| کد مطلب: ۲۶۱۱۳
بیم و امید

تحلیل کارشناسان انستیتو خاورمیانه از نگرش رهبران کشورهای غرب آسیا به دولت دوم ترامپ

بیم و امید

توافق احتمالی میان ایران و آمریکا می‌‏تواند خیلی واضح باشد. تنها اولتیماتوم ترامپ این است که ایران برنامه هسته‌‏ای خود را به برنامه تسلیحاتی تبدیل نکند. به گفته برایان هوک، نماینده قبلی ترامپ در امور ایران که قرار است در دولت بعدی به کابینه بازگردد، واشنگتن هیچ قصدی برای سرنگونی رژیم در تهران ندارد. این در حالی است که رهبری ایران ممنوعیت سلاح‌‏های هسته‌‏ای را غیراسلامی و در نتیجه ممنوع اعلام کرده است.

پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات اخیر ریاست‌جمهوری در آمریکا واکنش‌های متفاوتی در کشورهای غرب آسیا داشته است. برخی بیمناک شده‌ و سعی کرده‌اند در رویکردهای سیاست‌خارجی خود تجدیدنظر کنند. برخی خوشحال شده و امید دارند که حمایت‌های بیشتری از دولت آمریکا دریافت کنند. برخی نیز در میانه بیم و امید به سر می‌برند. 

اسرائیل جشن گرفته است

نمرود گورن پژوهشگر ارشد در امور اسرائیل

بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، به سرعت با دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور منتخب تماس گرفت و به او برای پیروزی در انتخابات 5 نوامبر آمریکا تبریک گفت. نتانیاهو نیز سفیر جدیدی را در واشنگتن منصوب کرد که یک تندرو از جنبش شهرک‌نشینان است. نتانیاهو در طول سال‌های نخست‌وزیری خود آشکارا حزب جمهوری‌خواه را ارجح دانسته و اغلب به مداخله در سیاست ایالات متحده و از بین بردن ماهیت دوحزبی حمایت آمریکا از اسرائیل متهم می‌شود.

با توجه گزارش‌هایی که در دوره ریاست‌جمهوری جو بایدن درباره تنش‌ها بین نتانیاهو و ترامپ منتشر شد، زمانی که نخست‌وزیر اسرائیل در ژوئیه 2024 به آمریکا سفر کرد، واضح بود که دیدار او با ترامپ بسیار گرمتر از دیدارهایی بود که با بایدن و معاون رئیس‌جمهور کامالا هریس داشت. پیش از انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا، ترامپ از حمایت خود از نتانیاهو در تلاش برای سوق دادن رأی‌دهندگان یهودی آمریکایی به نفع خود استفاده کرد و در عین حال با درخواست برای پایان دادن به جنگ در غزه و لبنان به دنبال جذب آمریکایی‌های عرب بود.

در اسرائیل، اکثریت رای‌دهندگان راست میانه و راست‌گرا به عنوان طرفدار پیروزی ترامپ در نظرسنجی‌ها قرار گرفتند و بر این اساس با پیروزی ترامپ جشن گرفتند. با این حال، در میان لیبرال‌های اسرائیلی، این نگرانی وجود دارد که بازگشت ترامپ به قدرت، نتانیاهو را قادر سازد تا به جنگی بی‌پایان در غزه ادامه داده و چشم‌انداز آینده برای راه‌حل دوکشوری را از بین برده و دموکراسی و استقلال قضایی را بیشتر تضعیف کند اما قبل از اینکه ترامپ پا به کاخ سفید بگذارد، محافل سیاسی اسرائیل برای دوره دوماهه پایانی دولت بایدن آماده می‌شوند.

چندین رئیس‌جمهور قبلی آمریکا از این زمان برای برداشتن گام‌های نهایی در رابطه با اسرائیل و منطقه استفاده کرده‌اند. بیل کلینتون پارامترهایی را برای صلح اسرائیل و فلسطین ارائه کرد، باراک اوباما از وتوی قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد علیه شهرک‌سازی‌های اسرائیل خودداری کرد و در پایان دوره اول ریاست‌جمهوری خود، ترامپ عادی‌سازی روابط اسرائیل و مراکش را اعلام کرد. پرسش‌ها در مورد اینکه آیا بایدن از این روند پیروی کند یا خیر و اگر چنین است، چه اقداماتی ممکن است انجام دهد اکنون در اورشلیم در کانون توجه قرار گرفته است.

