثابت ماندن سطح آب دریای خزر است که با حساب تغییرات اقلیمی و دخالت‌های انسانی، پیش‌بینی کرده است که این تالاب با وجود این شرایط تا پایان قرن حاضر میلادی به یک تالاب فصلی تبدیل خواهد شد. پژوهشگران این مقاله می‌گویند، این شرایط غیرواقعی است و کاهش سطح آب دریای خزر همچنان اتفاق می‌افتد و به‌همین‌دلیل خوش‌بینانه مطرح می‌شود. در سناریوی دوم نیز تغییرات تراز آب دریای خزر در نظر گرفته شده و به‌این‌ترتیب پیش‌بینی می‌شود بین سال‌های 2050 تا 2060 تالاب، فصلی خواهد شد و خشک می‌شود.

یکی از پژوهشگران این مقاله به هم‌میهن جزئیات بیشتری از سرنوشت پیش‌بینی‌شده برای این تالاب می‌گوید. او توضیح می‌دهد که این تالاب از طریق شش رودخانه اصلی در بالادست خود تغذیه می‌شود و دخالت‌های انسانی باعث شده آب این رودخانه‌ها کاهش پیدا کند. ازسوی‌دیگر جنگل‌زدایی و تغییرات عمده کاربری اراضی نیز باعث شده رسوبات زیادی همراه این رودخانه‌ها به تالاب وارد شود و تالاب را در مسیر خشک‌شدن قرار دهد.

ازسوی‌دیگر تغییرات اقلیمی مانند دما، تبخیر، بارش نیز به‌صورت کلی روی تالاب تاثیر بگذارند: «ما این موارد را با به‌کارگیری مدل‌های اقلیمی پیش‌بینی کردیم و طبق آن تالاب در شرایط خوش‌بینانه تا انتهای قرن حاضر به یک تالاب فصلی تبدیل می‌شود؛ یعنی در فصلی که مقدار تبخیر و گرما زیاد و بارش کم است و مقدار نیاز آبی برای فعالیت‌های کشاورزی و شهری زیاد است، این تالاب عملاً خشک می‌شود. ازطرف‌دیگر سناریوی دیگری نزدیک به شرایط واقعی نیز مورد بررسی قرار گرفت و نوسانات دریای خزر را لحاظ کردیم و دیدیم که سطح این دریا باتوجه به تغییرات اقلیمی بین چهار تا 10 متر تا پایان قرن حاضر افت می‌کند. شرایطی که باعث می‌شود  تالاب انزلی بین سال‌های 2050 تا 2060 تالاب فصلی خواهد شد و خشک می‌شود.»

او می‌گوید، برخی از پارامترهای مؤثر در خشکی تالاب انزلی امکان تغییر ندارند و باید روی موارد امکان‌پذیر تمرکز کرد: «ما چند پارامتر را در این زمینه مؤثر دیدیم که برخی از آنها امکان تغییر ندارند؛ مواردی مثل تغییرات دمای هوا و اقلیمی که باید همه کشورها دست‌به‌دست هم دهند تا آن را کنترل کنند. پارامتر مهم دیگر، نوسانات افت سطح آب دریای خزر است که کشور ایران به‌تنهایی نمی‌تواند انجام دهد؛ چون این دریا بین پنج کشور ساحلی مشترک است و ایران به‌عنوان یکی از این کشورها، تاثیر زیادی در افت سطح آب این دریا نداشته است. عمده نوسانات منجر به سطح آب دریای خزر ناشی از کنترل ورود آب رودخانه ولگا به این دریاست که بیش از 80 درصد آب ورودی به این دریا را تامین می‌کند. روسیه طرح‌های کشاورزی، صنعتی و شهری که در حوضه این رودخانه دارد که ورودی آن به دریای خزر تا حد زیادی به این دریا کاهش داده و باعث شده شاهد افت سطح آب دریای خزر را شاهد باشیم.»

