فصل جدید مذاکره با ترامپ
استفاده از فرصت حضور ترامپ در کاخ سفید که سیاست امنیت، صلح و ثبات جهانی را در دکترین روابط خارجهی دولت خود دنبال میکند و بهطور ویژه تفکر ملیگرایی و نگاه به درون را در اولویت برنامههای خود قرار داده، فرصتی ارزشمند برای ایران در جهت تعامل سازنده، توأم با احترام متقابل با ایالاتمتحده است که با اعمال سیاستهای صلحطلبانه و معتدلِ مسعود پزشکیان محقق میشود.
همانطور که پیشبینی میشد، دوران ریاستجمهوری دونالد ترامپ بهمانند دور اول ریاستجمهوری او، قرار است با شگفتیها و وقایع اعجابانگیزی در جهان آغاز شود. از روز ششم نوامبر 2024 که ترامپ رسماً بهعنوان چهلوهفتمین رئیسجمهور ایالاتمتحده آمریکا انتخاب شد، حکومت بشاراسد در سوریه ساقط شد، قطعنامه آتشبس میان اسرائیل و لبنان امضاء و اجرایی شد و جنگ میان روسیه و اوکراین وارد فاز جدیدی شد که احتمالاً بهزودی با اعلام آتشبس موقت، مذاکرات صلح میان دو کشور آغاز خواهد شد؛ اما در میان تمام این خبرهای نهچندان بیارتباط با ایران، مصاحبه اخیر سیدعباس عراقچی با شبکه تلویزیونی الغد مصر یکی از مهمترین تحولاتی بود که به نظر میرسد آینده سیاست خارجی ایران را وارد فصل تازهای از روابط بینالملل میکند.
خلاصهی چندکلمهای مصاحبهی عراقچی اینگونه تعریف میشود که «ایران آمادهی مذاکرهی [مستقیم] شرافتمندانه با آمریکا است». از سوی دیگر طی چند روز گذشته مسعد بولوس، مشاور لبنانیتبار ترامپ در امور آسیای غربی هم خبر از تهیه پیشنویس مذاکرات برای حصول توافق جامع با ایران داد و تأکید کرد ترامپ میخواهد به توافقی پایدار، جامع و طولانیمدت با ایران دست یابد که نسخهی خودش باشد و به نام او در تاریخ سیاست بینالملل ثبت شود.
این موضوع دقیقاً وجه تمایز ترامپ با بایدن یا به زبان سادهتر اساس تفکری جمهوریخواهان با دموکراتها است. دموکراتها در طول تاریخ تأسیس دولت آمریکا در موضوع سیاست خارجی، همواره از ابزار معلق نگاهداشتن و بلاتکلیفی تعاملات و همکاریهای دوجانبه با تمام کشورها، چه دستهای که با آنها دچار تعارض یا تخاصم هستند و چه دستهای که همپیمانشان به شمار میروند، بهره بردهاند؛ در مقابل سیاست جمهوریخواهان بر حرکت در مسیر روشن و خاتمه دادن به پرونده مناقشات یا حصول توافقات جدی و مؤثر در ارتباط با کشورهای مشترکالمنافع یا همپیمان بوده است.
از مصادیق بارز این موضوع میتوان به جنگ ویتنام اشاره کرد که در دوران ریاستجمهوری لیندون جانسونِ دموکرات در سال 1964 آغاز شد و پس از کشوقوسهای فراوان، با روی کار آمدن ریچارد نیکسونِ جمهوریخواه پس از تحمیل خسارات اقتصادی و تلفات جانیِ بسیار به پایان رسید. سیاست بیثباتی منطقهی خاورمیانه از دیگر دستاوردهای دولتهای دموکرات در آمریکا بود که پایهگذاری آن از دوران اوباما با کمک به ایجاد داعش و تقویت گروههای تروریستی شروع شد و با انتخاب بایدن ادامه پیدا کرد.
آخرین بازیگردانیِ دموکراتها فتح سوریه توسط گروه تحریرالشام، تحت پشتیبانیِ لُجستیک ترکیه و حمایت مادی و معنوی دولت بایدن بود. حال با انتخاب مجدد ترامپ به نظر میرسد او به دنبال پایان دادن به امورات نیمهتمام خود در دور نخست ریاستجمهوریاش است. چیزی که ترامپ به آن نیاز دارد، ساخت میراثی گرانبها از پایان دادن به تخاصمهای چندینساله میان آمریکا و تعداد قابلتوجهی از کشورهای جهان، بهخصوص ایران، کرهشمالی، روسیه و چین است. شیوه انتخاب اعضای هیئت سیاستگذاری و مدیریت دولت آیندهی ترامپ نشان میدهد تعاملات او با جهان در مسیر متمایز از دولتهای دستکم 100 سال گذشتهی ایالاتمتحده خواهد بود.
سخن از مذاکره بهجای استفاده از الفاظ تهدیدآمیز و تنشزا که هم در ادبیات گفتاری خودش و هم نزدیکان او مشهود است، نویدبخش پوستاندازی دکترین سیاست خارجی آمریکا در مقابل دشمنان دیرینه خود است که روزگاری تهدید امنیت ملی برای آمریکا محسوب میشدند. در ایران نیز با تغییر رویکردهای حاکمیت و خروج از برخی منظومههای ایدئولوژیک به سمت مذاکرهی مستقیم و بیواسطه با آمریکا در زمین واقعیتهای سیاسی، میتواند منجر به حلوفصل بخش عمدهای از مناقشات قدیمی میان این دو کشور شود.
فارغ از مسئلهی حیاتیِ تأمین منافع ملی برای ایران، ثبات منطقه و ایجاد امنیت کریدورهای اقتصادی محور شرق به غرب با دستیابی به توافق پایدار بهسادگی در دسترس خواهد بود. این امر دو مؤلفهی اساسیِ گسترش تبادلات تجاری – اقتصادی در توسعه زیرساختهای صنعتی و انرژی و همچنین ثروتافزایی و کاهش شکاف طبقاتی را در کوتاهمدت و میانمدت به همراه دارد که از شاخصههای اصلیِ حکمرانیِ مطلوب، نظیر تقویت پشتوانه اجتماعی و مردمی حاکمیت و دولت مؤثر به شمار میرود.
استفاده از فرصت حضور ترامپ در کاخ سفید که سیاست امنیت، صلح و ثبات جهانی را در دکترین روابط خارجهی دولت خود دنبال میکند و بهطور ویژه تفکر ملیگرایی و نگاه به درون را در اولویت برنامههای خود قرار داده، فرصتی ارزشمند برای ایران در جهت تعامل سازنده، توأم با احترام متقابل با ایالاتمتحده است که با اعمال سیاستهای صلحطلبانه و معتدلِ مسعود پزشکیان محقق میشود.
ایران میتواند در شرایط بُرد-بُرد، خود را برای بازگشت به بازارهای جهانی و رقابتهای اقتصادی آماده کند تا چشمانداز بیستسالهی توسعه که مقرر بود در سال 1404 به شاخصههای منطقهای و جهانی رفیعی برسد را با چند سال تأخیر محقق نماید.