بایدن در سخنرانی پس از انتخابات خود اعلام کرد که از آخرین روزهای ریاست‌جمهوری خود برای دستیابی به آتش‌بس در لبنان و غزه استفاده خواهد کرد. او در ماه ژوئیه، زمانی که از مبارزات انتخاباتی ریاست‌جمهوری کناره‌گیری کرد، در مورد غزه چیزی مشابه گفت، اما هیچ اتفاقی نیفتاد و در اسرائیل این تردید وجود دارد که آیا این بار متفاوت خواهد بود یا خیر. در غزه، آتش‌بس دور از دسترس به نظر می‌رسد.

اسرائیل در حال تحکیم حضور نظامی خود در نوار ساحلی است و راه را برای واقعیتی جدید در درازمدت در مخالفت با عقب‌نشینی هموار می‌کند. به نظر نمی‌رسد آزادی گروگان‌ها در افق دید باشد. با رد فرمول‌های جدید برای یک معامله کوچک، تصمیم قطر برای کناره‌گیری از میانجیگری، و احساس فزاینده در اسرائیل مبنی بر اینکه نتانیاهو از گروگان‌ها دست کشیده است، به وضوح دیده می‌شود.

بایدن همچنان می‌تواند برای آزادی گروگان‌هایی که دارای تابعیت دوگانه آمریکایی و اسرائیلی هستند، تلاش کند. این مسئله قبلاً در واشنگتن در نظر گرفته شده بود، اما اکنون می‌توان آن را پیش برد. تلاش‌هایی نیز توسط دیگران برای آزادی دو گروگان با تابعیت روسیه دنبال می‌شود. علاوه بر این، بایدن می‌تواند اقدامات بیشتری را علیه افراط‌گرایان اسرائیلی، از جمله ایتامار بن‌گویر و بزالل اسموتریچ، انجام دهد و به بازیگران بین‌المللی چراغ سبز ضمنی بدهد تا گام‌های انتقادی علیه سیاست‌های نتانیاهو بردارند.

در لبنان، چشم‌انداز موفقیت تا قبل از 20 ژانویه واضح‌تر به نظر می‌رسد. همگرایی منافع وجود دارد و بایدن، ترامپ، نتانیاهو و نجیب میقاتی، نخست‌وزیر موقت لبنان، همگی به دنبال پایان دادن به جنگ هستند. گزارش‌ها حاکی از آن است که در مذاکرات به رهبری نماینده ویژه ایالات متحده، آموس هاکشتاین، با تلاش‌های موازی اسرائیل برای دخالت روسیه و مهار احتمالی ایران، پیشرفت‌هایی حاصل شده است. شانس واقعی برای موفقیت وجود دارد و بایدن باید این را در اولویت قرار دهد و بر این اساس تلاش‌ها را تشدید کند.

فلسطینی‌ها می‌ترسند

 خالد الگیندی مدیر برنامه فلسطین و اسرائیل

درحالی‌که مقامات اسرائیل و عموم مردم به پیروزی قاطع دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور سابق آمریکا بر کامالا هریس، با شادی و پیروزی واکنش نشان دادند، فلسطینی‌ها عمدتاً واکنشی دوگانه داشته‌اند. برخلاف پیام عجیب محمود عباس، رئیس‌جمهور فلسطین در تبریک به ترامپ، احساس غالب در میان فلسطینی‌ها آمیزه‌ای از بی‌تفاوتی و وحشت آشکار بوده است.

از یک سو، فلسطینی‌های معمولی تفاوت چندانی بین هریس و ترامپ به‌عنوان نامزد نمی‌دیدند، چراکه هر دو متعهد شدند که کم و بیش از حمایت نظامی و سیاسی بی‌قید و شرط از اسرائیل و جنگ آن با غزه حمایت کنند. در عین حال، بسیاری می‌دانند که شرایط برای فلسطینی‌ها در غزه و کرانه باختری احتمالاً در دوره دوم ترامپ بدتر خواهد شد.