این پژوهشگر به پارامترهای حساس و قابل کنترل اشاره می‌کند؛ یعنی دخالت‌های انسانی مانند جنگل‌زدایی و تغییرات عمده کاربری اراضی و ورود رسوبات، خشکاندن عمدی تالاب و کاهش دبی رودخانه‌ها: «استفاده از آب رودخانه برای آبیاری زمین‌های کشاورزی قبل از ورود به تالاب، میزان آن را کاهش می‌دهد. ما می‌توانیم مواردی از این دست را کنترل و سرنوشت تالاب را تغییر دهیم و آن را حفظ کنیم.»

نتیجه خشک‌شدن تالاب انزلی چیست؟ این پژوهشگر ابعاد اقتصادی خشک‌شدن این تالاب را بررسی کرده و می‌گوید ارزش هر هکتار از تالاب‌های ساحلی، به‌اندازه حدود 80 هزار دلار برآورد می‌شود؛ یعنی با خشک شدن هر هکتار از تالاب انزلی خسارتی معادل 80 هزار دلار به کشور وارد می‌شود: «در بازه زمانی سال‌های 1930 تا سال 1989 که سطح تالاب کاهش پیدا کرد،  بیش از یک‌میلیاردونیم دلار ضرر کرده‌ایم. مثال دیگر دریاچه ارومیه است؛ برآوردها نشان می‌دهد اگر این دریاچه به‌صورت کامل خشک شود، فقط هزینه جابه‌جایی شهر تبریز 500 میلیارد دلار خواهد بود. چون این شهر دیگر نمی‌تواند در این موقعیت مکانی قرار بگیرد و در معرض وزش‌ بادهای ناشی از خشک‌شدن دریاچه قرار می‌گیرد. اگر این شهر را کاملاً رها کنیم و اجازه دهیم دریاچه ارومیه کاملاً خشک شود، حدود یک تریلیون دلار خسارت وارد می‌شود؛ این گفته‌ها از سوی رئیس وقت سازمان محیط‌زیست مطرح شده بود و عملاً از دست دادن تالاب‌ها هزینه‌های اقتصادی زیادی می‌تواند بر جامعه تحمیل کند.»

او به وضعیت تالاب‌های ایران هم اشاره می‌کند: «ما 25 تالاب داریم که در کنوانسیون رامسر ثبت شده‌اند. ما 20 تالاب را بررسی کردیم و به این نتیجه رسیدیم که در چهار دهه اخیر سطح این تالاب‌ها 60 درصد کاهش پیدا کرده است. تحلیل اقتصادی هم نشان داد که عملاً در 40 سال اخیر سالانه حدود یک میلیارد دلار بابت از دست دادن خدمات اکوسیستمی تالاب‌های خشک‌شده و ازبین‌رفته، ضرر می‌دهد که رقم بسیار بزرگی است. درمجموع تحقیقات جدید ما نشان می‌دهد که به غیر از چهار تالاب- تالاب‌های کانی برازان، چغاخور، دریاچه زریوار و دیگری گواتر- باقی تالاب‌ها معمولاً شرایط نرمالی ندارند؛ یعنی یا در حال خشک‌شدن هستند یا خشک شده‌اند.»

به گفته او، هنوز رژیم کامل و جامع سیاسی‌ــ حقوقی دریای خزر که مورد تایید پنج کشور ذی‌نفع آن باشد، نداریم: «این موضوع یکی از چالش‌های ماست؛ روی کاغذ توافقاتی وجود دارد، اما در عمل اجرا نمی‌شود. نمونه آن معاهده‌ای داریم که بین پنج کشور اطراف دریای خزر در سال 2003  برای حمایت از اکوسیستم دریای خزر منعقد شد و ثمره ملموسی برای حفاظت از دریای خزر تاکنون نداشته است.»

دیدگاه

ویژه جامعه
پربازدیدترین
آخرین اخبار