در دوران ترامپ، ایالات متحده به ارائه تسلیحات نامحدود به اسرائیل ادامه خواهد داد. برخلاف جو بایدن، که نارضایتی گهگاهی از دولت بنیامین نتانیاهو و رفتار آن در غزه و کرانه باختری نشان می‌داد، بعید است که دولت ترامپ با هرگونه تخلف اسرائیل در صحنه جنگ مخالفت کند.

تعدادی تغییر بزرگتر نیز وجود دارد که می‌توانیم انتظار داشته باشیم در دولت جدید ترامپ رخ دهند. درحالی‌که بایدن با تلاش‌های اسرائیل برای ممنوعیت فعالیت آژانس امداد و کار سازمان ملل برای آوارگان فلسطینی (آنروا)، که ستون فقرات کمک‌های بشردوستانه در غزه را تشکیل می‌دهد، مخالف بود، ترامپ احتمالاً با تلاش‌های دولت اسرائیل برای ممانعت از کار آژانس مخالفت نکند.

دولت اول او قبلاً بودجه این نهاد را قطع کرده بود و شاید این بار ترامپ این نهاد را منحل کند. ترامپ همچنین احتمالاً تحریم‌های محدود دولت بایدن علیه شهرک‌نشینان خشن اسرائیلی را که تاثیری در جلوگیری از تروریسم شهرک‌نشینان علیه فلسطینی‌ها نداشته، لغو خواهد کرد. شاید مهم‌تر از همه، دیدگاه بایدن برای غزه پس از جنگ، که خواستار بازگشت تشکیلات خودگردان فلسطین، عدم اشغال مجدد غزه و عدم جابه‌جایی اجباری فلسطینی‌ها است، در دوران ترامپ اهمیتی نخواهند داشت.

به این دلایل و دلایل دیگر، رهبران جامعه مدنی فلسطینی نسبت به تهدید مضاعف پاکسازی قومی در غزه و الحاق کرانه باختری هشدار داده‌اند، که هر دوی آنها پس از روی کار آمدن دولت جدید ترامپ در واشنگتن، اگر قریب‌الوقوع نباشند، احتمال بیشتری دارند.

تهران به فکر تعامل مجدد 

 الکس وطن‌خواه مدیر برنامه ایران 

درحالی‌که دونالد ترامپ برای بازگشت به کاخ سفید آماده می‌شود، سوال اصلی در تهران این نیست که رئیس‌جمهور آینده آمریکا در مورد ایران چه خواهد کرد. بلکه سوال این است که آیا تهران باید با او مذاکره کند یا خیر؟ بسیاری از مقامات ایرانی، از جمله دیپلمات‌های ارشد سابق، ادعا می‌کنند که تهران نباید فراموش کند که عاملیت دارد و به ترامپ سیگنال می‌دهند که ایران مایل به مذاکره است.

بر اساس این دیدگاه، جایگاه قوی ترامپ پس از انتخابات 5 نوامبر به او اجازه می‌دهد تا توافق با ایران را امضا کند؛ توافقی که می‌تواند برای دو طرف سودمند باشد. باید دید که آیا چنین تماس‌هایی به موضع تهران پس از تحلیف ترامپ شکل می‌دهد یا خیر. در حال حاضر، مقامات عالی‌رتبه ایران نشان می‌دهند که می‌خواهند منتظر بمانند و ببینند ترامپ در خاورمیانه و در قبال ایران چه خواهد کرد. علی لاریجانی، مشاور رهبر ایران می‌گوید: «ترامپ دفعه قبل [زمانی که رئیس‌جمهور بود] عاقلانه عمل نکرد. اما او ممکن است این بار تجربه بیشتری کسب کرده باشد و مسیر سازنده‌تری را در قبال ایران طی کند.»

مطمئناً ایرانی‌ها هیچ خاطره خوبی از اولین دوره ریاست‌جمهوری ترامپ ندارند. ترامپ از «ممنوعیت ورود مسلمانان» گرفته تا کمپین «فشار حداکثری» و قرار دادن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در فهرست سازمان‌های تروریستی تا ترور ژنرال قاسم سلیمانی در سال 2020، کارهای زیادی برای ضربه‌زدن به ایران انجام داد.

ترامپ در زمان ریاست‌جمهوری همیشه تاکید می‌کرد که حاضر است با ایران صحبت کند اما براساس شرایط خودش. از همه مشهورتر اینکه دولت او فهرستی از 12 خواسته را در سال 2018 منتشر کرد که تهران آن را به عنوان درخواستی برای تسلیم کامل، رد کرد. گزارش‌هایی مبنی بر اینکه به معمار آن فهرست 12 ماده‌ای، یعنی مایک پمپئو، وزیر امور خارجه سابق، پیشنهادی برای مقام در دولت بعدی ترامپ داده نخواهد شد، نشانه‌ی مثبتی برای تهران است. تهران می‌خواهد ببیند که رئیس‌جمهور منتخب آمریکا تا چه اندازه تندروها را در دولت خود حفظ خواهد کرد. 

توافق احتمالی میان ایران و آمریکا می‌تواند خیلی واضح باشد. تنها اولتیماتوم ترامپ این است که ایران برنامه هسته‌ای خود را به برنامه تسلیحاتی تبدیل نکند. به گفته برایان هوک، نماینده قبلی ترامپ در امور ایران که قرار است در دولت بعدی به کابینه بازگردد، واشنگتن هیچ قصدی برای سرنگونی رژیم در تهران ندارد. این در حالی است که رهبری ایران ممنوعیت سلاح‌های هسته‌ای را غیراسلامی و در نتیجه ممنوع اعلام کرده است.

البته واقعیت تا حدودی پیچیده‌تر است. ممنوعیت تسلیحات هسته‌ای توسط رهبری ایران در سال 2018 نیز وجود داشت اما در آن زمان ترامپ از توافق هسته‌ای خارج شد. دلایلی که زیربنای تنش‌های آمریکا و ایران است، ریشه‌هایش عمیق‌تر از سرنوشت برنامه هسته‌ای ایران است. مسئله فعالیت‌های منطقه‌ای ایران نیز مدنظر آمریکا است اما حتی در این مورد نیز ممکن است فضایی برای سازش وجود داشته باشد.

تهران امیدوار است که ترامپ بتواند اسرائیل را مجبور به پذیرش آتش‌بس در جنگ‌های غزه و لبنان کند و این خود می‌تواند به ایرانی‌ها دلیل بیشتری برای ادامه مذاکرات با ترامپ بدهد. با این حال، حتی با فرض وقوع بهترین سناریوها، ایرانی‌ها هنوز باید تصمیم بگیرند که آیا می‌خواهند در درازمدت برنامه منطقه‌ای خود را به شیوه‌هایی که برای ایالات متحده و شرکای منطقه‌ای آن قابل قبول‌تر است بازسازی کنند یا خیر.

ایران در طول سال‌های 2018 و 2019، بارها درخواست‌های ترامپ برای مذاکره مستقیم را رد کرد اما ایرانِ امروز خیلی بیشتر آسیب می‌بیند؛ چه از لحاظ فشار تحریم‌های آمریکا و چه از نظر شکست‌های احتمالی که در منطقه در نتیجه اقدامات اسرائیل علیه محور مقاومت با آن مواجه است. در نتیجه، تهران دلایل زیادی دارد که بخواهد به مذاکره با ترامپ فرصت بدهد، حتی اگر چنین مذاکراتی بسیار ناخوشایند و نامطمئن باشد.

میل به ثبات بلندمدت با چاشنی عدم اطمینان

 ابراهیم الاسیل پژوهشگر ارشد

با پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات نوامبر 2024 و کنترل سه‌جانبه حزب جمهوری‌خواه بر هر دو مجلس کنگره و کاخ سفید، کشورهای حوزه خلیج‌فارس رویکردی عمل‌گرایانه اتخاذ می‌کنند و بین تمایل‌شان به ادامه روابط شخصی که با او ایجاد کرده‌اند و نگرانی‌ها در مورد او، توازن ایجاد خواهند کرد. سبک غیرقابل پیش‌بینی و فقدان چشم‌انداز و تعهد استراتژیک بلندمدت آمریکایی برای کشورهای حاشیه خلیج‌فارس مهم است.

رهبران منطقه‌ای نیز در چند سال گذشته رویکردهای خود را در قبال درگیری‌ها در خاورمیانه ایجاد کرده‌اند و امیدوارند دولت ترامپ به جای پیچیده‌تر کردن مسائل، از این رویکرد حمایت کند. رهبران خلیج‌فارس، به‌ویژه در عربستان سعودی و امارات متحده عربی، مدت‌هاست که از رویکرد مستقیم و معاملاتی ترامپ در سیاست خارجی قدردانی کرده‌اند.

تمایل ترامپ به برقراری روابط تجاری با همتایان خود به رهبران کشورهای حوزه خلیج‌فارس این امکان را داده است که احساس کنند درک متقابلی از او دارند. این دیپلماسی شخصی با رهبران خلیج‌فارس ادامه خواهد یافت زیرا آنها معتقدند که می‌توانند با رئیس‌جمهوری که روابط شخصی را بر هنجارهای بوروکراتیک ارجح می‌داند، مسائل پیچیده را حل و فصل کنند.

با این حال، کشورهای حوزه خلیج‌فارس از دوره اول ریاست‌جمهوری ترامپ خاطره‌های بدی دارند. رویکرد ناهماهنگ او در حکومت و شکست دولتش در پاسخ به حمله 2019 که توسط حوثی‌ها انجام شد و به زیرساخت‌های نفتی عربستان آسیب رساند و تنش‌ها با ایران را افزایش داد، بسیاری را در منطقه متوجه کرد که تعهد بلندمدت ایالات متحده به آنها بدون توجه به اینکه جمهوری‌خواهان یا دموکرات‌ها قدرت را در دست داشته باشند، زیر سوال است.

کشورهای حاشیه خلیج‌فارس در تمایل خود برای اجتناب از رویارویی مستقیم با ایران ایستاده‌اند. این رویکرد به وضوح در بیانیه پایانی نشست فوق‌العاده عربی و اسلامی به میزبانی عربستان سعودی در 11 نوامبر 2024 منعکس شد، که در آن رهبران خواستار احترام به حاکمیت ایران شدند و ترجیح خود برای دیپلماسی را بر تشدید تنش نظامی نشان دادند.

یکی دیگر از مسائل مهم کشورهای حاشیه خلیج‌فارس، مناقشه اسرائیل و فلسطین است. در حالی که رهبران خلیج‌فارس روابط خود را با اسرائیل حفظ کرده‌اند، به‌ویژه پس از توافق آبراهام که توسط دولت اول ترامپ تنظیم شد، آنها همچنان از راه‌حل دوکشوری به عنوان پایه‌ای برای صلح پایدار حمایت می‌کنند. رویکرد ترامپ به این موضوع، به‌ویژه روابط نزدیک او با بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل و تلاش‌های دولت اول او برای تغییر چارچوب مذاکرات نگران‌کننده است.

این نقطه حساسی است که در آن رهبران خلیج‌فارس به دنبال همسویی با ایالات متحده هستند، اما همچنین مایلند موضع خود را در حمایت از یک روند صلح متوازن اعلام کنند. در حالی که کشورهای حوزه خلیج‌فارس احتمالاً به تقویت روابط خود با ایالات متحده تحت رهبری ترامپ ادامه می‌دهند، اقداماتی را برای تضمین امنیت، منافع اقتصادی و اهداف استراتژیک بلندمدت خود انجام می‌دهند.

ترجیح آنها برای یک شراکت متوازن و قابل اعتماد احتمالاً یک اولویت کلیدی باقی خواهد ماند، در حالی که آنها مراقب پیامدهای احتمالی تصمیمات سیاست خارجی ترامپ هستند. کشورهای خلیج فارس به دنبال مشارکت استراتژیک و نظامی عمیق‌تر با ایالات متحده هستند، اما همچنین خواهان ثبات و برنامه‌ریزی بلندمدت هستند. این نکته‌ای است که رویکرد غیرقابل پیش‌بینی‌تر ترامپ ممکن است آن را تضمین نکند.

اردوغان نگران است

 گونول تول مدیر برنامه ترکیه 

از زمانی که دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور منتخب برای اولین بار در سال 2015 وارد صحنه سیاسی شد، رجب طیب اردوغان، رئیس‌جمهور ترکیه یکی از بزرگترین طرفداران او بوده است. پس از پیروزی دوم ترامپ در انتخابات پنجم نوامبر، اردوغان او را «دوست» خطاب کرد، از بازگشت او به کاخ سفید استقبال کرد و از او برای سفر به ترکیه دعوت کرد.

رهبر ترکیه ظاهراً تنها نیست. براساس یک نظرسنجی که در ماه اکتبر انجام شد، تعداد زیادی از ترک‌ها ترامپ را بر کامالا هریس، ترجیح دادند. اما سوابق ترامپ در دوره اول ریاست‌جمهوری او چنین شور و شوقی را نشان نمی‌دهد و ریاست‌جمهوری دوم او می‌تواند چالش‌های بزرگ‌تری ایجاد کند.

اولین پیروزی ترامپ در انتخابات ریاست‌جمهوری، در سال 2016، خبری خوشایند در ترکیه بود. در دوران اوباما احساسات ضدآمریکایی مردم ترکیه به دلیل سیاست‌های باراک اوباما، در مورد سوریه به اوج خود رسیده بود. از دیدگاه واشنگتن، ترکیه، اگرچه یکی از متحدان مهم سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) بود، اما نه‌تنها برای پیوستن به نبرد علیه دولت اسلامی (داعش) تعلل کرد، بلکه چشمان خود را بر روی عملیات این گروه جهادی بست.

آنکارا از اینکه دولت اوباما در حال تسلیح شاخه سوری حزب کارگران کردستان (پ‌ک‌ک) بود به شدت ناراضی بود. درحالی‌که پیروزی ترامپ در انتخابات سال 2016 این امید را ایجاد کرد که صفحه جدیدی در روابط دوجانبه باز شود اما ترامپ نتوانست مشکلات موجود را حل کند و مجموعه‌ای از مشکلات جدید ایجاد کرد. ترامپ برای اتحاد نزدیک‌تر بین یونان، قبرس و اسرائیل فشار آورد.

همکاری بین این کشورها به رهبری ایالات متحده، منافع ترکیه در منطقه را تضعیف کرد. سیاست ترامپ در سوریه نیز به روابط آمریکا و ترکیه ضربه جدیدی وارد کرد. دولت او به تلافی تهاجم ترکیه به سوریه، تحریم‌هایی را بر سازمان‌ها و مقامات دولتی ترکیه اعمال کرد. علاوه بر این، ترامپ مذاکرات بر سر یک معامله تجاری 100 میلیارد دلاری را متوقف کرد و تعرفه واردات فولاد از ترکیه را دو برابر کرد و ترکیه را وارد یک بحران ارزی تمام‌عیار کرد.

در نهایت، ترامپ شخصاً اردوغان را با نوشتن نامه‌ای تحقیر کرد. نامه‌ای که در آن به مرد قدرتمند ترکیه در مورد تهاجم به سوریه هشدار داد و به او گفت که «احمق» نباشد و او را تهدید به «نابودی» اقتصاد ترکیه کرد.

ریاست‌جمهوری دوم ترامپ می‌تواند چالش‌های بیشتری برای آنکارا ایجاد کند. اگر دولت جدید ترامپ دوباره سیاست فشار حداکثری را بر ایران دنبال کند، ترکیه، شریک تجاری و انرژی ایران، ممکن است خود را در وضعیت دشواری بیابد. رویکرد سخت‌گیرانه‌تر آمریکا در قبال چین نیز می‌تواند آنکارا را ناراحت کند. ترکیه تفاهم‌نامه‌ای با غول چینی هوآوی برای همکاری در توسعه فناوری نسل پنجم اینترنت در ترکیه امضا کرده است.

برای ترامپ، رقابت برای استقرار 5G اساساً یک مسابقه بین ایالات متحده و چین است و رئیس‌جمهور ایالات متحده به پیروزی آمریکایی‌ها در این رقابت بسیار اهمیت می‌دهد. نقطه عطف بالقوه دیگر در روابط آمریکا و ترکیه، مواد معدنی حیاتی است. ترکیه در این زمینه نیز با چین همکاری می‌کند و این همکاری موجبات نارضایتی ترامپ را فراهم خواهد کرد. انتخاب رئیس‌جمهور منتخب آمریکا برای سمت مشاور امنیت ملی، برای آنکارا نیز خبر خوبی نیست.

نماینده والتز از حامیان سرسخت شبه‌نظامیان کرد در سوریه است و در پشت تصمیم تحریم ترکیه در سال 2019 بود. شخصیت تند ترامپ پیش‌بینی آینده را دشوار می‌کند. اما سابقه دوره قبلی ریاست‌جمهوری او قاعدتاً باید آنکارا را نگران کند. اردوغان از نتایج انتخابات 5 نوامبر ابراز اشتیاق کرد، اما ممکن است پشیمان شود.

خوش‌بینی پاکستان و افغانستان 

 ماروین جی واینبام مدیر مطالعات افغانستان و پاکستان

پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست‌جمهوری ایالات متحده، امیدهای زیادی را در پاکستان و افغانستان برانگیخته است. هرگز انتخابات ایالات متحده تا این اندازه توجه زیادی را در پاکستان به خود جلب نکرده است. ترامپ  در اولین دوره ریاست‌جمهوری خود، در یک توئیت معروف در ژانویه 2018 در مورد پاکستان، این کشور را به دلیل پناه دادن به طالبان، آن‌هم درحالی‌که کمک‌های ایالات متحده را دریافت می‌کرد، متهم به فریبکاری کرد.

حامیان ترامپ در پاکستان اکنون تصمیم گرفته‌اند که اثرات نامطلوب احتمالی تعرفه‌های وعده داده‌شده وی بر همه کالاهای وارداتی به ایالات متحده - بازار اصلی صادرات پاکستان - و عدم تمایل او به کمک مالی به کشورهای فقیرتر در تحقق اهداف سیاست آب و هوایی خود را نادیده بگیرند. در میان شخصیت‌های سیاسی در پاکستان، عمران خان برجسته‌ترین حامی ترامپ  است.

این رهبر زندانی، دولت بایدن را در برکناری خود از نخست‌وزیری در یک سال و نیم پیش همدست می‌داند. عمران خان همراه با اعضای کلیدی حزب تحریک انصاف پاکستان (PTI)، این باور را تبلیغ کرده است که ترامپ به عنوان رئیس‌جمهور، در لباس دوست دموکراسی پاکستان عمل می‌کند و برای آزادی او از زندان و بازگرداندنش به قدرت فشار خواهد آورد. اگرچه ترامپ به عنوان یک نامزد هیچ تضمینی نداد که در صورت انتخاب شدن، به نفع خان مداخله خواهد کرد، اما شعبه آمریکایی حزب تحریک انصاف، ترامپ را تایید کرده است.

پس از انتخاب ترامپ، خان به سرعت به ترامپ تبریک گفت و ابراز خوش‌بینی کرد که پیروزی او ممکن است خاطرات منفی دوران بایدن را تغییر دهد. به عنوان رئیس‌جمهور، بعید است که ترامپ به دنبال دخالت در سیاست داخلی پاکستان باشد. او پیش از این، سیاست جدایی از جنوب آسیا را دنبال کرده بود. در هر صورت، به نظر می‌رسد که دولت شهباز شریف نگران این نیست که ترامپ به آرمان‌خان علاقه‌مند شود.

وزارت خارجه این کشور در تبریک به رئیس‌جمهور جدید آمریکا اعلام کرده است که پاکستان انتظار دارد روابط خوبی با آمریکا بر اساس اصل عدم مداخله داشته باشد.  امید به رئیس‌جمهور جدید آمریکا در افغانستان نیز مشهود است. رژیم طالبان تمایل خود را برای «باز کردن فصل جدیدی» در روابط سازنده با ایالات متحده ابراز کرده است و ابراز اطمینان کرده که دولت کابل در دوره دولت ترامپ رسمیت رسمی دیپلماتیک به دست خواهد آورد.

طالبان همچنین ممکن است روی دولت ترامپ حساب باز کند تا آمریکا کمتر به دنبال مسائل حقوق بشری، و ممنوعیت تحصیلات دختران و زنان در افغانستان باشد. این کشور همچنین به دنبال جلوگیری از کاهش شدید کمک‌های ایالات متحده به افغانستان و کمک به ثبات اقتصاد افغانستان است.

  درحالی‌که برای پیش‌بینی روند دقیق اقدام ترامپ خیلی زود است، اما انتظارات بیش از حد پاکستان و افغانستان از دولت او به نارضایتی ختم خواهد شد. برای هر دو کشور، دلیل اصلی تداوم علاقه آمریکا به آنها، مقابله با شبکه‌های تروریستی جهانی خواهد بود.

ترجمه: آریا صدیقی

دیدگاه

ویژه بین‌الملل
پربازدیدترین
یادداشت
آخرین اخبار